پروسه ساخت بازی معمولا پیچیده تر از ساخت یک برنامه است. این پروسه معمولا باعث می شود که بسیاری از بازی سازان تازه بعد از استارت و شروع آن به مشکلات پیش رو فکر کنند و متوجه شوند که چه چالش عظیمی پیش روی آنها قرار دارد. این چالش عظیم اگر به درستی درک و هضم نشود باعث خواهد شد که محصول خروجی در بازار با شکست روبرو شود. این همان معضلی است که بسیاری از بازی سازان با آن درگیر هستند و بسیاری از بازی ها به خاطر ضعف سازندگان آنها نابود شده اند. بازی Shaq Fu: A Legend Reborn یکی از این دست بازی هاست که به خاطر ضعف سازنده آن و پردازش بسیار ضعیف و ساده انگاری سازندگان در فرایند ساخت، تقریبا نابود شده و محصول با ارزشی نیست. در ادامه با نقد و بررسی بازی Shaq Fu: A Legend Reborn همراه وی جی مگ باشید.
بازی خیلی ساده و بدون آلایش شروع می شود. در منوی اصلی بازی چند مورد ساده وجود دارد و چیزی نیست که شما را در این بخش نگه دارد. شاید اشتیاق شروع یک بازی جدید است که شما را وادار میکند که به سرعت به New Game بروید و بازی را شروع کنید. حتی Shaq-O-Pedia هم که در منوی اصلی وجود دارد شما را ترغیب به انتخاب نمیکند و از اسمش متوجه می شوید که با ویکی بازی طرف هستید. بازی به راحتی با کنترلرهای PC تطابق دارد و دردسری برای استفاده از گیمپد روی PC نخواهید داشت و اگر روی کنسول احتمالا بازی میکنید که فبه المراد.
بازی با سینماتیکی شروع می شود که داستان پیدا شدن پسری توسط یک زن را نشان میدهدو یک پسر سیاهپوست در چین! پسری یک نشان روی گردن خود دارد . رنگ پوست پسر توسط دوستانش مسخره می شود و در سنین نوجوانی یک استاد کونگ فو به نام Ye-Ye او را کونگ فو کار میکند و از او یک بزن بهادر کامل می سازد. داستان تکراری و کلیشه و البته وام گرفته از داستانهای موسی (ع) و در ادامه حتی یونس (ع) و مقابله با اهریمنی که در حال نفوذ بین انسانهاست و قرار است بر دنیا تسلط داشته باشد. در همان ابتدای کار شاید تا انتهای بازی را حدس بزنید و این اصلا خوشایند نیست.
کمی در بازی پیش روی میکنیم. ظاهر شدن دشمنان و درگیری ها شاید چیزی باشد که منتظر آن هستید ولی بعد از 10 دقیقه بازی کردن تمام مکانیک بازی را تجربه کرده اید. با زدن یک کلید میتوانید تمام دشمنها را از پا در بیاورید و با Button Smashing تا انتهای این اثر پیش بروید. تنها گاهی اوقات لازم می شود که در مقابل برخی دشمنها و یا شلوغ شدن بیش از حد اطرافتان مجبور خواهید بود از ضربات قدرتی استفاده کنید. مشت و قدرتی و پریدن و البته dash کردن تمام کارهایی ست که با آنها سر و کار دارید و برای از پا در آوردن دشمنان 90 درصد مواقع همان مشت و لگد که با یک دکمه زده می شود کافیست. این مورد آزار دهنده ترین موردی ست که که گیم پلی بازی تا انتها پیش روی شما قرار میدهد. تنها کاری که میتوانید انجام دهید تا گیم پلی بازی از یکنواختی خارج شود برداشت بشکه ها و یا تابلوهای کنار خیابان است برای زدن دشمنهایی که سد راه شما می شوند.
به طور کلی دشمنان شما از ابتدا تا انتها یکی هستند. یک سری دشمن عادی که در هر مرحله فقط طرح آنها عوض می شود و در برخی مراحل حتی صدای آنها مشترک است.یک سری دشمنان زن نما که از دیالوگهای بی مزه ای که بین شخصیت اصلی یعنی Shaq و آنها رد و بدل می شود میتوان به ساده انگاری سازندگان در طراحی و پیاده سازی آنها پی برد و یک سری دشمنان مثلا مینی باس گونه که آنها هم معمولا هیکلهای بزرگتری دارند و به طرز احمقانه ای حرکت میکنند و شاید برای شما کمی کار را سخت کنند (البته اگر 10 نفری در صفحه ظاهر شوند). در طول بازی شاهد دشمنهایی خواهید بود که پرتاب گر هستند و از خود انرژی یا تیر و یا نور و یا هر چیزی که اسمش را میگذارید به سمت شما پرت میکنند. هر مرحله به قدری کوتاه و تکراری و زودگذر است که شاید در عرض 3 ساعت بتوانید در حالت easy بازی را به پایان برسانید. و در انتهای هر مرحله مبارزه با باسهایی قرار دارد که هیچ چالشی را برای شما ایجاد نمیکنند.
در همان مراحل اولیه و همان ابتدای بازی هستید که با خود میگویید چرا این بازی که بسیار شبیه به بازی های شورش در شهر و امثلهم هست، دو نفره یا 4 نفره نمی شود؟ در صورتی که این سبک بازیها در پایین ترین سطح نیز از Co-Op پشتیبانی می کنند. این بزرگترین ایرادی است که میتوان به گیم پلی بازی گرفت و شما را در برهوت Button Smashing تنها میگذارد. سازندگان در اواسط هر مرحله قسمتی را قرار داده اند که گیمر یک لباس خاص را به تن میکند و باید به صورت یک چلنج در مدت زمان خاصی تعدادی دشمن را قلع و قمع کند. این لباس شامل دو نوع میشود. یک لباس رباتیک که شما را همانند یک ربات میکند و یک لباس کاکتوسی که به گیمر اجازه پرتاب تیغ میدهد! به نظر می رسد سازندگان بازی بعد از اتمام ساخت این عنوان به بی حس و حال بودن بازی خود پی برده اند و اضافه کردن این مورد فقط برای خارج کردن بازی از یکنواختی ست که البته چندان بد هم نیست. تعداد دشمنهایی که در هنگام به تن کردن لباس به سمت شما می آیند چندین برابر حالت معمولی است ولی از بین بردن آنها اصلا و ابدا کار سختی نیست.
به باس فایتهای بازی که میرسیم با یک میانپرده روبرو میشویم و شاید یکی از موارد قابل قبول این بازی همین سکانسهای انیمیشنی باشد که البته نه در سطح سازندگان تراز اول است اما برای سازندگان مستقل این بازی قابل قبول به شمار میرود. میانپردهها به صورت انیمیشنی هستند اما نه به صورت کامل و از حالتهای کمیک استریپ هم استفاده شده که در کل قابل قبول هستند. یکی دیگر از نکات قابل قبول بازی هم رنگ و لعاب و طراحی خوش بر و روی بازی است. رنگبندی و طراحی هنری بازی قابل قبول است و در برخی مراحل زیبا هستند و در بخش هنری تیم سازنده توانسته به پایین ترین استانداردها برسد. البته این بخش هم انقدر خوب نیست که چشممان را به روی موارد بد بازی ببندیم و در حد قابل قبولی قرار دارد و در برخی جاها نیز حتی ضعف در طراحی هم دیده میشود. سازندگان برای جذاب کردن بازی خود این قابلیت را در بازی قرار داده اند بعضا دشمنان بعد از کتک خوردن به سمت دوربین پرت می شوند و مثلا شیشه مانیتور خرد میشود و این اوج هنر آنهاست.
در مراحل بالاتر و با حضور در مقابل دشمنان اولین چیزی که نظر شما را به خودش جلب میکند تکراری بودن مراحل و دشمنان است. فقط رنگ و لعاب ظاهری عوض شده و همان دشمنان با لباس دیگر و یا حتی با همان صداهای قبلی در مقابل شما ظاهر می شوند. تکرار شخصیتها و صدا ها این سوال را در ذهن بوجود می آورد که واقعا 473 هزار دلاری که برای ساخت این بازی از سوی کاربرها جمعآوری شده کجا خرج شده است؟ صدا گذاری شخصیت اصلی بازی و برخی دشمنان در دیالوگها و یا میانپردهها قابل قبول است ولی سازندگان در این قسمت نیز گند خود را گذاشته اند. شوخی های سطحی، جنسی و دست پایینی که بین شخصیت اصلی و برخی باسها شکل میگیرد مثلا برای جذابیت بیشتر بازی است ولی در عمل اصلا جذاب نیستند و شخصیت بازی را از کرکتر بذله گو به یک شخصیت بی مغز و احمق تبدیل میکند. حتی احساسات بعضا جنسی Shaq در برخی صحنه ها نمیتواند به رشد کیفی شخصیت بازی کمک کند و این باعث میشود این گیمر با این شخصیت اصلا همذات پنداری نداشته باشد.
در آخرین صحنه بازی به غول آخر یا همان باس فایت نهایی میرسیم و بعد از کشتن آن و فهمیدن داستان بسیار ساده و کلیشه ای بازی با یک میان پرده متوجه می شویم که به مخاطب این نوید را میدهد که احتمالا ادامه ای برای این بازی خواهید دید. نویدی که به هیچ عنوان برای گیمر جذاب نخواهد بود اگر قرار است با چنین محصولی روبرو شود. Shaq Fu A legend Reborn یک اکشن ساده Beat’em up دو بعدی Side-scroll است که قرار بود ادامه ای بر عنوان اصلی که در سال 1994 عرضه شده باشد که نه تنها اینچنین نشد بلکه یک ریبوت بسیار ضعیف تر از اصلی ست.
این بازی نیز همانند سه بازی دیگر که از روی اسطوره های NBA در دهه نود یعنی مایکل جردن، اسکاتی پیپن و چارلز بارکلی ساخته شده، با پردازش بسیار بد سازندگان و ساده انگاری آنها در پروسه ساخت که یادآور دورهمی های شبانه بازی سازان ساده است، تقریبا چیزی برای گفتن ندارد. دو سه ساعت گیم پلی و موزیکها و صدا گذاری ضعیف در کنار طراحی های متوسط و گیم پلی بسیار تکراری و خسته کننده به همراه کات سینهای کارتونی و شوخی های سطحی کاراکتر اصلی چیزی را برای دفاع از این بازی نمیگذارد. شاید بهتر باشد سازندگان این بازی قبل از شروع بازی بعدی کمی با بازار این سبک بازی ها دست و پنچه نرم کنند و تحقیقات بیشتری انجام دهند تا 473 هزار دلار پول بی زبان را به باد فنا ندهند. شاید باید در همان منوی اول و در ابتدای بازی Alt+F4 را میزدم و 3 ساعت با این بازی برای نقد آن سر و کله نمیزدم.
PC Review
-
2/10
خلاصه
نکات مثبت:
میانپردههای کارتونی و کمیک استریپ گونه
روان بودن بازی
طراحی محیطی خوش رنگ و لعاب
نکات منفی:
کوتاه بودن مدت زمان بازی
گیم پلی به شدت تکراری و ساده و بدون چالش
نبود بخش آنلاین
نبود بخش Co-Op در این سبک بازی !
صداگذاری های تکراری و ضعیف
باس فایتهای بدون چالش و احمقانه
بالانس بسیار بد بازی در درجه سختیهای مختلف
بازی اشغال و به درد نخوری واقعا
حیف وقت و انرژی و هزینه که برای این بازی صرف بشه. ممنون
عکسای بازی که خیلی جالبه البته بیشتر شبیه انیمیشنه تا بازی. گیمپلی بازی که که تکراری میشه اصلا نمیشه به بازی کردن ادامه داد پس بهتره بی خیال این جور بازیا بشیم 😐
سازندههای بازی همه تمرکز خودشون و گذاشته بودن روی حس نوستالژی بازی تا بتونن یه چیزی مثل Duck Tales تحویل ملت بدن و همین موضوع باعث شده کلا به چیزای دیگه توجهی نکنن
مرسی بابت وقت گذاشتنت اقای طالبیان
واقعا جا داره بگم خیلی حال و حوصله داشتی که تو این شرایط داغون یه همچین بازیی رو هم نقد کردی?
خود نوشتن نقد یه طرف…بازیش واقعا رو مخه
به معنای واقعی رو مخه و تکراریه
خلاصه دمت گم??
البته تشکر از میثم قربانی که زحمت نقد و کشیده
من کارهای نیستم 😀