پرونده

داستان زندگی در سایلنت هیل واقعی

the story of real life silent hill

بیشتر داستان‌های تخیلی از المان‌های دنیای واقعی شکل می‌گیرند. این موضوع بر کسی پوشیده نیست. مجموعه بازی Silent Hill را هم احتمالا یا با آن دست و پنجه نرم کرده‌اید و یا اسمش را شنیده‌اید. تا اینجا هم چیزی عجیب نیست. اما چیزی که ممکن است برای بیشتر ما عجیب به نظر برسد، این است که آیا یکی از مخوف ترین مکان‌های تاریخ بازی‌های ویدئویی هم می‌تواند واقعی باشد؟ اگر به دنبال پاسخی کوتاه برای این سوال هستید باید بگوییم: بله. سایلنت هیل واقعی است. و در ادامه همراه وی جی مگ باشید تا با هم به جزئیات بیشتری در رابطه با این موضوع بپردازیم. (the story of real life silent hill)

the story of real life silent hill
the story of real life silent hill

شهری که متروکه شد

سایلنت هیل نام سری بازی‌هایی است که برپایه‌ ترس‌های روانشناسانه ساخته شده و داستان آن در شهری متروکه با همین نام، دنبال می‌شود. وقتی از طراحان اصلی سری بازی‌های Silent Hill پرسیده شد که دنیای بازی از چه مکانی ایده برداری شده است، آنها به ایالت پنسیلوانیای آمریکای شمالی اشاره کردند. اگرچه که این ایالت همچون دیگر ایالت‌های آمریکا به حساب می‌آید اما مکان خاصی در آن بیشتر از همه جا نظر ما را به خود جلب کرده است. مکانی که نزدیک به 60 سال پیش، برای همیشه رها شد. این روزها اسم‌های زیادی دارد اما در اصل با نام “سنترلیا” (Centralia) شناخته می شد. این شهر از سال 1962 به دلیل یک حادثه متروکه شد و بعد از گذشت سال‌های طولانی، هنوز هم حوادث متعددی در آن اتفاق می‌افتد.

سایلنت هیل دنیای واقعی ما، نه تنها از نظر جَو، بلکه حتی از نظر فیزیکی نیز شبیه به همان دنیای تخیلی بازی است. این مکان که روزی خانه صدها انسان معمولی بود، حالا تبدیل به جهنمی که از زیر در حال سوختن است، شده. شهر سنترلیا روی یکی از معادن بزرگ زغال سنگ بنا شده. طی حادثه‌ای در سال 1962، این معدن زغال سنگ شروع به سوختن کرد و اینطور که پیداست، این آتش حالا حالاها قصد خاموش شدن ندارد. به نوعی می‌توان گفت که حدود 60 سال است که این شهر از زیر درحال سوختن است و شعله‌های آتش زیرزمینی، تا به همین لحظه که درحال خواندن این مطلب هستید، به سوختن ادامه می‌دهند. این حادثه باعث شد تا مردم از شهر نقل مکان کنند و طبق آماری که در سال 2013 به دست آمد، جمعیت این شهر کمتر از هفت نفر است.

the story of real life silent hill
the story of real life silent hill

زمین دیگر امن نیست

سوختن از اعماق شهر شروع شد و کم کم نشانه‌های خود را به سطح شهر آورد. همچون بازی، در سایلنت هیل دنیای واقعی هم جاده‌ها هرگز امن نیستند. دمای زیر شهر تقریبا به هزار درجه فارنهایت می‌رسد و به همین واسطه، جهنم زیرزمینی درحال کشیدن سطح بالایی به داخل خود است. در سال 1981 هنوز هم جمعیت اندکی در شهر زندگی می‌کردند و یکی از این افراد، پسر 12 ساله‌ای بود که روز غیرعادی را پشت سر گذاشت. این پسر که همراه با دوستانش در حال بازی در حیاط پشتی خانه مادربزرگش بود، ناگهان دچار حادثه‌ای عجیب می‌شود. زمین زیر پای او باز شده و کم کم او را به داخل می‌کشد.

خوشبختانه با کمک دیگران، این پسربچه نجات پیدا می‌کند اما اگر آن روز تصمیم گرفته بود تا تنها بازی کند، شاید سرنوشت دیگری در انتظارش بود. امروزه تقریبا تمام راه ها و جاده های شهر تکه تکه شده و دچار رانش زمین شده‌اند. بزرگراه متروکه‌ای که به این شهر ختم می‌شود و به “راه 61” هم معروف است، حالا دچار رانش زمین و ترک‌های بسیار عظیمی شده. راهی که دیگر هرگز قابل استفاده نخواهد بود.

the story of real life silent hill
the story of real life silent hill

تابلو‌های خطر، یک به یک ناپدید می‌شوند

تمام علامت‌ها و تابلوهای شهری که در مورد آتش و خطرات احتمالی سنترلیا نصب شده بودند هم به طرز مشکوکی ناپدید شده اند. به نظر می‌رسد که با گذشت زمان، کم کم همه چیز در حال ناپدید شدن است. همچنین بر اثر شرایط و آتشی که پیش تر به آن اشاره کردیم، گاز های سمی کربن مونوکسید بسیار شدیدی از برخی از نقاط زمین فوران می کند. به طوری که اگر برای مدتی در معرض تنفس آنها قرار بگیرید، به شدت کشنده خواهند بود. امروزه تنها چیزی که مردم اطراف را از خطر های شهر با خبر می‌کند، درختی است که نشانه‌ای روی آن وجود دارد. بر روی این نشانه حک شده: “آتش”

the story of real life silent hill
the story of real life silent hill

ارواح شهر

آتش زیر شهر به طرز وحشتناکی در حال افزایش است، شهر از زیر به داخل فرو می‌رود، هوای مسموم همه جا را فرا گرفته است. اما به نظر وضعیت از این عجیب‌تر هم خواهد شد. طبق گزارشات، برخی از کسانی که به شهر مراجعه کرده‌اند، صداهای عجیبی از اطراف خیابان‌ها می‌شنوند. فردی بنام Scott Sailor همراه با گروه سه نفره‌‌شان در حال بررسی سنگ‌های فسیل مانند اطراف منطقه بودند. او می‌گوید که در حین بررسی متوجه گازهای سمی اطرافشان شده است. اما چیزی که باعث تعجب آنها شد، صدای عجیبی بود که از اعماق زمین می آمد. صدایی که به نظر درحال گفتن چیزی بود. او می گوید که هر سه نفر آنها این صدا را شنیدند اما احتمال دادند که از اطراف بوده و متعلق به کسانی است که شاید برای دیدن خرابه های شهر، به آنجا آمده باشند. بنابراین آنها این جریان را نادیده گرفتند و به کار خود ادامه دادند. اما دوباره این صدا به سراغشان آمد. طبق گفته‌ آنها اینبار صدا واضح تر از قبل بود و جمله‌ی “از اینجا بروید” را زمزمه می‌کرد.

the story of real life silent hill
the story of real life silent hill

تئوری توطئه

در سنترلیا دیگر هیچگونه گیاه زیبایی نمی‌روید. گازهای مونوکسید کربن باعث شده اند تا زندگی گیاهی در این مکان به کلی نابود شود. علاوه بر این، تئوری‌هایی وجود دارد که دولت ایالات متحده و برخی از شرکت‌ها، عمدا این مکان را به آتش کشیده باشد. طبق این نظریه‌ها، ممکن است این جریان تنها بهانه‌ای باشد برای اینکه آنها بتوانند این بخش را با بهای بسیار اندکی تصرف کنند. حتی برخی از شهروندان سابق سنترلیا هم با این مسئله موافق هستند. اما مسئله عجیب تر این است که چرا دولت به دنبال مکان متروکه و خطرناکی مانند این شهر می‌گردد؟

the story of real life silent hill
the story of real life silent hill

کلیسایی که همچنان باز است

به طرز معجزه آسایی، تنها چیزی که از آتش جان سالم به در برده، یک کلیسای کاتولیک است. کلیسای ورجن مِری هر یکشنبه به صورت کامل سرویس‌های مخصوص خود را ارائه می‌دهد و هنوز هم کاملا مورد استفاده است. به نظر می‌رسد که آتش و موارد خطرناک دیگر، هرگز به صورت مستقیم بر روی کلیسا اثرگذار نبوده است و این ناحیه، احتمالا یکی از امن ترین بخش های شهر و اطراف آن به شمار می‌آید. اما هیچ چیز همانند یک شهر تکه تکه شده به همراه گاز های مختلف در اتمسفر آن و یک کلیسا که همچنان یکشنبه‌ها باز است، مخوف نیست.

تحریریه وی جی مگ

تحریریه وی جی مگ

5 نظر

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید

3 × 5 =

  • سلام.خسته نباشین خانم زرنگار…مقاله ی مفید و مختصر وبسیار جالبی بود!!!

    خانم زرنگار این مطلب رو افتخاری نوشتن یا نویسنده جدید سایت هستن ایشون؟! ?:-)

    • ممنون.خوشحالم که مورد توجه قرار گرفت.من جدیدا اضافه شدم.ولی پارت تایم هستم.افتخار میکنم که برای سایت وی جی مگ مینویسم.از زمان گیم ایمگ و از قدیم با آقای قربانی آشنایی دارم.قبلا بخشی بود توی سایت گیم ایمگ به نام girlgamers که از اونجا با سایت گیم ایمگآشنا شدم و در حال حاضر هم درخواست دادم که مطلب بنویسم و ایشون هم قبول کردن.البته بعد از رفع چندین ایراد و مشکل.ممنون از آقای قربانی و طالبیان.

  • ممنون خانم زرنگار از جمع آوری و تهیه این مقاله.
    موقعی که داشتم کارای این مقاله رو میکردم که منتشر بشه روی سایت یکی از دوستان کنار من نشسته بود و داشت همزمان اینو میخوند. برایش جالب بود که بازی دوران بچه گیش وجود خارجی هم داشته. اون موقع ها اینترنتی نبود که به اطلاعات دسترسی داشته باشی و این بنده خدا هم از دنیای گیم 10 سالی هست جدا شده و برا همین خوندن این مقاله براش خیلی جذاب بود. کار نیم ساعته ما رو یک ساعت کرد. :laugh:

  • مقاله بسیار عالیییی و البته مخوفی بود 😀 دمتون گرم :yes:
    جای همچین مقاله‌ها و آیتم‌هایی تو سایت واقعا خالیه.
    باز هم از این‌جور مقاله‌ها و آیتم‌ها بذارید (ترجیها ویدئویی، چون می‌شه موسیقی و فیلم و… هم بهش اضافه کرد، که باعث اثرگذاری بیشتری میشه).