نقد و بررسی Mass Effect Andromeda
سری Mass Effect در تاریخ ده ساله خود با پستی و بلندیهای زیادی روبرو شده است. در این میان همیشه تصمیمهای درست و به جای استودیوی Bioware توانسته تا این اثر را به بهترین بازی سالهای اخیر تبدیل کند. در این میان تصمیمهای اشتباه و نادرست نیز کم نبودند، حتما پایان Mass Effect 3 را به خاطر دارید. ادامه ساخت این سری در هالهای از ابهام بود تا اینکه مشخص شد قسمت جدید ساخته خواهد شد اما کیسی هادسن، کارگردان آن نخواهد بود. کیسی هادسن کارگردان سه گانه اصلی بود و به نوعی سری Mass Effect موفقیت خود را مدیون این کارگردان خلاق میدانست. Mass Effect Andromeda فرآیند ساخت طولانی را پشت سر گذاشت و حالا مدتی است که به بازار عرضه شده. باید دید که آیا این بازی میتواند ادامهای درخور برای سری Mass Effect باشد؟
اجاره نشینی در Andromeda
داستان بازی تقریبا در میان بازیهای دوم و سوم سهگانه اصلی شورع میشود. Citadel Council تصمیم گرفته تا به دنبال خانهای جدید در کهکشان همسایه، Andromeda بگردد. برای این منظور هر نسل موجود در کهکشان راه شیری، 20 هزار نفر داوطلب را به سفری 600 ساله فرستاد که هیچکس اطلاعی از پایان آن نداشت. هر کدام از این نسلها کشتی به نام ARK در اختیار دارند و رهبر آنها با اسم Pathfinder شناخته میشود. کسی که باید کمک کند تا هر نسل خانه مخصوص به خود در سیارههای مورد نظر را پیدا کنند. ولی همیشه همه چیز به درستی پیش نمیرود. پایه داستانی Andromeda از ثانیه اول حضور گیمر در بازی، ساز ناسازگاری دارد. گیمر در ابتدای کار میتواند از میان دوقلوهای رایدر یکی را به عنوان شخصیت اصلی انتخاب کند. شاید فرآیند توهم انگیز اینکه تصمیمهای گیمر در بازی تاثیر خواهند داشت از همین ابتدا آغاز شود. انتخاب هر کدام از این خواهر و بردار دوقلو تاثیری روی داستان بازی ندارد. بعد از کمی پیشرفت در بازی شخصیت شما به عنوان Pathfinder نسل انسانها انتخاب میشود و این شما هستید که باید خانهای جدید برای انسانها در Andromeda پیدا کنید. صحبت بیشتر در مورد داستان و جزئیات آن میتواند باعث لو رفتن آن شود اما همیشه در بازیهای نقش آفرینی و حتی سری Mass Effect تصمیم گیری بخشی مهم از روایت داستان را تشکیل میدهد. Andromeda در این زمینه نسبت به بازیهای مشابه کمی ضعیف عمل کرده است. در فرآیند چند ساعته قسمت تکنفره و داستان اصلی بازی تصمیمگیریهای اصلی و تاثیرگذار بر پایان بازی حتی به تعداد انگشتهای یک دست نمیرسد. به نظر میرسد که تیم سازنده قصد داشته تا با ارائه داستانی خطی و بسته، راه را برای پرداخت داستان نسخههای بعدی از این سری را هموارتر کند. داستان Andromeda بسیار جالب به نظر میرسد و به راحتی میتواند مخاطب را به خود جذب کند اما اگر از کسانی هستید که سهگانه اصلی را تجربه کردید، کلیت داستان برای شما بسیار آشنا خواهد بود. روایت داستان همان چیزی است که در سه گانه اول مشاهده کردید. شخصیت رایدر، تنها امید انسانها و حتی نسلهای دیگر است و بدون موفقیت او همه چیز نابود خواهد شد. در مقابل نیز استودیوی بایوور برای دراماتیک جلوه دادن داستان، دشمنی جدید با ظاهری بسیار خشن طراحی کرده است که بازهم شما را به یاد سه گانه نخست خواهد انداخت. شاید کوتاه بودن خط اصلی داستانی بازی نیز امتیاز منفی دیگری برای Andromeda باشد. اگر به دنبال انجام ماموریتهای فرعی نباشید، داستانی اصلی بازی را میتوانید در کمتر از 8 ساعت به پایان برسانید.
نسخه دوم شپرد
شخصیت فرمانده شپرد، نمادی از سری Mass Effect است. او حضور موفقی در سهگانه اول داشت و گیمرها رابطه خوبی با این شخصیت برقرار کرده بودند. بایوور تصمیم گرفت تا در نسخه چهارم، فرمانده شپرد را کنار گذاشته و از دو قلوهای رایدر استفاده کند. فرقی نمیکند که شما کدام شخصیت را انتخاب میکنید. در نهایت شما نسخهای جدید از فرمانده شپرد با نام و ظاهری جدید دریافت خواهید کرد. شخصیت پردازی در Andromeda سطح استاندارد خاصی را دنبال میکند که مانند آن قبلا در سه گانه اصلی مشاهده شده بود و این نمیتواند نکته مثبتی برای این بازی باشد. شخصیتی تقریبا مغرور، همراه با تیم و در مواقع لازم بسیار خودخواه چیزی بود که شپرد را نسبت به خیلی از شخصیتهای موجود در دنیای بازی متمایز میکرد. دوقلوهای رایدر دقیقا همان شپرد با ظاهری متفاوت هستند.
کمبودهایی جبران ناپذیر
تقریبا همه امید داشتند که با سفر به Andromeda شاهد حضور شخصیتهای جدید، نسلهای و … باشیم و به نوعی این بازی پوست اندازی کند. سه گانه اصلی با ارائه طیف وسیعی از نژادهای بیگانه، تنوع بسیار جالبی داشت. متاسفانه Andromeda در این زمینه نیز چندان جالب عمل نکرده و شاهد حضور تنها دو نسل جدید هستیم. Kettها دشمنهای اصلی در بازی به شمار میروند و Angara در ابتدای بازی با رایدر هم پیمان میشوند. در این بین نسلی عجیب و غریب و ربات مانند نیز به اسم Remnant وجود دارد. قطعا گیمرهایی که منتظر این بازی بودند انتظار بیشتری در این زمینه داشتند. هر چه باشد اینبار به کهکشانی ناشناس سفر کردهایم. Andromeda در ابتدای کار نمیتواند با روند کند خود گیمر را به خود جذب کند و ایجاد فضای خانوادگی کلیشهای، برای ایجاد حس بیشتر نیز با شکست مواجه شده است. همچنین دنیای Andromeda با توجه به وسعت بسیار زیاد خود و تعداد زیاد سیارهها و منظومهها، بسیار خالی به نظر میرسد و گیمر علاقهای به گشت و گذار در این محیط بزرگ نخواهد داشت.
دیکته کردن قدرت در Andromeda
سری Mass Effect هیچگاه از لحاظ گیمپلی و قسمت اکشن به تکامل درستی نرسید. گرچه این مشکلات در نسخه دوم و سوم تقریبا حل و فصل شدند اما اکشن این اثر آنچنان که باید هیچگاه لذت بخش نبود. ترکیب اکشن کلاسیک با قدرتهای جادویی در بازی چندان تعادل خاصی نداشت و در نهایت اکثر گیمرها ترجیح میدادند که به صورت کلاسیک و استفاده از اسلحه بازی را به پایان برسانند. در Andromeda شاهد پوستاندازی گیمپلی در این سری هستیم. مبارزات در این بازی شاید جز تنها نقاط قوت این بازی باشد. استفاده از اسلحهها در کنار قدرتهای بایوتیک میتواند لایههای جدیدی به عمق گیمپلی بازی اضافه کند. بر خلاف گذشته، تیراندازی در بازی دقت بیشتری دارد و آن حس خشک بودن قبلی کنار گذاشته شده است. اگر بخواهید بازی را صرفا با اسلحه به پایان ببرید قطعا هیچ مشکلی برای شما پیش نمیآید اما لذت واقعی جایی پیدا میشود که شما بتوانید به درستی ترکیبی از قدرتهای بایوتیک و سلاح دست پیدا کنید. کلاسها مانند گذشته یک انتخاب ثابت نیست. شما میتوانید در طول بازی کلاس خود را عوض کرده و بنا به انتخاب خود استیل بازی کردن را تغییر دهید. البته پیشرفت در همه کلاسها به مدت زمان زیادی نیاز خواهد داشت. یکی دیگر از نکات مثبت در گیمپلی، درجه سختی خوب بازی است. با استفاده از سطح Normal، بازی چالشی خوب در مقابل شما میگذارد و با افزایش درجه سختی شاید تمام کردن Andromeda برای هر گیمری چندان آسان نباشد. در طول بازی چندین بار با باسهای مختلف روبرو خواهید شد. گرچه شاید این باسها هیچگاه نکته جدیدی برای عرضه نداشته باشند اما به خاطر مکانیزم جذاب گیمپلی، مبارزه با این حریفهای کلیشهای نیز جالب و هیجان انگیز خواهد بود. یکی از مشکلات بخش گیمپلی که در درجات سختی بالاتر خودنمایی میکند، هوش مصنوعی بسیار ضعیف هم تیمیهای گیمر است. گیمر میتواند در هر مرحله دو نفر به انتخاب خود را در مبارزات به همراه داشته باشد. گیمر میتواند برای این دو همراه به صورت همزمان و جداگانه دستور صادر کند. این دو نفر قبل از اینکه دستوری برایشان صادر کنید فرقی با یک شی اضافی در محیط بازی ندارد و هیچ کمک خاصی به گیمر نخواهند کرد. بعد از ارسال دستور نیز آنها بعد از چند ثانیه پیروی، به کل بیخیال مبارزه میشوند و ترجیح میدهند که از دست دشمن فرار کند. همچنین باید اشاره کنیم که کاور گیری در بازی به صورت خودکار تغییر کرده است. وقتی اسلحه شما برای مبارزه آماده باشد، وقتی نزدیک به دیوار را شی بزرگی میشوید که میتوان پشت آن کاور گرفت، اینکار به صورت خودکار انجام میشود. این مکانیزم تاثیر خاصی روی کلیت بازی نداشته است عدم استفاده از سیستم کاورگیری کلاسیک چندان اذیت کننده نیست.
آندرومدا، کهکشانی از مشکلات گرافیکی
تقریبا همه گیمرها قبول دارند که موتور گرافیکی Frostbite که ابتدا فقط توسط استودیوی DICE استفاده میشد، گرافیکی خارقالعاده مخصوصا روی کنسولها ارائه میکند. بدون شک نقطه اوج قدرت گرافیکی این بازی را میتوان در بازیهایی مثل Star Wars Battlefront و Battlefield 1 مشاهده کرد. بایوور نیز تصمیم گرفت تا بازی جدید خود را با استفاده از این موتور گرافیکی بسازد، به نظر بهره بردن از این موتور، ریسکی حساب شده بود و خطر چندانی در این زمینه Andromeda را تهدید نمیکرد. شاید اینجا بود که سقوط در Andromeda آغاز شد. بلافاصله بعد از عرضه نسخه اصلی بازی، انتقادات و به سخره گرفتن قسمت انیمیشنهای این اثر آغاز شد. انیمیشنها و به خصوص انیمیشنهای صورت، لب و چشمهای با مشکلات بنیادی در Andromeda روبرو هستند. به نظر میرسد که بایوور در میانههای ساخت بازی با مشکلاتی روبرو شده است و با پنهان کردن این مشکلات و مطمئن بودن از اینکه گیمرها این بازی را تهیه خواهند کرد، بازی را با مشکلات فراوان گرافیکی به بازار عرضه کرده و تازه بعد از عرضه تصمیم به حل مشکلات دارد. انیمیشنهای صورت که مربوط به لبها و چشم میشود به حدی فاجعه انگیز با مشکلاتی عجیب روبرو هستند. حرکات چشمها و انیمیشنهای مربوط به این قسمت هم دارای مشکلات بنیادی است. بازی در قسمتهای مختلف و به خصوص شلوغ با افت نرخ فریم مواجه میشود که میتواند روی تجربه کلی بازی بسیار تاثیرگذار باشد. در حالت کلی Andromeda گرافیک بسیار خوب و در برخی از مواقع حیرتانگیزی ارائه میکند اما در باطن این اثر با مشکلات مختلفی روبرو است. بایوور با ارائه بروزرسانی مختلفی سعی در برطرف کردن این مشکلات داشته اما تا به امروز هیچ کدام از تلاشهای این استودیو ثمری نداشته است. دنیای Andromeda بسیار بزرگ است اما این بزرگی صرفا به معنی پویا بودن نیست. بسیاری از سیارات Andromeda خالی از هر گونه نکته قابل توجه هستند. شهرهای اصلی بازی با اینکه پر از شخصیتهای غیر قابل بازی هستند، حس زنده و پویا بودن را هیچگاه انتقال نمیدهند. در قسمت صداگذاری باید گفت که صداگذاری شخصیتها به خوبی انجام شده است و این مورد برای محیط نیز تکرار شده است. شاید بزرگترین مشکل Andromeda در قسمت صداگذاری استفاده نادرست از موسیقی زمینه است. در لحظات حساس بازی شاهد موسیقی متن نیستیم و یا این اتفاق به ندرت رخ میدهد، این در حالی است که موسیقی متن بازی بسیار عالی نواخته شده است.
Mass Effect Andromeda نشانهای از پوستاندازی استودیوی Bioware است. نسلی از طراحان که این استودیو را به وجود آورده بودند در طول یک دهه اخیر این استودیو را ترک کردند و آخرین ستاره یادبود روزهای درخشان این استودیو کیسی هادسن نیز در میانه راه ساخته شدن Andromeda استودیوی بایوور را ترک کرد. جدا شدن هادسن، تاثیر منفی زیادی روی فرآیند ساخت Andromeda و حتی آینده این سری گذاشت. هادسن مغز متفکری بود که سری Mass Effect را خلق کرد. بایوور در سالهای اخیر فاصله زیادی با روزهای اوج خود دارد. به نظر میرسد بعد از جدا شدن هادسن، تیم سازنده بازی قصد ریسک کردن نداشته و ترجیح دادند که ایدههایی مشابه به سهگانه اول استفاده کنند. ایدههایی که قبلا امتحان خود را پس داده بودند. این طرز تفکر چندان به نفع Andromeda نبود. Mass Effect Andromeda کماکان بازی خوبی به نظر میرسد اما انتظار بازی بهتر از سه گانه اصلی و به خصوص Mass Effect 2 از آن نداشته باشید. در بهترین حالت میتوان این بازی را به نسخه اول Mass Effect تشبیه کرد که با همه نوآوریهایش پر از مشکل و ایراد بود. به نظر میرسد که بایوور تعداد زیادی از مشکلات نسخه اول را به کهکشانی دیگر آورده است.
-
70%
خلاصه
نکات مثبت
گیمپلی عمیق و چند لایه
سیستم مبارزات جالب، استفاده به جا و درست از ترکیب شیوههای مختلف مبارزه
باس فایتهای خوب و چالش برانگیز
طراحی خوب و زیبای کهکشان Andromeda
نکات منفی
داستانی کلیشهای که در محیطی جدید به اسم Andromeda ارائه میشود
شخصیت پردازی رایدر نسخهای ضعیف تر از شپرد است
تعداد نسلهای موجودات بیگانه طراحی شده در Andromeda بسیار کم است
مشکلات انیمیشنها به خصوص صورت و لبها
عدم پویایی کهکشان و سیارات Andromeda
افت نرخ فریم و بازده پایین گرافیکی
تو ی نقد های مخصوصا فارسی زیاد دیدمکه گفته میشه “توهمانتخاب” و میگن در حقیقت انتخاب های شما تو بازیتاثیرچندانی نداره. درحالیکه سه گانه ی مس افکت هم خیلی متفاوت از این نبود. مخصوصا نسخه ی اول مس افکت که تقریبا تمام تصمیماتی که گرفته میشد نتیجش تو نسخه ی دوم و حتی سوم بازی مشخص میشد! تو اندرومدا هم بعضی از تصمیم ها کاملا مشخص بود در نسخه های بعدی نقش مهمی دارن. مث اتحاد با کروگان های مستقر در الادین یا دادن رمننت کُر بهشون. یا خیلی چیزای دیگه.
سلام
اقا میثم خوبی
چه خبر از مناظره ها عجب مناظره ای بود امروز
خخخخخ
نقد منصفانه و خوبی بود. :yes:
جا داره در بخش گرافیک به کیفیت بافت های گیاهان هم اشاره کرد که به شدت مصنوعی هستند و درتصاویری هم که در نقد استفاده شده کاملا مشهوده.
توی این چند وقت مثلا Horizon Zero dawn تونست که توی کیفیت گیاه هایی که نمایش میده خوب ظاهر بشه.
پیروز باشید. :yes: