مقاله

بررسی شباهت‌های Prince Of Persia Prodigy با The Last Of US

بررسی شباهت‌های Prince Of Persia Prodigy با The Last Of US 1

من از طرفدارهای سر سخت Prirnce of Persia 2008 هستم. به نظر من خیلی از زمان خود جلوتر بود، خیلی ها برای آن آماده نبودند و این بازی را درک نکردند و یا حتی از بازی خوششان نیامد، که طبیعی ست. بازی The Last of Us یکی از آن بازی های نادر است که از اقبال بسیار خوبی در میان منتقدان برخوردار شد و هنگامی که ساکت در اتاق تاریک خود credits بازی را نگاه می‌کردم، می‌دانستم که شاهد تعدادی از احساساتی ترین لحظات در میان بازی ها بوده‌ام.

“توجه داشته باشید که این مطلب حاوی مقداری از داستان هر دو بازی ست و به قولی خطر اسپول شدن وجود دارد”
شاید عجیب به نظر برسد که بین این دو بازی مقایسه به عمل بیاید ولی شباهت های زیادی در میانشان وجود دارد:

در هر دو یک مرد و زن قرار دارند که در حال تلاش برای بهبود شرایط به هم ریخته دنیا هستند. یکی در دنیای جادو و فانتزی و دیگری در دنیای امروزی.
قسمت بسیار شبیه به هم ، پایان این دو بازی می‌باشد. در The Last of Us نیاز است که Ellie خود را قربانی کند تا واکسنی ساخته شود، انتخاب به او واگذار نمی‌شود ولی با شناختی که از Ellie در طول بازی پیدا می‌کنیم می‌دانیم که او خود این راه را انتخاب می کرد. در Prince of Persia نیز شاهد همین روند هستیم، Eika باید خود را فدا کند تا اهریمن که قلمرو او را به تاریکی فرو برده از میان برود.
در Last of Us، جوئل در آخرین لحظه Ellie را از روی تخت عمل پایین می‌کشد و در ادامه به او دروغ می گوید چون می‌داند که Ellie مخالف خواهد بود. Joel نمی‌تواند به Ellie بگوید که چقدر برای او عزیز است و تحمل دوری او را ندارد. در Prince of Persia نیز Prince نمی‌تواند اجازه دهد که Elika خود را قربانی کنید و با این کار تلاش برای از بین بردن اهریمن را به باد می‌دهد.

ellie elika2
نمی‌توان انکار کرد که یک پایان از دیگری قوی تر بود. در Prince of Perisa پایان بازی خیلی ها را ناراحت کرد و باعث شد Ubisoft با ارائه یک DLC بازی را ادامه دهد و تا حدی نیز پایان آن را، تغییر.
پایان بازی چیزی بیشتر از آنی است که بر روی کاغذ نوشته می ‌شود. با وجود حضور یک مرد در هر دو که تصمیم به نجات یک زن را دارند پایان دو بازی یکسان نیست. به نظر من پایان هر بازی در محیط خود کارساز است ولی در مورد The Last of Us قوی تر.
در Prince of Perisa دو شخصیت اصلی رابطه شادی دارند، از جنس کسانی که دائما سر به سر هم می‌گذارند در حینی که نمی‌توانند اعتراف کنند که از همدیگر خوششان می آید. آن دو همچنین یک تیم هستند. یکی بدون دیگری نمی تواند از پس موانع برآید و برای رسیدن به هدف به دیگری نیازمند است. در حین استقلال هر دو به هم نیاز دارند.
در The Last of Us می‌بینیم که Ellie می‌تواند از پس خود برآید. ما به عنوان بازی کننده می دانیم که بر خلاف دید بقیه، از جمله Joel ، او می‌تواند این کار را انجام دهد. Joel با این وجود وظیفه خود می‌داند که از Ellie مراقبت کند، کاری که Prince در مورد Elika نمی کند.
در هنگامی که ما Prince را می‌بینیم که با حالتی رمانتیک Elika را از قربانی کردن خود نجات می‌دهد، Joel را می‌بینیم که در حین عملی مشابه در ذهن خود راه دیگری ندارد. او نمی‌تواند به زندگی باز گردد که در آن درد از دست دادن عزیزی را با تکبر تحمل کرده است. Prince عاشق Elika ست و من این را کاملا باور دارم ولی باور ندارم بدون او خود را از می‌بازد. ولی نگران روان و حال کسی می‌شوم که یکبار عزیزی را دست داده و اتفاق دوباره آن می‌تواند اثر جبران ناپذیری بر وجودش بگذارد.

ellie elika1
در جایی که Prince of Persia کم می آورد رابطه میان دو شخصیت اصلی است. با وجود اینکه Prince اطلاعات زیادی در مورد دنیای Elika در طول بازی بدست می آورد، حالت تمسخر آمیز و استهزا وار او سبب می‌شود که فکر کنیم علاقه ای به سرنوشت دنیای Elika ندارد با وجود اینکه به خود او علاقه دارد.
Joel هم در ظاهر توجهی به Ellie ندارد ولی Naughty Dog به او این فرصت را می‌دهد که با وجود داشتن این امکان که می‌تواند از کنار Ellie برود، بماند. در مقابل Prince این فرصت رشد را ندارد و هنگامی که تصمیم می گیرد، در لحظات آخر، در کنار Elika بماند باور پذیر نیست.
داستان سرایی در بازی ها در طول این سال های اخیر پیشرفت فراوانی کرده، این مسئله در Walking Dead و Bioshock دیده شد. مقایسه The Last of Us و Prince of Persia به ما این فرصت را می‌دهد که این پیشرفت را به صورت ملموس ببینیم، در حینی که از ترس سازنده های بازی از نا امیدی طرفداران خود درس بگیریم. Prince of Persia بازی با ریسکی بود و بسیاری از بازیکن ها را از خود زده کرد. ولی ارزشش را داشت. همانطور که دیدیم The Last of Us پایانی شبیه ولی با قدرت بیشتر نشان داد.


مترجم : آیت سلطانی


آیت سلطانی

آیت سلطانی

13 نظر

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید

15 + چهارده =

  • نسخه های مختلف شاهزاده ایرانی خیلی خوب بودن
    مخصوصا همین 2008
    که با این بررسی که شما انجام دادین کلی از خاطراتم برگشت
    ممنون

  • جالبه اون اوایل کله مجلات ازش بد گفتن.واسه گیم بلیش که خیلی بد بود ولی از نظر داستانی عالی بود منم از همه بیشتر با این حال کردم

  • این مطلب من رو کاملا شوکه کرد. فکر نمیکردم کسی به اندازه خودم Prince of Persia 2008 رو درک بکنه. واقعا که برای زمان خودش بیش از اندازه بود و کسی نمیتونست بفهمه. Prince of Persia 2008 روایت سفر شخصی مثل Elika هست که دنیای آدم رو تغییر میده. یادمون میده که پارسی باشیم.

    من که منتظر ادامه سفر بعد از Epilogue هستم.

    ممنون.

    • فکر نکنم به این زودی ها این نسخه دنباله ای براش بیاد.
      این نسخه خیلی در راستای بالابردن پارس بود و چیزی هست که سیاستمدارایی که بازی ها رو یه وسیله ابزاری خوب میدونن در موردش خوب بررسی کردن و فکر نکنم به این صورت ادامه پیدا کنه.
      تو تمام نسخه های POP همیشه پارس داغون بود و پر بوده از بدی ها و اشرار و ادمهای بد و یه نفر از این وسط میره و یه چیزی خارج از پارس رو میاره تا بدی ها از بین برن.
      خیلی واضح فضای حاکم بر پارس رو نامطلوب نشون میده و میگه که نیاز به واکاوی و نجات از خارج داره.
      تمامی پوسترها و عکسها و کانسپتها و همه محیطهای بازی در مسیر القای این مورد کار کردن.
      فقط و فقط نسخه 2008 بود که فقط در مورد یک المان داخل بازی بحث میکنم. نشون دادن یه درخت به اون بزرگی که قدمت و عظمت و ریشه داشتن اون فرهنگ رو نشون داد. و دنیای مریض و مالیخولیایی که توسط اهریمن بیگانه داشت نابود می شد.
      البته تو این نسخه هم پرینس رو یه فرد عامی و احمق نشون دادن که داشت میگفت وضعیت عام مردم همینجوریه و در عوض ریشه و نسب پارس رو هم نشون داد که میتونه همون مردم رو عوض کنه.
      بحث در مورد POP خیلی خیلی پیچیده است. چیزی که میخواستن توی سه گانه اول نشون بدن و قسمت چهارم خیلی با 2008 تفاوت داشت که خود اینا جای بحث بسیار زیاد داره.
      خوشحالم که خود شما هم مثل من از نسخه 2008 بیشتر از بقیه خوشتون اومد.

    • حرف خیلی خوبی زدید. واقعا اینبار نمای پارس خیلی کهن تر و اصیل تر بود، یکی از دلالیش هم عنوان کردن اهورا و اهریمن بود. واقعا زیبا بیان شد. دوست ندارم روی عناوینی که باعث میشه عقاید آدم بصورت مثبت تغییر کنه اسم “بازی” بذارم. شخصیت Elika برای من ماندگار شد. واقعا یه آدم پارسی باید مثل اون باشه.

      ببخشید که اینجا بحث میکنم! هیچ جای دیگه ای همچین مطلبی رو ندیدم.