خانه ای متروکه و مردی که به دنبال گمشدهاش به آن پای گذاشته. این ترس از ناشناختههاست که او را بازپس میکشد. اما راه دیگری وجود ندارد. باید قدم در تاریکی گذاشت، شاید بتوان آنچه از دست داده را دوباره باز یابد.
پس از عرضه موفق Resident Evil 4 و با ورود به نسل هفتم بازیهای ویدئویی، مجموعه محبوب Resident Evil دچار افت محسوس کیفی شد. این مسئله دلایل متعددی داشت با این حال شاید مهم ترین عامل تمایل سازنده و ناشر سری یعنی Capcom به افزایش میزان فروش و کسب درآمد بیشتر بود. این امر سبب شد تا نسخههای مختلف سری Resident Evil یکی پس از دیگری و هر بار بیشتر از قبل از ریشههای ترسناک خود فاصله گرفته و تبدیل به عناوینی اکشن و عامهپسند شوند. این مسئله به جایی رسید که در Resident Evil 6 با زامبیهایی رو برو بودیم که با سلاحهای سرد و گرم به استقابل شما میآمدند!
مسلما این تغییر ماهیت به مذاق طرفدارن قدیمی مجموعه یعنی کسانی که با سه شماره ابتدایی این سری خاطره داشتند، خوش نمیآمد و این باعث ایجاد سیل عظیمی از اعتراضات به کپکام شد. ناشر ژاپنی هر بار وعده ایجاد تغییرات داد اما در عمل همان روند سابق را پیش گرفت. این مسئله تا زمان عرضه Resident Evil 6 و بازخوردهای سرد منتقدان ادامه یافت. ششمین قسمت از Resident Evil عنوانی بسیار پر خرج و با تیم سازنده ای بسیار بزرگ (قریب به 600 نفر در ساخت این عنوان همکاری داشتند) بود و کپکام حساب ویژه ای روی موفقیت آن باز کرده بود. با این حال اوضاع برطبق میل ساموراییها پیش نرفت و این عنوان چه از نظر امتیارات کسب شده و چه از نظر میزان فروش، نتوانست انتظارات را برآورده کند. طی سالهای آتی باز هم خبرها و شایعاتی مبنی بر ساخت Resident Evil 7 به گوش میرسید؛ با این حال هیچ اعلام رسمی از طرف کپکام صورت نمیگرفت. سرانجام پس از گذشت چهار سال، Resident Evil 7 در کنفرانس E3 سال گذشته سونی معرفی شد و از تریلر معرفی آن یک مطلب قابل برداشت بود: کپکام درحال تلاش برای بازگرداندن Resident Evil به ریشههای خود است.
جانشینی برای خانه اسپنسر
داستان بازی در سال 2017، حدود 4 سال پس از اتفاقات قسمت ششم و در شهر خیالی Dulvey از ایالت لویزیانا آمریکا و در عمارت متروکه این شهر اتفاق می افتد. شاید بتوان اولین نشانههای بازگشت این عنوان به ریشههای سری را در همین ابتدا جست و جو کرد. به مانند اولین نسخه مجموعه Resident Evil وقایع این بازی نیز در یک عمارت و حومه اطراف آن به وقوع میپیوندد. در این شماره کپکام از قهرمانهای همیشگی سری گذر کرده و شاهد شخصیتهای جدیدی هستیم. با این حال از تریلر های بازی میتوان برداشت کرد که احتمالا شاهد حضور یکی از شخصیتهای پیشین سری در این اثر خواهیم بود.
پروتاگونیست بازی و کسی که گیمر کنترل او را بر عهده دارد، فردیست به نام ایتان وینترز (Ethan Winters) که با تماس همسرش میا (Mia)، برای یافتن وی به خانه متروکه خانواده بیکر (Baker Family) پا میگذارد. دلیل گم شدن میا به درستی مشخص نیست اما به نظر میرسد او پس از مشاجرهای با ایتان خانه را ترک کرد و دیگر بازنگشت. نکته قابل توجه این است که بسیاری تصور میکردند میا پس از ترک خانه یعنی سه سال قبل کشته شده اما با این حال وی زنده است و با ایتان ارتباط برقرار کرده.
بپردازیم به خانواده بیکر مالکان سابق عمارت. خانوادهای سه نفره متشکل از جک (Jack) پدر سختگیر، مستبد و روانی خانواده که با کوچکترین اشتباهی بازوی پسرش را قطع میکند. مارگرت (marguerite) مادر دیوانه خانواده و لوکاس (Lucas) پسر خانواده. سه عضو خانواده بیکر 3 سال قبل از وقایع بازی به شدت از زندگی اجتماعی فاصله گرفتند و به همین دلیل تصور میشده که آنها کشته شدهاند. با این حال این هر سه تن زندهاند و در عمارتشان به استقبال ایتان میروند. استقبالی که به نظر میرسد بیش از آنکه دوستانه باشد، مرگبار است. در عمارت بیکر اما تنها این افرادی نیستند که به پیشواز شما میآیند. در سرتاسر این خانه موجوداتی با نام Holoform کمین کردهاند و منتظرند تا وجه ترسناک زندگی را به ایتان نشان دهند! متاسفانه کپکام از دادن اطلاعات بیشتر در رابطه با داستان بازی خودداری کرده است و باید به همین اندک اطلاعات موجود بسنده کنیم. با این حال میتوان از کیفیت داستان بازی اطمینان داشت زیرا نویسنده آن ریچارد پیرسی (Richard Pearsey) تجربه کار روی عناوینی چون F. E. A. R و Spec Ops:The Line را دارد.
بر خلاف دیگر عناوین اصلی این مجموعه، بازی از زاویه اول شخص دنبال میشود. انتخاب این زاویه دید و فضای بازی در اولین نگاه مخاطب را به یاد دمو P. T (دمویی که سال 2014 توسط کونامی به صورت انحصاری برای PS4 عرضه شد و قرار بود تا مقدمهای بر عنوان جدیدی از سری Silent Hills باشد) میاندازد. عنوانی که توسط هیدئو کوجیما و باهمکاری گیلرمو دلتورو در حال ساخت آن بود و پس از اختلافات پیش آمده مابین کوجیما و کونامی و جدایی او از این شرکت کنسل شد. پس از عرضه اولین دمو بازی و در پی صحبتهای مکرر کاربران درباره شباهت این دمو با دمو P. T، کپکام رسما اعلام کرد که در ساخت دمو بازی (با نام The Kitchen) به هیچ وجه از P. T الهام گرفته نشده و حتی ساخت دمو The Kitchen قبل از عرضه دمو مذکور آغاز شده بوده. جدا از این مسئله، تغییر زاویه دوربین به اول شخص میتواند کمک بسیاری بر القای حس ترس کند. برخلاف زاویه دید سوم شخص که مخاطب با آن احاطه نسبی بر محیط دارد، در زاویه دید اول شخص دید گیمر فقط محدود به نقاطی است که مقابل او قرار میگیرند. این عدم تسلط نسبی و بیخبری پیوسته از اینکه در حال حاظر چه اتفاقی ممکن است پشت سرتان بیافتد، مسلما بار ترس بازی را بسیار افزایش خواهد داد. البته این زاویه دید علاوه بر نکات مثبتی که در راستای اهداف بازی دارد، میتواند باعث کمرنگ شدن شخصیت پردازی قهرمان داستان شود. نکته ای که در تمام نسخههای سری Resident Evil در سطح خوبی قرار داشته و سازندگان همواره موفق به خلق شخصیتهای به یاد ماندنی شدهاند. حال باید دید که با توجه به تغییر زاویه دوربین، عملکرد سازندگان در این نسخه چگونه است. ایتان به طور کلی، از تواناییها و مهارتهای کمتری نسبت به پروتاگونیستهای قبلی سری بهره میبرد و به نظر میرسد در مواجهه با خطرات عمارت بیکر بیشتر باید فرار را بر قرار ترجیح دهد! با این حال ایتان به طور کلی از مهارتهای مبارزه بیبهره نیست و برای مثال میتوانید در طول بازی از سلاحهای سرد و گرم استفاده کند. صحبت از سلاحهای گرم شد؛ لازم به ذکر است که همانطور که مقتضی عناوین سبک وحشت و بقاست، در بازی سلاحهای گرم محدودیت زیادی دارند و هر گلوله دارای ارزش بسیار زیادی خواهد بود و میتواند تفاوت مرگ و زندگی را در موقعیتهای حساس نمایان کند. با وجود کمبود گلوله، بازی در زمینه تعداد سلاحها کم کاری نکرده و شاهد کلت کمری، شاتگان، اره برقی، مواد منفجره و… خواهیم بود. خوشبختانه المانهایی که یک Resident Evil کلاسیک به واسطه آنها شکل میگیرد در این نسخه بازگشتهاند و در بازی با معماها، درهای بسته، مدیریت منابع، گیاهان دارویی برای افزایش سلامتی و… رو به رو خواهیم بود.
برای ساخت بازی از موتور جدیدی با نام RE Engine استفاده شده است. خوشبختانه طبق چیزی که در ویدئوها و تریلرهای بازی مشاهده شده، بازی از گرافیک بسیار خوبی بهره میبرد و کیفیت بافتها، سایهها، فیزیک، نورپردازی، انیمیشنها و… همه و همه در سطحی کاملا مطلوب و مطابق با استانداردهای نسل هشتم قرار دارند و از این نظر می توان RE Engine را جانشین شایستهای برای موتور قدرتمند سابق کپکام یعنی Mt Frameworks دانست. طبق تجربههای صورت گرفته، بازی از نظر صداگذاری نیز در سطح خوبی قرار دارد و ایراد خاصی نمیتوان به آن وارد کرد. موسیقیهای بازی نیز با فضای آن همخوانی داشته و حس دلهره و هیجان ناشی از ترس را به خوبی منتقل میکنند.
ترسی استخوان شکن
هفتمین Resident Evil با شعار بازگشت به ریشهها پا به عرصه حضور گذاشته. تغییرات عدیدهای در این عنوان نسبت به عناوین گذشته مجموعه صورت گرفته که هدف آنها بازآفرینی حس ترسی است که سالهاست از این سری رخت بسته. اینکه Resident Evil 7 چقدر میتواند اهداف خود را عملی کند، چیزیست که تا چند روز آینده و با عرضه بازی به آن پی خواهیم برد. Resident Evil 7 در 24 ژانویه سال جاری میلادی برای پلتفرمهای PS4، Xbox One و PC عرضه خواهد شد. لازم به ذکر است که این عنوان به طور کامل از هدست واقعیت مجازی PS VR پشتیبانی میکند و اگر این وسیله جانبی پلیاستیشن 4 را در اختیار دارید، میتوانید بازی را به طور کامل با آن تجربه کنید.
البته این زاویه دید علاوه بر نکات مثبتی که در راستای اهداف بازی دارد، میتواند باعث کمرنگ شدن شخصیت پردازی قهرمان داستان شود. نکته ای که در تمام نسخههای سری Resident Evil در سطح خوبی قرار داشته و سازندگان همواره موفق به خلق شخصیتهای به یاد ماندنی شدهاند.
خسته نباشید.عالی بود. ان قسمت را که جدا کردم کاملا موافقم.شخصیت پردازی های رزیدنت واقعا بی نظیرن
عالی بود محمد جان.ولی واقعا درد و بلای نمسیس بخوره تو سر همه کپکامیا با این بازیای آخرشون.یه استارز میگفت تا یه هفته تو شک بودم.وقتی میرفتم تو اتاق برا سیو بازی نمیخواستم دربیام میگفتم واستا همینجا لامصب میری بیرون تیکه تیکت میکنه.اونوقت این آخر تنها چالشمون شده بود با کدوم تفنگ یارو رو بکشم که بیشتر حال بده؟بی صبرانه منتظرشم و یه حسیم بهم میگه خوب میشه بازی.امیدوارم بشه تا یه دلی ا ز عذا دربیاریم بعد مدت ها