پرونده

تاریخچه مجموعه Metal Gear – قسمت اول

تاریخچه مجموعه Metal Gear – قسمت اول

نام متال گیر با حقیقتی تلخی برای دوستاداران سینما گره خورده. مخاطب های سینما که برای سال ها اعتقاد داشتند هنر هفتم بهترین شکل روایت داستان را در اختیار داشته و با اضافه کردن تصویر حتی از کتاب ها پیشی گرفته، شاید همچنان به تفکرات خود ادامه دهند اما حقیقت چیز دیگری است. عرضه Metal Gear Solid (متال گیر سالید) برای اولین روی پلی استیشن زنگ خطر را برای صنعت سینما به صدا در آورد. متال گیر اولین بازی بود که جلوه های سینمایی را در کنار ساختار یک بازی ویدئویی قرار داده و توانست دیدگاه جدیدی را در صنعت بازی های ویدئویی شکل دهد. شاید تنها مجموعه داستانی که از لحاظ گستردگی و بزرگی از متال گیر بالاتر قرار گیرد، ارباب حلقه هاست. عرضه ده ها کتاب، بازی، فیلم مستند و حتی انیمیشن های تعاملی نشان از این دارد که با یکی از عظیم ترین ساخته های دنیای سرگرمی روبرو هستیم. حضور طرفدارانی که شاید نیمی از داستان را هم متوجه نشده باشند اما همچنان با شور و اشتیاقی وصف ناپذیر به تجربه قسمت های جدید مشغول می شوند، به خوبی نشان می دهد که ارزش های متال گیر تنها به داستان آن خلاصه نمی شود و مجموعه ای از نکات مثبت را در اختیار دارد که شاید جای دیگری فرصت تجربه آن را به دست نیاورید. بازی که اولین کسانی که آن را تجربه کرده باشند شاید اکنون قسمت پنجم را در کنار فرزندانشان به اتمام رسانده و داستانی به طور سه دهه را تمام کنند.

تاریخچه مجموعه Metal Gear – قسمت اول

نگاهی متفاوت به صنعت بازی

کافیست نگاهی به فهرست اولین های متال گیر کنیم تا با تعداد زیادی از بزرگ ترین افتخار های صنعت بازی مواجه شویم که بعد از گذشت سال ها در کارنامه کاری کوجیما قرار گرفته اند. کمی به عقب تر برگردیم. در سال هایی که اکثر بازی های ویدئویی در چند ژانر تکراری قرار می گرفتند، کونامی بازی را تحت عنوان متال گیر در سال 1987 عرضه کرد. بازی که شباهتی به هیچکدام از آثار صنعت بازی های ویدئویی نداشت. نمای بالا به پایین آن شباهت فراوانی به آثار نقش آفرینی کلاسیک داشت، شخصیت اصلی آن قابلیت تیراندازی و حرکت به طرفین را داشت که در دیگر عناوین اکشن دیده شده بود، اما یک تفاوت بزرگ در این میان وجود داشت. متال گیر قابلیت هایی را در گیم پلی خود جا داده بود که ژانری جدید به نام مخفی کاری را شکل داد. همواره شخصیت های اصلی در بازی های ویدئویی از دشمن های خود قوی تر بودند و همین موضوع نیاز به حضور المانی همچون مخفی کاری را به وجود نیاورده بود اما متال گیر شرایطی را به وجود آورد که طی آن گیمر مجبور بود بدون درگیری مستقیم در بسیاری از موقعیت ها دشمن های خود را از میان بردارد. ژانری که امروزه طرفداران بسیاری دارد برای اولین بار به شکلی کامل در متال گیر های دوبعدی به نمایش در آمد. بعد از حضور پلی استیشن این «تنچو» بود که سبک اشاره شده را وارد دنیای سه بعدی کرد. در مقابل کوجیما نیز تنها به وارد کردن قابلیت های قدیمی به دنیای سه بعدی بسنده نکرد و با قرار دادن تمرکز روی داستان سرایی و نمایش جلوه های سینمایی ساخته خود را تبدیل به استانداردی جدید در روایت داستانی کرد. تاریخچه مجموعه Metal Gear – قسمت اولدر طول سال های گذشته بسیاری از کارگردان های شناخته شده هالیوود همچون «گیلرمو دل تورو» و «نیکولاس رفن» با هر کدام از نمایش متال گیر لب به تحسین گشوده و حتی از ویدئوهای تبلیغاتی متال گیر تعریف کردند. دل تورو بعد از نمایش تریلر نمایشگاه لس انجلس دو سال پیش توضیح داد که کوجیما و متال گیر سالهاست که روی فیلم های من تاثیر گذاشته و با هر عنوان جدیدی دریچه ای را به نوع جدیدی از هنر باز می کنند. پارک جان ووک کارگردان الد بوی نیز به این نکته اشاره داشته که همیشه آرزو داشته فیلمی به کارگردانی کوجیما را تماشا کند. در حال حاضر هر کدام از متال گیر ها فیلمی جداگانه هستند. فیلمی از جنس آینده. نیکولاس رفن نیز درباره این مجموعه اینگونه احساسات خود را بیان کرده که گویی روح داستایوفسکی، کوبریک و کارواجیو برای ساخت هر بازی وارد بدن کوجیما می شوند. نمایش متال گیر 5 بعد از سال ها توانسته تصویری جدید از روحیات انسانی را نمایش دهد. جدای از نکات اشاره شده، متال گیر این روز ها تبدیل به مجموعه ای شده که از لحاظ پیچیدگی داستان و وسعت آن در دنیای سرگرمی کم نظیر است. بسیاری دنیای مجموعه فیلم های جنگ ستاره ای یا ارباب حلقه ها را بزرگ ترین و غنی ترین تولیدات حوزه سرگرمی می دانند اما اگر تنها یک عنوان توان رقابت با آثار فوق العاده تاریخ سینمای دنیا را در اختیار داشته باشد، متال گیر است. پدرخوانده بازی های ویدئویی برخلاف پدرخوانده دنیای سینما قسمت به قسمت نه تنها افت نکرد بلکه به طرفداران خود افزوده و اکنون تبدیل به مجموعه ای شد که توانست به مخاطب های کم سن و سال خود در انتهای دهه 90 میلادی تاثیری عمیق بگذارد. بودند بازی های بسیاری که در یک زمینه خاص فوق العاده ظاهر شده و همواره از آنها به عنوان ساخته های کالت بازی های ویدئویی یاد می شود اما ساخته کوجیما در تمامی زمینه های موجود بهترین عملکرد ممکن را به نمایش در آورده. داستان، گیم پلی، گرافیک و صداگذاری به عنوان چهار رکن اساسی یک بازی ویدئویی شناخته می شوند که همواره در تمامی بازی های این مجموعه بالاترین سطح خود را تجربه کرده اند. در کنار تمام ابعاد کیفی متال گیر این مجموعه تاکنون فروشی بیش از 50 میلیون نسخه را تجربه کرده که با توجه به عرضه هرکدام از قسمت ها به فاصله چند سال فوق العاده است. در کنار این موضوع متال گیر یکی از معدود عناوینی است که در تمامی قسمت های اصلی خود موفق شده متوسط امتیاز بالای 90 را از منتقدین به دست آورد. قسمت دوم این مجموعه متوسط امتیاز 96 را در اختیار دارد که آن را در میان برترین‌های تاریخ قرار می دهد.

 تاریخچه مجموعه Metal Gear – قسمت اول

وقتی همه چیز شروع شد

حداقل یک بازی را قبل از اینکه بمیری کامل کن. این جمله ای بود که همکاران هیدئو کوجیما در کونامی مدام به او می گفتند. جمله ای که شاید شرایط را برای ساخت بهترین مجموعه بازی تاریخ ایجاد کرد. از همان ابتدای حضور کوجیما در کونامی، بازیساز ژاپنی به عنوان یک ایده پرداز استخدام شد اما حضورش تنها به عنوان طراح گیم پلی شرایط را برایش هر روز سخت از گذشته می کرد. کوجیما به مدت 6 ماه روی بازی با عنوان آخرین دنیا کار کرد اما کونامی مراحل ساختش را متوقف کرد. اینجا بود که همکارانش شروع بهتاریخچه مجموعه Metal Gear – قسمت اول مسخره کردن کوجیما کردند. هیدئوی جوان سعی داشت بازی با موضوع جنگ را طراحی کند اما محدودیت های سخت افزاری MSX2 که در آن زمان کونامی بازی هایش را برای آن عرضه می کرد از حضور تعداد زیادی دشمن در صحنه جلوگیری می کرد. شاید اگر این محدودیت وجود نداشت، هیچگاه ایده ساخت متال گیر شکل نمی گرفت. کوجیما با برخورد به چنین مانعی تصمیم گرفت ایده خود را تغییر داده و به جای برخورد مستقیم با دشمن ها، به گیمر وظیفه دهد که تا حد ممکن از آنها دوری کند. سال ها پیش کوجیما در یکی از مصاحبه های خود توضیح داد که بعد از دیدن دوباره فرار بزرگ چنین ایده ای به ذهنش آمد. بعد از ارائه ایده متال گیر به صورت بازی مخفی کاری، در ابتدا مسئولین کونامی تعجب کرده و تصمیم گرفتند، کوجیما را اخراج کنند. در این میان تنها یکی از اعضای هیئت مدیره بود که قبل از خروج ناامیدانه کوجیما به او گفت در اتاق باقی مانده و او را راضی کند. کوجیما موفق شد، شرایط برای ساخت بازی جدیدش فراهم شد. متال گیر برای MSX2 عرضه شده تبدیل به یکی از بهترین بازی های سال شد. البته در ادامه این عنوان برای کنسول خانگی نینتندو نیز عرضه شد اما سخت افزار ضعیف و انجام پورت توسط تیمی کاملا جدید به عنوانی ضعیف و البته بی کیفیت منتهی شد. کوجیمایی که روزگاری به خاطر نگاه منفی مدیران کونامی پرونده کاری خود را تمام شده می دید، در این شرکت باقی ماند و تبدیل به ماشین پولسازی ناشر ژاپنی شد. همه چیز به خوبی پیش رفت تا قسمت پنجم. عنوانی که با افزایش بودجه و تغییر سیاست های کونامی باز هم شرایط را به گونه ای رقم زد که کوجیما را از این شرکت خارج کرد.

تاریخچه مجموعه Metal Gear – قسمت اول

معمار سبک مخفی کاری

هیدئو کوجیمای 51 ساله بدون شک یکی از بزرگ ترین بازیساز های تاریخ این صنعت است. شخصی که در اولین تجربه خود وظیفه طراحی گیم پلی بازی با عنوان ماجراجویی پنگوئن را برعهده داشت بعد از گذشت مدتی به عنوان کارگردان قسمت اول متال گیر انتخاب شد. در آن زمان کوجیما با ایده ساخت عنوانی شبیه به فیلم سینمایی فرار بزرگ به سراغ مسئولین ارشد کونامی رفته و به سرعت نظر آنها را جلب کرد. در ادامه با عرضه متال گیر و استقبال قابل توجهی که از آن صورت گرفت، کوجیما با «اسنچر» به سراغ سبک ماجراجویی رفت. عنوانی که سال ها بعد تبدیل به یکی از آثار کالت دنیای بازی های ویدئویی شد. هرچند اسنچر به طور کلی بازی خوبی بود اما مسئولین کونامی باز هم به دنبال قسمت دیگری از متال گیر بودند. دومین قسمت از این مجموعه برای پلتفرم ام اس ایکس و به صورت دو بعدی در سال 1990 عرضه شد. عنوانی که در تمامی زمینه های پیشرفت کرده و توانست این مجموعه را به محبوبیت بالایی برساند. محبوبیتی که شاید هیچگاه مسئولین کونامی انتظار آن را نداشتند. بعد از سال ها حضور این بازیساز ژاپنی در کونامی به نظر می رسد که روز جدایی آنها فرا رسیده. بالا رفتن بیش از حد بودجه ساخت قسمت پنجم از متال گیر و البته تغییر سیاست های کونامی باعث شده، کوجیما به صورت رسمی اخراج شده و استودیوی بازیسازی کوجیما پروداکشن نیز بسته شود. در شرایطی که بسیاری اعتقاد داشتند، کوجیما تنها می تواند عناوین مختلف متال گیر را به خوبی کارگردانی کند، به یکباره خبر ساخت قسمت جدیدی از تپه های خاموش توسط او و گیلرمو دل تورو کارگردان مطرح هالیوود منتشر شد. آنها حتی با همکاری یکدیگر نسخه های کوتاه از این عنوان را برای پلی استیشن 4 عرضه کردند که به یکباره تبدیل به موجی در اینترنت شد. عنوانی که هیچگاه ساخته نخواهد شد و مراحل تولید آن بعد از اخراج کوجیما به طور کلی متوقف شد.

تاریخچه مجموعه Metal Gear – قسمت اول

وقتی سینما رنگ می بازد

از همان روز های ابتدایی مطرح شدن کوجیما علاقه ویژه او به سینما مشخص بود. ایده اولیه ساخت متال گیر بر اساس فیلم سینمایی فرار بزرگ مطرح شد و در زمان عرضه حتی از تصویر کرت راسل (فرار از نیویورک) روی جعبه بازی استفاده شد. حتی تصویری که در زمان ارتباط با بیگ باس در نسخه های دو بعدی به نمایش در می آمد از چهره شان کانری الهام گرفته است. اوج الهام گیری مجموعه متال گیر از سینما را می توان در سومین قسمت آن دید. از همان ابتدا با نمایش تیتراژ ابتدایی تا حضور شخصیتی اقواگر در مقابل قهرمان داستان همگی به جیمز باند و فیلم های مختلف او اشاره دارند. سازندگان بازی حتی برای اولین در این عنوان برای بخش ورودی بازی از موسیقی با حضور یک خواننده زن استفاده کردند که باز هم به مجموعه فیلم های جیمز باند ارتباط دارد. در کنار چنین مواردی می توان به تعدادی از نشانه ای کوچک اشاره کرد که در بخش های مختلف متال گیر ها قرار گرفته اند. از جمله این موارد می توان به شخصیت دکتر استرنج لاو در ساخته هیچکاک اشاره کرد که تبدیل به الگویی برای طراحی دکتر استرنج لاو پیس واکر شد. حجم چنین اشاره های غیر مستقیم در قسمت پنجم به اوج خود رسید. در بخش های مختلف بازی می توان تاثیر داستان موبی دیک در جلوه های تصویری و شخصیت پردازی را به خوبی دید. نقل قول های اشمایل، نمایشی نهنگی به صورت یک توهم و البته شخصیت اسنیک که سعی دارد برای رسیدن به انتقام هر چیزی را فدا کند عملا از داستان معروف موبی دیک گرفته شده اند. در مقابل بسیاری از کارگردان های مطرح دنیا نیز طی سال های اخیر از علاقه خود به این مجموعه صحبت کرده و حتی شخصی همچون دل تورو تا مرز همکاری با کوجیما نیز پیشرفت که البته ناتمام باقی ماند.

ادامه دارد …

محمد طالبیان

محمد طالبیان

11 نظر

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید

سه × 1 =

  • خیلی خوبی که به این موضوع پرداختید اما ند مورد توجهم رو جلب کرد :
    1. بهتر بود به فرم محتوایی تیزر سایلنت هیلز اشاره می کردید که یه تیزر قابل بازی بود تا نسخه های کوتاه از بازی.
    2. چهره و فیگوری که روی کاور نسخه اول بازی هست مربوط به شخصیت اول ( کانر ) فیلم ترمیناتور 1 هه و مسئله ی شباهت فوق العاده بیگ باس با اسنیک پلیسکین ( کرت راسل در فرار از نیویورک و لس آنجلس ) عملا بعد از نسخه سوم مطرح شد که حتی کار رو به دعوای حقوقی بین جان کارپنتر و کوجیما هم کشوند ( هر چند سال 2012 کارپنتر بی خیال قضیه شد )
    منتظر قسمت دوم هستم
    موفق باشید :yes:

    • ممنون
      در مورد اول: این تاریخچه بیشتر برای MG هست و در قسمت اول بیشتر فوکوس روی خود کوجیما بود تا مسائل دیگه. شاید سر فرصت به این موارد هم پرداخته بشه. این سری مقالات بیشتر برای متال هست.
      در مورد دوم: شاید به این موضوع در مقالات بعدی برسیم ولی کارپنتر کلا کسی نیست که بی خیال بشه. از کوجیما و کونامی شکایت کرده بود و دلیل اینکه بی خیال شده بود به زعم خودش این بود که کوجیما ادم خوبیه. گفته بود : من بی خیال این موضوع میشم چون میدونم کوجیما نایس گای هست.(بچه مثبته) عزیز دل برادر کارپنتر همون کسی هست که لوک بسون رو دوبار کشوند دادگاه به خاطر اقتباس از همین فیلم فرار از نیویورک و در دادگاه هم برنده شده و 450هزار یورو از کنال پلاس فرانسه و لوک بسون گرفت. اینجا هم میخواست کونامی و کوجیما رو تیغ بزنه به خاطر شباهت که ادله ای که داشت زیاد محکمه پسند نبود ولی شاید میدونست تو دادگاه موفق بشه ولی به خاطر اینکه کلا دنبال این موارد زیاد میره این مورد رو به خاطر وجهه خودش بی خیال شد. کوجیما هم گفته بود که من اصلا و ابدا از اون فیلم برای طراحی اسنیک الههام نگرفته بودم. خودتون بیابید پرتغال فروش را. ولی عکسها رو که میبینی پیش خودت میگی دم خروس رو باور کنم با قسم حضرت عباس کوجیما رو.
      خودتون عکسها رو ببنید:
      http://s9.picofile.com/file/8309830918/1493017007778410381.jpg

      خیلی هم عالی بود کامنت

      • درباره ی مورد اول که صرفا به نوع نگارش اشاره کردم و حرف شما کاملا صحیحه.
        در مورد بخش دوم: یادمه اولین بار که یه فیلم از سری ” فرار از …. ” رو دیدم ، فرار از لس آنجلس بود. تا دقیقه ی حدود 20 انگار که داشتم دوباره نسخه اول MGS بازی می کردم. داستان 99 درصد یکی بود. شخصیتا یکی بودن. حتی نحوه ی رسیدن پلیسکین به جزیره با زیردریایی تک نفره با سالید اسنیک مو نمی زد. البته کارپنتر به قول شما بعدا بخاطر خال ابروی کوجیما کوتاه اومد و حتی گفت MGS4 یکی از بهترین بازی هایی بوده که تا حالا تجربه کرده. توصیه می کنم دوستان یه سرچی راجع به موسیقی تم اصلی MGS 1 و اجرای ارکستر سمفونیک روسیه هم بزنن تا ببینن این شباهت ها حتی به زمینه صوت هم رسیده ( البته تو این مورد کوجیما مقصر نبوده واقعا، آهنگساز زیرک تشریف داشته )

      • کلا که حرفت درسته. کوجیما یه ذره زرنگ هم تشریف دارن.کاری به بحث فنی و قوی بودنش نداریم. اینکه کپی برداری بوده به وضوح مشخصه. شایدم کونامی به کارپنتر پشت پرده وعده هایی داده و اونا بی خیال شدن و رسانه ایش نکردن وگرنه که کلا mgs یه اسکی تر و تمیز بوده. خصوصا تو برداشت و ساخت کاراکتر.همون کاراکترها رو برداشتن و یه ذره غرور ژاپنی قاطیش کردن. هیچ جوره نمیشه انکار کرد.
        چیزی که راجع به موسیقیش گفتی رو نمیدونستم. خوب شد گفتی. برم یه سرچی بزنیم.ممنون

  • سلام.
    به شدت مقاله ی جذابی بود آقای طالبیان….انشاالله هر چند هفته یکبار بخش جدیدش رو ,رو سایت قرار بدید
    ..البته تا جایی که یادمه تو فصل سوم بازیکست هم یه قسمت رو به داستان متال گیر اختصاص داده بودید ….

    • قسمت‌های بعدی هم به زودی قرار میدیم
      بله تو پادکست قبلا صحبت کرده بودیم ولی فقط به داستان اشاره شده بود. اینجا سعی داریم این سری و از جهات مختلف بررسی کنیم

  • آقای طالبیان بعد از یک مدت که کم کار بودی داری خوب کار می کنی ادامه بده متال گیر فقط میشه گفت که عشق است واقعا بازی عجیبی که فقط از دست خالق آن یعنی هیدیو کوجیما بر میاد چنین شاهکاری را خلق کند گیم پلی به شدت سرگرم کننده داستان حماسی و پیچیده محیط های زیبا و….. هرچه درباره این سری گفته بشه بازم کمه سپاس