مقاله

حقایق ناگفته!

حقایق ناگفته
چند روزی است که از انتشار مقاله تحلیلی سایت Polygon می گذرد و نکات بسیار جالب و با اهمیتی در این مقاله آشکار شده است. این مقاله تحلیلی و مفصل که به شکل بسیار خوبی تحریر گشته است، دارای بخش های مختلفی است.

چند روزی است که از انتشار مقاله تحلیلی سایت Polygon می گذرد و نکات بسیار جالب و با اهمیتی در این مقاله آشکار شده است. این مقاله تحلیلی و مفصل که به شکل بسیار خوبی تحریر گشته است، دارای بخش های مختلفی است.

برای مطالعه ترجمه این مقاله در سایت پردیس گیم

برای مطالعه متن کامل این مقاله در سایت polygon

قصد من از نوشتم این مقاله فقط بررسی جنبه های مطرح شده در این مقاله است. برخی نکات مطرح شده در این مقاله به حدی جدی و چالش برانگیز بودند که مرا مجبور به نوشتن مقاله ای در این باب کرد.

حقایق ناگفته!

بگذارید از شروع این مقاله شروع کنم که با سخنان رهبر ایران آغاز می شود. و توضیح می دهد که در یک بازی خاص، چگونه به کشورهایی چون اسراییل و آمریکا حمله صورت می گیرد و چرایی ساخت این بازی از زبان سازندگان شرح داده شده است.نکته مهم در این بخش این است که نگارنده مقاله در خصوص تولیدات ساخته شده در ایران همچنین نظری دارد:

اکثر بازیهایی که در ایران تولید می شود با بخشی از سیاست و ایدئولوژی های دولت مثل برنامه ی هسته ای ، درگیریهای منطقه ی خاورمیانه و انقلاب اسلامی سال 1979 درگیر است. در آن سال یعنی 1979 ، انقلابی بزرگ در ایران برای سرنگونی حکومت سلطنتی و جایگزینی آن با جمهوری اسلامی صورت گرفت و در همان دوران انقلابیون بنا به دلایلی 52 آمریکایی مربوط به سفارتخانه را برای یکسری مسائل دیپلماتیک به گروگان گرفتند که این سرآغازی بود برای تحریم های آمریکا علیه ایران و…

حال شاید در سال های اولیه بازیسازی در ایران، این نکته تا بخشی درست بود اما در حال حاضر بازی های سفارشی که با هدف ایدئولوژی های خاص حکومت ساخته می شدند، به شدت کاهش یافته است!(از دلایل بارز این رخداد، بعضا کیفیت پایین این دست محصولات و زده شدن گیمر ایرانی برای تجربه این دست بازی های بوده است!)

حال می رسیم به بخش اصلی مقاله نگارش شده در  سایت Polygon، یعنی کلیت بازیسازی در ایران و نقش بنیاد در بازیسازی کشور. در بخش ابتدایی قسمت سکانس اول : بازار گیم ایران  به معرفی مدیر سابق بخش بازرگانی بنیاد ملی بازی های رایانه ای می پردازد .

آقای احمد احمدی مدیر بخش بازرگانی بنیاد بازیهای ویدئوی و کامپیوتری ایران با توجه به نقش پرنگش در برقراری ارتباط با بازار جهانی حکم سفیر صنعت بازیهای ویدئویی ایران را دارد.

حقایق ناگفته!

تا اینجا کار می دانیم که آقای احمدی مدیر سابق بخش بازرگانی بنیاد ملی بازی های رایانه ای بوده اند و همچنین به نوعی حکم سفیر صنعت بازیهای ویدئویی ایران را بازی می کرده اند.در ادامه این مصاحبه در خصوص شرایط بی نظیر بازار بازی های رایانه ای در کشور گفته می شود که می توانید با مراجعه به متن اصلی مقاله مطالعه فرمایید.در قسمتی دیگر از این مصاحبه، آقای احمدی در خصوص صحبت خود با یکی از مدیران فروش و بازاریابی شرکت EA در نمایشگاه GamesCom می گوید:

با توجه به وجود بازار سیاه و غیر رسمی بازیهای خارجی در ایران و طبق آمار بنیاد ، من در رابطه با فروش 5 میلیون نسخه ای عنوان PES 2013 با یکی از مدیران فروش و بازاریابی شرکت EA در نمایشگاه GamesCom صحبت کردم و او به من گفت که این باورنکردنی است. شاید فکر کنید این دزدی یا بازارسیاه است اما چنین آماری از طرفی حاکی از این است که در ایران سبک های ورزشی یکی از پرطرفدارترین سبک های مورد علاقه ی گیمرهاست.

این صحبت ها از جایی حایز اهمیت است که آقای احمدی به قول نگارنده این مقاله، سفیر بازی های رایانه ایران است و وقتی شما از طرف یک کشور در محفل یا گردهمایی بین اللملی حاضر می شوید باید مواردی را لحاظ کنید. به کلیه این موارد می گویند اخلاق دیپلماتیک !

حقایق ناگفته!شما از طرف ایران در نمایشگاه بین الملی GamesCom حاضر شده اید و به یکی از مدیران عالی رتبه شرکت EA، به جای القا کردن تفکر مثبت از بازار بکر ایران، گفته اید که این مقدار بازی pes شرکت کونامی، در کشور به صورت بازار سیاه یا قاچاق ! مورد مبادله قرار می گیرد! این چه سیاستی بوده که شما اجرا کرده اید؟؟؟!!!! شاید این اصل را شنیده اید که هر راست نباید گفت !شما به دنبال تبلیغ برای بازار ایران بوده اید یا ضد تبلیغ؟ البته شاید بگویید برای همین آمار بازی خود شرکت EA، یعنی فیفا را اعلام نکردم، ولی باید به شما بگویم این سیاست اشتباه بوده است و همین دست اقدامات باعث می شود هیچ وقت، پابلیشری بین المللی جاضر به جضور در ایران نشود!(حداقل در این چند سال) به نظر شما وزیر امورخارجه و یا هر مقام سیاسی یا غیر سیاسی یک کشور ، با رایزنی با هر نهاد و کشوری، تمام حقایق موجود یک موضوع را بیان می کند و یا با سانسور هوشمندانه واژگان به کاررفته در کلام خود، اهداف خود را پیگیری می کند؟واقعا حضور پررنگ بنیاد در نمایشگاه های مختلف دنیا، چه دستاورد عملی برای بازیسازی کشور به همراه داشته است؟ و سوال دیگر، شما برای بازاریابی بازی های ایرانی به آلمان سفر کرده بودید و یا برای دعوت از پابلیشرهای خارجی برای ورود به کشور؟(البته هر دو این اقدامات،جزو وظایف معاونت بازرگانی بوده است ولی، کدام یک مهم تر بوده؟)

حقایق ناگفته! واقعا فکر می کنید مدیران شرکت EA از واقعیت های موجود در بازار ایران بی خبر بودند؟ کاش در زمان مدیریت خود کمی محافظه کارانه تر با شرکت های خارجی برخورد می کردید. حال بهتر نبود بنیاد در شرایطی که مدام از بودجه کم گله می کند، به جای شرکت قدرتمند در نمایشگاه های خارجی(با هزینه های بالا) که تابحال دستاورد عملی از این اقدامات مشاهده نشده است، تنها اقدام به فرستادن بازیسازان به این دست نمایشگاه ها برای پیدا کردن پابلیشر خارجی می کرد(تا به امروز باید اعلام کنم، هر بازیساز ایزانی که توانست بازی خود را در خارج از کشور منتشر کند، خود مستقیما اقدام به مکاتبه با پابلیشر خارجی کرده است و بنیاد در این تعامل نقش پررنگی نداشت!)نه زدن غرفه اختصاصی و موارد دیگر!

در بخش دیگری از این مقاله به بنیاد و نوع فعالیت این سازمان اشاره می شود، همچنین در خصوص بازی گرشاسب، از اولین بازی های بزرگ و با کیفیت ایرانی صحبت می شود ودر قسمتی آماری داده می شود که با توجه به آشنایی نزدیک با سازندگان این بازی غیر واقع به نظر می رسد:

با توجه به اینکه گرشاسپ اولین شاهکار صنعت گیم ایران به حساب می آید پس کاملاً آشکار است که اکثر توسعه دهندگان ایرانی از این عنوان به مراتب یادکنند. عنوان گرشاسپ – Garshasp توسط استودیوی فن افزار شریف با بودجه ای 400 هزار دلاری توسعه و ساخته شد و داستان آن ریشه در فرهنگ و تاریخ فارسی دارد. این بازی موفق به فروش 300 هزار کپی در داخل ایران شد و با قرار گرفتن در شبکه ی Steam حتی فروش خود را از این میزان افزایش داد. منتقدان خارجی این عنوان را یک نسخه ی نیمه تقلیدی از عنوان God of War دانستند اما برای کاربران داخل ایران این بازی مسیری جدید برای صنعت بازیهای ویدئویی بود.

حقایق ناگفته!

با توجه به این متن و آماری که بنیاد در اختیار نویسنده سایت Polygon قرار داده است، بازی گرشاسب با بودجه 400 هزار دلاری ساخته شده است! درصورت فرض قیمت  دلار آن زمان  (حدود سال 91) و فرض آزاد بودن دلار آن زمان(حدود 3000 هزار تومان) یعنی سازندگان بازی گرشاسب حدود یک میلیارد دویست میلیون دریافتی داشته است!!!! حتی با فرض دلار 1000 تومان که به فراموشی سپرده شده است! می شود 400 میلیون تومان! در صورتی که طبق اطلاعات ما کل مبلغ ساخت بازی گرشاسب از 300 میلیون تجاوز نمی کرد.هنوز یه خوبی به یاد دارم که تیم سازنده گرشاسب برای گرفتن مبلغی اضافه تر از میزان تعیین شده تا چه اندازه با بنیاد آن زمان، درگیری داشت.شاید اگر مبلغ 400 هزار دلار در اختیار سازندگان بازی گرشاسب در آن زمان قرار می گرفت،شاهد گرشاسبی به مراتب قوی تر می بودیم!

حال بخش دیگری از این مصاحبه که با مدیریت تولید و حمایت بنیاد ملی بازی، آقای دکتر آشتیانی صورت گرفته است:

آقای مهرداد آشتیانی نایب رئیس بخش تولیدات بنیاد بازیهای ویدئویی ایران در رابطه با کار بنیاد خاطر نشان می کند که بنیاد مکانی برای بیرون آمدن ایده های نو نیست ، بلکه بنیاد همانند ناشران به ایده های شما نگاه خواهد کرد و اگر ایده مورد قبول و پذیرش واقع شد از حمایت مالی برخوردار می شود.

وی همینطور اذعان داشت که “بنیاد یک سازمان غیر دولتی است که زیر نظر وزارت فرهنگی و ارشاد اسلامی ایران در سال 2007 تاسیس شد و کار آن آموزش و راهنمایی توسعه دهندگان و از طرف دیگر نظارت بر بازار فروش بازیهاست همچنین تعیین رتبه و درجه سنی مخاطبین محصولات سرگرمی مثل سازمان ESRB آمریکا و برگزاری نشست های آموزشی برای تربیت توسعه دهندگان نسل آینده و برگزاری جشواره هایی برای تجلیل از افراد برتر در این صنعت از دیگر اقداماتی است که این سازمان در آن فعالیت خواهد کرد البته اخیراً بدلیل کمبود بودجه برگزاری جشواره ها لغو شده است.”

حقایق ناگفته

هنوز بعد از چند سال از تاسیس این نهاد ، هویت اصلی این نهاد مشخص نیست !  غیر دولتی یا دولتی بودن این نهاد خاص همچنان مشخص نیست. این نهاد سالیانه دارای بودجه مشخصی از دولت است و همواره دم از متولی بودن گیم در کشور می زند. این در صورتی است که اگر به سایت انگلیسی بنیاد مراجعه کنید متوجه می شوید انگار طوری وانمود می شود که بنیاد ملی بازی های رایانه ای یک NGO(سازمان مردم نهاد) بوده که به دنبال حمایت و کمک از بازیسازان ایرانی است! سوال مهم اینجاست آخر بنیاد چه نهاد یا سازمانی است؟؟؟؟ در این چند وقت گذشته اکثر اخبار منتشر شده از بنیاد، حول دو محور اصلی بوده است:

1- نداشتن اعتبار و کمبود بودجه

2- بازی های رایانه ای اکثرا مخرب هستند و یا در بازی X خارجی، این نکات مشاهده شده است!(حتی در آخرین مستند پخش شده در صدا و سیما که با همکاری بنیاد ملی بازی های رایانه ای ساخته شده بود و شبکه تلگرام منتسب به بنیاد ملی بازی های رایانه ای اقدام به پخش خبر مبنی بر ساعت پخش این مستند در سیما کرده بوده، نشان داد بنیاد ملی بازی های رایانه ای برخلاف هدف اصلی خود یعنی بسط و گسترش بازی های رایانه ای در کشور، بر ضد این هدف عمل می کند!)

بنیاد در چند سال اخیر حرکات مثبت بسیاری داشته است اما آیا تمام مشکلات بازی های رایانه ای کشور، به خاطر بودجه ناکافی است که همواره در کلام مدیران ارشد بنیاد متصور است؟ واقعا با همین بودجه دریافتی نمی توان برخی سیاست ها را اجرایی کرد؟آیا مدیریت مالی به درستی در بنیاد اجرایی می شود؟ اینجا مکانی برای گفتن خیلی از موارد مثبت و منفی سیاست های بنیاد در چند سال اخیر نیست، ولی می توان به این مورد اشاره کرد همواره حقایق گفته نمی شوند و حقایق ناگفته زیادی همواره مطرح است!!!

حال یک سوال مهم، چند سال از شروع جدی بازیسازی در کشور می گذرد و چند سال از شروع فعالیت بنیاد ملی بازی های رایانه ای؟آیا در چند سال اخیر، بازیسازی در روند پیشرفت قرار داشته یا هر روز ضعیف تر شده و آیا روند کلی بازیسازی در کشور به سمت صنعتی شدن این شاخه کاری در کشور بوده است؟تمام مشکلات حال حاضر بازیسازی به بنیاد مرتبط نیست ولی باید سیاست های اجرا شده توسط بنیاد ملی مورد بازنگری جدی قرار گرفته و برای سیاست های مفید برای این صنعت برنامه ریزی مناسب صورت گیرد.

در انتها می توانم بگویم با بازیسازی در کشور ، نیازمند یک عزم جدی است که متاسفانه تا به امروز شاهد آن نبودیم!

در انتها تشکر از سایت پردیس گیم بابت ترجمه این مقاله مهم !

حقایق ناگفته!

علی ذاکری

علی ذاکری

منتقد - گیمر- بازیساز

3 نظر

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید

14 − 1 =