وقتی EA استدیوی Codemasters را خرید، خیلیها نگران قطع شدن یکی از معدود خط لولههای تزریق بازیهای سبک رانندگی با کیفیت به بازار شدند. اما خوشبختانه مشخص است که Codemasters توانسته معامله خوبی انجام دهد و در عین بهرهگیری از مصونیت مالی زیر چتر EA ضد ضربه (!) خلاقیت بازیسازی خودشان را نیز حفظ کنند. این قضیه در تازهترین ساخته آنها، GRID Legends به طور کامل مشهود است: یک بازی رانندگی منسجم و جذاب که با کمی مخلفات جانبی همه ذائقهها را سیر میکند.
شاید تنها بخش به نسبت جدید GRID Legends، قسمت داستانی آن باشد! اگر چند تایی بازی racing بازی کرده باشید در جریان هستید که داستان و رانندگی در یک دیگ نمیجوشند، مگر اینکه بخواهیم از NFS: Most Wanted یا حتی برادر بزرگترش NFS: Underground حرف بزنیم.
اما قطار آن سبک بازیها و آن دسته از بازیسازها خیلی وقت است که از ایستگاه خارج شده و حتی دود لوکوموتیوش هم در پشت پیچ مسیر مشخص نیست: Nu-Metal مرده است، شلوارهای bag طرفداری ندارند، مسابقات ماشینسواری شبانه لطف خود را از دست دادهاند (وین دیزل و رفقا تمام تلاششان را برای حصول این امر انجام دادند) و فرهنگ و سبک زندگی شبانه و Bro-Hood دیگر به خاطره تبدیل شده است!
برای اینکه از بحث زیاد دور نشویم، داستان GRID Legends همان NFS: Most Wanted است با این تفاوت که همه چیز در پیست مسابقات رسمی اتفاق میافتد و خبری هم از دست دادن ماشین در قبال pink slip نیست!
داستان GRID Legends از جایی شروع میشود که تصادفی در مرحلهای حساس و تعیین کننده از مسابقات رسمی ماشین سواری رخ میدهد. Nate McKane مغرور سد راه همتیمی شما شده و باعث میشود او به شدت آسیب ببیند: یکی از اعضای بدنش را از دست بدهد (!) در همین جا داستان به چند ماه پیش برمیگردد و شما باید به عنوان یک تازهکار مهارت و جسارت خودتتان را به همه نشان داده و با پیشرفت در ردهبندی خود تیمتان را به صدر جدول برسانید.
خب شاید فکر کنید تا اینجا که همه چیز وفق مراد است، چقدر عالی! ولی این همه ماجرا نیست. با اینکه همین کلیشه تکراری روایت به نظر جذاب میآید، اما در بدترین حالت ممکن پیادهسازی شده است. شما فقط مصاحبه و صحبتهای کاراکترها را تماشا میکنید. با اینکه استفاده از بازیگران واقعی و نیمه-حرفهای برای اینکار کمی به ماجرا جذابیت میبخشد، اما نحوه روایت آن ساده و سطحی است و هیچیک از اتفاقات اکشن نشان داده نمیشوند.
جدا از این، بازیگران به طور پوشالی سعی میکنند هیجان کاذب ایجاد کنند. برای مثال، در بعضی صحنهها با یکدیگر درگیر میشوند و وقتی کار به مسابقه واقعی میکشد، شما باید همان کار تکراری همیشگی را انجام دهید و هیچ دیالوگ یا صحنهای که نشان دهنده توالی این دو دانه داستانی باشد وجود ندارد. همین گسستگی بین گیمپلی و کاتسینها مشکل اصلی روایت داستان است.
جدا از بخش داستانی، بخش career استاندارد هم در GRID Legends وجود دارد که متشکل از چند مسابقه است که بر اساس کلاس ماشین و نوع مسابقات به دستههای مختلف تقسیم شدهاند. شما باید کار را از کلاس پایین شروع کرده و پس از راندن چند ماشین قدیمی و مینیماینر به مسابقات سریع و جذاب فرمول 1 و امثال آن برسید. امکان خرید ماشین وجود دارد و آنها را در گاراژ خود ذخیره خواهید کرد.
اما برای ورود به مسابقات بالاتر لازم نیست ماشین مناسب را بخرید یا اینکه تلاش کنید و با مدیریت منابع ماشین خود را ارتقاء دهید، بلکه میتوانید با ماشین قرضی مسابقه داده و نصف درآمد خودتان را به عنوان هزینه پس دهید. حتی اوضاع نا بسامان اقتصادی پایش به دنیای بازیها هم باز شده است (یکی از معدود جاهایی که میشد احساس پولدار بودن داشت!).
امکان ارتقاء و شخصیسازی ماشینها هم وجود دارد، ولی خیلی هیجان زده نشوید. هیچ بازی رانندگی دیگر به گرد پای NFS: Underground یا Underground 2 نرسیده است. تغییر رنگبندی ظاهری بسیار محدود و ارتقاء توان خودرو هم محدود به چند قلم است که در نهایت و در درجات سختی متوسط و سخت چندان تفاوتی ایجاد نمیکند. اگر قصد دارید GRID Legends را در بالاترین درجه سختی بازی کنید، به سراغ آنها بروید.
امکان افتتاح تیم و استخدام همتیمی، مکانیک و سایر عوامل فنی هم در بازی وجود دارد، ولی بسیار سطحی و نه چندان درگیر کننده، مثل نمونه بسیار پیچیده در عناوین دیگری چون Dirt یا Project Cars. امکان انتخاب رویداد بعدی در بخش تقویم هم تعبیه شده است که بسیار شبیه به WRC است، اما در آن حد متنوع و عمیق، از بین چند رویداد نمایشی، تیمسازی و مسابقات رسمی، تنوع دیگری در این بخش وجود ندارد.
کنترل همتیمی در مسابقه از طریق level up کردن قابلیتها امکان پذیر است که چندان عمیق و تعیین کننده کار نشده است و اغلب اوقات نا محسوس به نظر میرسد. سایر قابلیتها و ارتقاءها در این بخش هم مربوط به مسائل جانبی اداره تیم و کسب درآمد است که جانبی بوده و کمتر تاثیری در تجربه بازیکن دارند.
قسمت آنلاین GRID Legends به لطف امکان ایجاد رویدادهای شخصیسازی شده جالب است ولی به طور منطقی به کیفیت کانکشن شما بستگی دارد و ضعف در سرورهای بازی یا شما را در انتظار ملحق شدن به رانندگان دیگر میگذارد و یا با جلو عقب کردن یا قطع ارتباط از غوطهوری مناسب در جو بازی بیرون میکشد. در مقابل دعوت دوستان به مسابقه و بهبود رکورد آنها در مسابقات مختلف به طور استاندارد پیادهسازی شده و سرگرم کننده است.
همه اینها قسمتهای مخلتف بازی بودند ولی بخش مهم و اساسی هر بازی racing یعنی سیستم فیزیک و خود عمل رانندگی برای بخش پایانی نگه داشته شده است. استدیوی Codemasters در ایجاد این امر بسیار کارکشته و ماهر شده است و چیزی غیر از این از یک استدیو تخصصی سازنده racing انتظار نمیرود. کنترل خودرو طبق تنظیمات درجه سختی قابل تنظیم روان، تعاملی و لذت بخش است.
کلیت این قسمت جایی بین آرکید خالص و شبیهسازی معقول قرار دارد، تلفیقی خوب که همیشه به شما احساس پشت «رُل» بودن را القاء میکند. تخریبپذیری خودرو تا حد معقولی وجود دارد، ولی در حد burnout نیست! شاید قطعات جلو و عقب ماشین بر اثر تصادف کنده بشوند و حتی در و کاپوت جدا شود ولی کلیت ماشین متناسب با مقدار هزینهای که سازندگان به شرکتهای خودروساز پرداخت کردهاند، تخریب نشدنی باقی میماند. پیست مسابقه هم در حد معقولی خراب میشود، ولی در آنقدر که نقشی در گیمپلی داشته باشد. پس از فکر دیوانگی در flatout هم بیرون بیایید.
هوش مصنوعی GRID Legends استاندارد و متداول کار شده است. سازندگان سعی کردهاند با گنجاندن بخشی جدید با نام «خصومت» تنوعی به تجربه رانندگی بدهند، اما در آخر چنین چیزی به صورت کمرنگ جلوه مینماید. وقتی شما بیش از حد سد راه کسی بشوید یا از پشت به او بکوبید، وارد حالت «خصومت» با وی خواهید شد و او در مقابل با خشونت به سراغتان میآید.
اما همه اینها به طرز نامحسوسی پیادهسازی شدهاند و خبری از پدر کشتگی عمیق ایجاد شده در بازیهای نظیر flatout نیست! همچنین هوش مصنوعی در تناسب با درجه سختی اشتباهات کمتری میکند و سبقت گرفتن از رقیبان را دشوارتر میکند. اما در مقابل در درجات سختی متوسط رو به پایین به طرز خندهداری اشتباه میکند. برای مثال در راه راست بدون هیچ چالشی یکهو چپ میکنند و یا از مسیر خارج میشوند که با هر قیاس و منطقی قابل توجیه نیست.
بخش صداگذاری و موسیقی متن بازی در اوضاع خوبی به سر میبرد، به طور ویژه در بخش داستانی. در این بخش بسته به عملکرد بازیکن در مسابقه موسیقی بازی اوج میگیرد و حماسیتر میشود. فرض کنید مسابقه را از جایگاه آخرِ آخر شروع کردهاید (استاندارد هر بازی Racing !)، در اینجا حالت زیرمایه آهنگ در حال پخش شدن است که متشکل از ریتم عریان و کمی ساز bass خواهد بود.
رفته رفته که به جایگاههای ابتدایی نزدیکتر میشوید موسیقی هم اوج میگیرد و خط ملودی و سازهای با انرژیتر چون گیتار الکتریک و آکوردهای الکترونیکی طنین انداز میشوند، تا جایی که در اوج حساسیت مسابقه در جایگاه اول یکهو متوجه میشوید قطعه راک هیجان برانگیزی در حال پخش شدن است که بیش از پیش شما را برای حفظ مکان اول ترغیب میکند. در عوض با برخورد به دیوار یا خارج شدن از پیست همه چیز فرو میپاشد و باز هم همان موسیقی خفه و پیش پا افتاده پخش میشود.
گرافیک فنی بازی هم در اوضاع بسیار خوبی به سر میبرد. هر مسابقه پر از افکتهای مختلف بصری، آب و هوایی و تکنیکی است. فرض کنید در زیر بارش شدید باران و پاشیده شدن آب به هر طرف شاهد بلند شدن دود مختصری از تایر رقبا باشید، نور چراغهای جلو و عقب روی دانههای برف انعکاس پیدا میکند و برخورد و کشمکش بین خودروهای کناری هیجان را در پشت چشمان شما هک میکند.
ثابت بودن نرخ فریم و روان بودن تجربه گیمپلی به جذابیت همه اینها کمک میکند. محیط برفی با بارش برف، انواع اقسام زمان روز و شب و ترکیب همه اینها جلای خاصی به مسابقات میبخشند و همه اینها در کنار طراحی دقیق خودروها و پیستهای مسابقه، به تجربه لذت بخش میافزایند.
GRID Legends بیش از همه چیز یک عرض اندام منطقی برای حفظ جایگاه سری GRID در رتبههای برتر سبک racing است: نه آنقدر پرخطر دست به تغییر زده تا همه چیز را یک شبه از دست بدهد و نه آنقدر در منجلاب تکرار غوطهور شده تا از چشم مخاطباتش بیافتد. هم به صورت فعال پذیرای بازیکنان جدید است و هم برای قدیمیهای وفادار چیزی برای عرضه دارد. اگر از دنده کشیدن و هجوم به پیچهای سخت لذت میبرید، این بازی برای شما ساخته شده است.
نقد و بررسی بازی GRID Legends روی PS4 و بر اساس نسخه ارسالی ناشر انجام گرفته.
GRID Legends Review
برخی نکات برجسته و قابل ذکر در بازی
گرافیک چشم نواز و کم نقص
بخش career پر و پیمان
بخش داستانی نچسب و محقر
درجه سختی قابل شخصیسازی تا حد تنظیمات ریز
سلام
ساختن ی کلیپ و صدای شما همراه با تصاویر هم اثری موندگار میشه هم بسیار جذاب تر از مطالعه از طریق مرورگر
چرا از کلیپ سازی استفاده نمی کنید؟
ممنونم. کمی مشکل زمان و وقت داریم. اگر برطرف بشه حتما. ممنون از دقت شما