طرفداران پر و پاقرص بلیزارد همیشه کسانی که پشت ساخت بازیهای مورد علاقه آنها هستند را میشناسند. همه آنها با نام Mike Morhaime مدیر عامل کنونی این شرکت آشنایی دارند، فردی که همیشه در کنفرانس Blizzcon آغاز کننده این همایش است. همانطور که میدانید Chris Metzen یکی از تاثیرگذارترین افراد در بلیزارد یا حتی دنیای بازیها چند ماه پیش خودش را بازنشسته کرد و از این شرکت جدا شد. او نزدیک به 20 سال همکاری نزدیکی با بلیزارد داشت و تاثیر مثبت و بسزای او را میتوان به وضوح در آثاری چون Warcraft و World of Warcraft مشاهده کرد. شاید بسیاری دیگر اسم Frank Pearce را شنیده باشند. فردی که کمتر در رسانه حضور داشت و یکی از موسسان شرکت بلیزارد در کنار Morhaime به شمار میرود. اما این دو فرد تنها شرکای اصلی بلیزارد نبودند و فرد سومی نیز وجود داشت. فردی که نامش در طول سالهای متمادی به فراموشی سپرده شد. کسی که شاید تنها نشانه حضورش در بلیزارد اشاره کوچکی در صفحه ویکیپدیای این شرکت باشد. Allen Adham بعد از نزدیک به 10 سال دوری از بلیزارد و صنعت بازی بازگشت خود به این شرکت را جشن گرفته است.
پیدایش بلیزارد
Adham از سالهای نوجوانی علاقه به ساخت بازیهای کامپیوتری را در سر میپروراند. او کد نویسی را در دبیرستان با دوست صمیمیاش برایان فارگو شروع کرد. بعد از پایان دبیرستان Adham تصمیم گرفت تا به دانشگاه برود اما فارگو به سمت و سوی ساخت بازی رفت و استودیویی به نام Interplay را تاسیس کرد. استودیویی که بعدها با برترین آثار نقش آفرینی دهه هشتاد شناخته میشد. این استودیو توانست آثاری همچون Wasteland و The Bard’s Tale را به بازار عرضه کند. Adham در رشته نرمافزار به ادامه تحصیل پرداخت و در تابستانها شغلهای کوچکی مثل کدنویسی برای Interplay یا شرکتهای دیگر را بر عهده گرفت. این شغلهای کوچک بعدها به آثاری کلاسیک در صنعت بازی تبدیل شدند. او کد نویسی آثاری همچون Demon’s Forge، Mindshadow و Global Commander را بر عهده داشت. در پایان دانشگاه Adham تصمیم گرفت تا برنامهای جدید پیاده سازی کند. او در صحبت های خود اشاره کرد که «ما حدود 300 دانشجو در رشته نرمافزار بودیم و اگر من میتوانستم پنج یا شش نفر آنها را برای ساخت یک ایده جدید با خودم همراه کنم قطعا به هدفم میرسیدم.» بهترین کدنویسها در دوره Adham در فهرست او قرار گرفتند و در صدر آنها نام Morhaime و Frank Pearce قرار داشت. در پایان مقطع تحصیلی Adham به این دو نفر پیشنهاد همکاری داد و هردوی آنها این پیشنهاد را قبول کردند. شرکتی که امروزه آن را با نام بلیزارد میشناسیم آن روز به صورت رسمی تاسیس شد و آنها در ابتدا اسم Silicon & Synapse را برایش انتخاب کردند. پیرس در صحبتهای خود اعلام کرد که «Adham در واقع تنها موسس بلیزارد است، نه یکی از موسسان.»Morhaime نیز در صحبتهایی اضافه کرد «در واقع Adham بود که من و پیرس را برای همکاری استخدام کرد. ایده اصلی ساخت شرکت برای او بود.» هر سه تن از این افراد نقش بسیار مهمی برای شکل گیری بلیزارد در سالهای آینده بر عهده داشتند.
از سوپرمن تا وارکرفت
«در روزهای ابتدایی بلیزارد شرکتی بسیار کوچک با پرسنلی محدود بود، همه ما در همه کارها کمک میکردیم.» این صحبتهای پیرس در مورد روزهای ابتدایی پیدایش بلیزارد است. در روزهای ابتدایی دهه نود هر سه موسس این شرکت برای تمامی پروژهها کدنویسی میکردند. Morhaime همچنین خریدهای شرکت را انجام میداد و قسمت فناوری اطلاعات شرکت نیز تحت کنترل او بود. در اینجا بود که Adham نقش بزرگتری را به عهده گرفت. او قراردادهای تجاری را به امضا میرساند و خط مشی کلی بازیهایشان را مشخص میکرد. Adham میگوید:«من فکر میکنم ده سال اول به نقش من در شرکت تهیه کننده اجرایی میگفتیم. من نقش کدنویسی و کارگردانی بازیها را نیز بر عهده داشتم گرچه در آن زمان گارکردان بازی امر زیاد شناخته شده ای نبود.» Adham و Morhaime و پیرس خاطرات بسیار خوبی در مورد روزهای ابتدایی تاسیس شرکت دارند و این خاطرات وابستگی آنها به یکدیگر را نمایان میکند. آنها در یکی از خاطرات خود میگویند:« ما هر هفته به مغازه های مختلف برای خرید بازی سر میزدیم و علاوه بر خرید بازیها، لیست 10 بازی پرفروش را به دقت بررسی میکردیم.» Morhaime در ادامه اضافه کرد که:« آرزوی ما این بود که یک بازی در لیست 10 بازی پرفروش داشته باشیم.» این آرزوی بزرگ در سال 1994 برآورده شد. جایی که آنها نام شرکت را به بلیزارد تغییر دادند و همزمان بازی The Death and Return of Superman را عرضه کردند. استودیو در آن زمان 3 سال بود که به ساخت بازی میپرداخت و این اثر جدید پنجمین بازی آنها به شمار میرفت. 1994 شروعی برای پرتاب بلیزارد به کهکشانی از ایدهها و بازیهای جدید بود. آنها بعد از عرضه نخستین بازی موفق خود آثاری همچون Diablo، Warcraft و Starcraft را به بازار عرضه کردند. امروزه همه ما میدانیم که این سه اثر بدون شک در سبک خود محبوبترین بازی در میان گیمرها هستند. بلیزارد به راه خود ادامه داد و با آغاز قرن بیست و یکم تصمیم گرفتند تا جاه طلبانهترین پروژه خود را بسازند. نام این بازی World of Warcraft بود. اثری با ویژگیهای یک بازی MMO و نقش آفرینی. Adham بارها و بارها هیجان خود از ساخت این بازی را ابزار کرده بود اما با کاملتر شدن روند ساخت آن بیشتر از همیشه خسته شد. در سال 2003 Adham تصمیم گرفت ازدواج کند و بعد از این نقش مرد خانواده را ایفا کند. خستگی او ناشی از کار سنگین و ورود به مقطع جدید از زندگی باعث شد تا تصمیم به ترک بلیزارد بگیرد.
جدایی از بلیزارد
در این مقطع زمانی بلیزارد به حدی بزرگ شده بود کنترل آن کار هر کسی نبود. با توجه به عرضه بازی بزرگی مثل World of Warcraftدو چهره باقی مانده یعنیMorhaime و پیرس به نقش های تهیه کنندگی نقل مکان کردند. گرچه خبر ترک شرکت توسط Adham برای آنها ناراحت کننده بود اما هردوی آنها گفته بودند که از شنیدن این خبر شوکه نشدند. Morhaime در صحبتهایی پیرامون جدا شدن دوستش گفت:« ما همیشه دوستان بسیار خوبی برای یکدیگر بودیم، پس من خیلی برای او خوشحالم اما مطمئن باشید در همان لحظه که او قصد برگشت به شرکت را داشته باشد در یک چشم به هم زدن استخدامش میکنم.» پیرس مشغول به انجام یکی دیگر از پروژهای بزرگ بلیزارد یعنی Starcraft II بود. او نیز آرزوی موفقیت برای دوست قدیمی خودش داشت و اشاره کرد که:« Adham رویه ادامه ساخت World of Warcraft را تعیین کرده و پیادهسازی آنرا به عهده تیم سازنده گذاشته است. پس در این مورد جای نگرانی نخواهد بود.» در زمانی که Adham تصمیم به ترک بلیزارد گرفت هسته اصلی بازی World of Warcraft ساخته شده بود و تیم سازنده باید به مراحل بهبود آن را دنبال میکرد. آنها باید تا انتهای سال 2004 بازی را برای عرضه رسمی آماده میکردند. Adham اعتماد بسیار زیادی به تیم خود داشت و مطمئن بود که آنها میتوانند اینکار را انجام دهند. قصد Adham از جدایی، پیوستن به شرکتی دیگر برای ساخت بازی نبود بلکه او قصد داشت تا مسیر زندگیش را عوض کرده و به تجربه شغلی جدید بپردازد. او به بازار مالی پیوست و شرکتی در مورد آنالیز بازار مالی و سهام تاسیس کرد. نام این شرکت Hedge fund بود. Adham اشاره کرد که:« این شغل جدید هم جالب به نظر میرسید اما از نمایی دیگر. در چند سال اول به نظر میرسید که همانند ساخت بازی از این شغل هم لذت میبرم.» هرچند بعد از چند سال، شور و اشتیاق Adham برای شغل جدیدش فروکش کرد و او دلتنگ شغل قدیمی و دوستانش شد. او تمامی بازیهای عرضه شده توسط بلیزارد را بازی میکرد و سعی میکرد تا اوقات فراغت خودش را به World of Warcraft اختصاص دهد. اثری که به نوعی خودش پدر معنوی آن به شمار میرود. وقتی Adham در مورد مدت زمانی که World of Warcraft بازی میکرد صحبت میکند، پیرس او را مسخره میکند و میگوید:« به نظر میرسد در بازار سهام وقت بسیار زیادی برای هدر دادن وجود دارد.» Adham نیز با خنده حرف دوست قدیمش را تایید میکند و میگوید:« این زیبایی شغل من بود، اگر الگوریتمها درست کار میکردند، من هم میتوانستم مدت زمان زیادی World of Warcraft بازی کنم.» در سال 2007 Adham علاقه زیادی به بازگشت به بلیزارد داشت اما تعهد او به شغل جدیدش نیز از بین نرفته بود. Adham میگوید:« در حال حاضر میتوانم به راحتی و بی پرده حرف بزنم، ترک کردن بیلزارد یکی از بزرگترین اشتباهات زندگی من بود. من میتوانستم با یک مرخصی طولانی مدت مشکلاتم را حل کنم. اما شرکت را ترک کردم و الان نزدیک به 10 سال است که آرزوی بازگشت به بلیزارد را دارم.» اما او بعد از سالها دوری، امسال تصمیم گرفت تا به خانه خودش بازگردد. اولین کار او تماس با Morhaime بود.
بازگشت
Morhaime میگوید بعد از تماس Adham با من فقط دو چیز در ذهنم میچرخید. اولین که ممکن است او به مشکلی برخورده باشد؟ دوم اینکه چگونه او را راضی کنم به بلیزارد برگردد. در سوی مقابل نیز تنها هدف Adham این بود تا Morhaime را راضی کند تا به شرکت بلیزارد برگردد. بدین ترتیب یکی از آسانترین مذاکرات صورت گرفت و Adham بعد از نزدیک به 13 سال به خانه خود بازگشت. Morhaime میگوید:« من وظیفه داشتم تا Adham را با شیوه مدیریتی جدید شرکت آشنا کنم. او نزدیک به 13 سال قبل شرکت را ترک کرد. در آن زمان ما شرکتی با حدود 400 پرسنل و دو بازی World of Warcraft و Starcraft II بودیم. اما در سال 2016 ما حدود 4 هزار نفر پرسنل در اختیار داریم که آنها روی شش بازی کاملا جدا و متمایز کار میکنند. در کنار این بازیها، پروژههای جدید نیز برای انجام وجود دارد.» Adham در هفتههای اول بازگشت به بلیزارد از استودیوهای مختلف بازدید کرد و با روند مدیریتی و ساخت بازی در آنها آشنا شد. گرچه او از تمام این پروژها دیدن کرد اما شغل جدید او هیچ ربطی به شش بازی اصلی بلیزارد ندارد. تنها وظیفه او ساخت یه پروژه جدید برای بلیزارد است. Adham شغل جدید خودش را بهترین شغل موجود در بلیزارد توصیف کرده. Adham تجربه بسیار خوبی از دهه اول بلیزارد به خاطر دارد. او کارگردانی عناوین زیادی از بلیزارد را بر عهده داشت و در دهه نود کارگردانی در دنیای بازی امری چندان پذیرفته شده نبود. از نظر پیرس این شغل جدید چالشی عظیم برای Adham نیست اما بلیزارد برای پروژه جدید خود به فردی لایق و کار بلد همچون Adham نیاز مبرم داشت. پیرس میگوید:« برای ما خیلی سخت بود تا بتوانیم ایده جدیدی را بگیریم و پروژه ای بر اساس آن بسازیم. ما نمیتوانستیم برای پروژه جدید خودمان یک فرد را که قبلا در بلیزارد کار نکرده، استخدام کنیم و انتظار نتیجه خیلی خوبی داشته باشیم. ما باید به فردی اعتماد میکردیم که معتمد ما باشد. کسی که علاقه شدیدی به ایدههای جدید و بازسازی آنها دارد. Adham این موقعیت را برای همه ما فراهم میکند.» پیرس با شوخی میگوید:« البته شانس موفق شدن پروژههای Adham تقریبا 40 درصد است.» صحبتهای پیرس در مورد پروژهای کنسل شده بلیزارد در دوره Adham است. در زمان Adham دو بازی پر سر و صدای بلیزارد با نامهای Warcraft Adventures: Lord of the Clans و Starcraft: Ghost کنسل شدند. هر دوی این بازیها مدت زمان زیادی در حال ساخت بودند و در انتها کنسل شدند. Adham در پاسخ به صحبتهای پیرس اعلام میکند:« پیرس درست میگوید، 40 درصد تقریبا درست است اما همان 40درصد هم بازیهای بسیار عالی بودند.»
آینده بلیزارد
بلیزارد بدون شک یکی از دوستداشتنی ترین شرکتهای سازنده بازی است. آنها احترام زیادی برای طرفدارانشان قائل هستند و سعی میکنند تا بازیهای با سطح بالا و کمترین مشکل به بازار عرضه کنند. بازگشت Adham به بلیزارد تقریبا در بازه زمانی رخ داد که بلیزارد در حال پوست اندازی است. پولیگان دوسال قبل در مصاحبهای با Morhaime و کریس متزن در مورد آینده این شرکت سوال کرده بود. آنها در مورد ورود بلیزارد به عصر سوم خود صحبت کردند. دورهای با پروژهها و بازیهای جدید که ایدههای جدید را در بر میگیرند و برای پلتفرمهای مختلف عرضه میشوند. Hearthstone و Heroes of The Storm نماد اصلی تغییر رویه بلیزارد به شمار میروند. در تابستان امسال نیز با عرضه Overwatch بلیزارد ورود خود به عصری جدید را رسما تایید کرد. Morhaime میگوید:« من واقعا نمیتوانم خوشحالتر از الان باشم. دو سال گذشته بسیار خوب سپری شده است. معرفی Overwatch برای ما بسیار هیجان انگیز بود چون ما مدت زیادی روی این بازی کار میکردیم و توانستیم آن را به صورت یک راز مخفی نگه داریم. هیچکس منتظر معرفی شدن بازی همچون Overwatch توسط ما نبود. بازخورد گیمرها و منتقدها نیز به این اثر بسیار خوب بوده و این نکته برای ما بسیار حائز اهمیت است.» از نظر Morhaime آنها باید همین روند را ادامه داده و روز به روز به طرفداران بازیهای خود بیافزایند. پیرس نیز در مورد هدف بلیزارد اشاره کرده است که:« ما باید به خواستههایی طرفداران گوش کنیم و با استفاده از آن دنیای بازی ها را گسترش دهیم.» به نظر میرسد که پیرس به بازیهای تلفنهای هوشمند اعتقاد فراوانی دارد و از Hearthstone نیز به عنوان یک نمونه موفق یاد میکند. اما آینده برای Adham چگونه خواهد بود؟ Adham در صحبتهایی میگوید:«شما من را خوب نمیشناسید، من حرفهای بزرگی میزنم و در مورد آنها هیجان زده میشوم.» او بلند میخندد و در ادامه میگوید:« به من طوری آموزش دادند که در مورد پروژه آینده خودم صحبت نکنم به ویژه اینکه چه نقشی در این پروژه ایفا خواهم کرد. بگذارید اینگونه بگویم من در حال کار کردن روی چند چیز جالب هستم».
این شرکت اینقدر خوبه که بده. بازیهای بشدت اعتیاد آور که جرات نمیکنم سمتش برم