صحبت از سری Kingdom Hearts کار چندان سادهای نیست و مهمتر از آن شرح داستانش کاری بس دشوار است که حتی از عهده پروپاقرصترین طرفداران آن هم برنمیآید. ولی تنها ذکر یک نکته برای آغاز این مطلب کافیست: دلیل برای دوست داشتن سری Kingdom Hearts زیاد است . همراه وی جی مگ باشید با نقد و بررسی Kingdom Hearts 3.
رنگ آمیزی شاد و نقش آفرینی کاراکترهای دیزنی ممکن است گیمرهای ناآشنا را به این فکر بیاندازد که با یک عنوان بچهگانه و ساده سروکار دارند اما به هیچ عنوان گول این رنگ آمیزی را نخورید و تصور نکنید به خاطر حضور میکی ماوس یا گوفی با یک بازی ساده طرف هستید. داستان سری Kingdom Hearts اگر پیچیدهترین سناریو در میان تمامی بازیهای تاریخ این صنعت نباشد، بدون هیچ شک و تردیدی در میان پنج عنوان برتر برای کسب این مقام قرار میگیرد. از سوی دیگر گیم پلی بازی هم چندان شوخی بردار نیست.
طوری که اگر در صفحات یوتیوب به دنبال لیست سختترین باس فایتهای تاریخ گیمینگ بگردید، حتما ردپایی از باسهای جان سخت و اعصاب خرد کن سری ( لعنت به تو Ansem) در کنار باسهای سری سولز پیدا میکنید. برهمین اساس در همین آغاز مطلب باید دو نکته حیاتی را ذکر کنیم. اگر اطلاعی از داستان سری ندارید و Kingdom Hearts 3 اولین قسمت از این سری است که تجربه میکنید، همین الان کنترلر را روی زمین بگذارید و به سراغ قسمتهای قبل بروید زیرا هیچ چیز از داستان نخواهید فهمید و همراهی با آن برایتان تبدیل به یک کابوس خواهد شد. نکته دوم هم این است که به این بازی با دید یک عنوان بچهگانه نزدیک نشوید.
سری Kingdom Hearts یکی از مشهورترین سری بازیهای تاریخ است که به دلایل مختلفی آن طور که باید و شاید در میان گیمرهای ایرانی شناخته شده نیست. مهمترین علت آن هم به زمانی بازمیگردد که خبری از اینترنت پرسرعت و سیل عظیم اطلاعات نبود. گیمرهای صاحب کنسولهای نسل ششم یعنی PS2 و Game Cube، مطیع سلایق واردکنندگان بازیها بودند و غفلت از عناوینی مانند سری Kingdom Hearts بیش از هرچیز تابع ورود کم تعداد نسخههای این بازیها به ایران بود. در دوران کنونی هم داستان سری به قدری پیچیده شده که هرگیمر تازه واردی جرات نزدیک شدن به این بازی را ندارد. (مشکلات مالی را هم به معضلات بیافزایید.)
تاکنون 9 عنوان اصلی و فرعی از این سری روانه بازار شده، آخرین قسمت اصلی بازی یعنی Kingdom Hearts 2، نزدیک به 14 سال پیش عرضه شد و بیراه نیست اگر بگوییم بسیاری از طرفداران قدیمی سری که اکنون قسمت سوم را تجربه میکنند، تشکیل خانواده داده و دیگر وقت کافی برای اختصاص به بازیهای ویدئویی ندارند. طی این سالها کمپانی Square Enix به روشهای متفاوت تلاش کرده تا با استفاده از محبوبیت این سری برای خود درآمد زایی کند. از عرضه عناوین فرعی روی کنسولهای دستی تا انتشار یک نسخه مخصوص مرورگرهای اینترنتی، با این حال هیچکدام از اینها باعث نشدهاند که اسکوئرانیکس از کیفیت عناوین اصلی سری بکاهد.
برای درک بهتر داستان سری باید چندین نکته را به خاطر بسپارید، نخست اینکه تشریح کامل داستان و نقاط تاریک آن از حوصله این مطلب خارج است و خود نیازمند چندین مقاله مجزاست. از سوی دیگر خواندن داستان حتی اگر موجب فهم کامل آن شود، به ارتباط گیمرها با کاراکترهای پرتعداد بازی کمکی نکرده و بهتر است یا نسخههای قبلی را بازی کنید یا اگر فرصت آن را ندارید، چندین و چندبار ویدئوهای داستان بازی را در یوتیوب مشاهده کنید.
سازندگان در آخرین اپدیت بازی، بخش جدیدی به بازی به نام Memory Archives افزودهاند که در چندین ویدئو خلاصهای از داستان سری تا قسمت سوم ارائه میکند، با این حال این بخش تنها به ارائه اطلاعات کلی بسنده کرده و با دیدن آنها نمیتوان دنیا و داستان سری را درک کرد. بازی Kingdom Hearts با تلفیق دنیاهای دیزنی وFinal Fantasy متولد شد. با این حال با عرضه قسمتهای جدید رفته رفته از نقش کاراکترهای سری فاینال فانتزی مانند Cloud یا Leon کاسته شد تا جایی که در قسمت سوم خبری از قهرمانان فاینال فانتزی نیست.
داستان قسمت سوم با پایان بازی Dream Drop Distance آغاز میشود، سورا که در جریان آزمون Keyblade Mastery تا مرز تسخیر شدن توسط نیروی تاریکی پیش رفت و در نهایت با فداکاری دوستانش نجات یافت اما نجات او به قیمت از دست دادن تمام قدرتهایش تمام شد، برهمین اساس سورا به دستور Master Yen Sid راهی اولیمپوس میشود تا با دوستی قدیمی دیدار کند که پیشتر موفق شده بود قدرتهای از دست رفته خود را باز یابد، درست حدس زدید درمورد هرکول صحبت میکنیم.
در همین حال ریکو که برخلاف سورا با سربلندی از آزمون خود بیرون آمد، او اکنون به عنوان یک Master شناخته میشود، به همراه میکی ماوس به سرزمین تاریکیها میرود تا با نجات Master Aqua که پس از وقایع قسمت Birth By Sleep در این سرزمین گرفتار شد، از او برای شکست Xehonart و یافتن دو نفر از حمل کنندگان اصلی سلاح Keyblade یعنی Terraو Ventus کمک بگیرند.
گیم پلی بازی به لطف تنوع بالای محیط، دشمنان و حرکات Combo در سطح قابل قبولی قرار دارد، با این حال نیاز به فشردن مداوم دکمه مخصوص مبارزه و از سوی دیگر نازل شدن سیل عظیمی از دشمنان که از لحاظ بصری تنها برای طرفداران قدیمی سری جذاب هستند، بازی را وارد فازهای موقت یکنواختی میکند اما این مشکل تنها در چندین بخش بازی رخ میدهد و اگر با دید کلی بخواهیم به گیم پلی بازی نگاه کنیم، با یک معجون زیبا طرف هستیم که دست از سورپرایز کردن مخاطبانش برنمیدارد. گیمرها درحالی در دنیای Toy Story سوار رباتهای عظیم الجثه (عظیم در مقیاس اسباب بازیها) میشوند که در دنیای دزدان دریایی کاراییب، کنترل یک کشتی را برعهده گرفته و در نقش یک دزد دریایی به مبارزه با کشتیهای دشمن میپردازند. این میزان تنوع را تقریبا در کمتر بازیای میتوان سراغ گرفت.
طوری که هرکدام از دنیاهای دیزنی، پتانسیل تبدیل شدن به یک بازی جداگانه را دارند. مینی گیمهای بازی هم به هیچ عنوان قابل مقایسه با قسمتهای قبل یا حتی بازیهای نقش آفرینی موجود در بازار نیستند. گیمرها میتوانند ساعتها به آشپزی، گشت و گذار در فضا و جمع آوری میوه و سبزیجات بپردازند. در نهایت باید گفت حجم فعالیتها و مینی گیمها در بازی به قدری زیاد است که یکنواختی برخی مبارزات به هیچ عنوان به چشم نمیآید.
سازندگان بسیاری از ایرادات قسمتهای قبلی را برطرف کردهاند اما از رفع برخی ایرادات هم چشم پوشی کردهاند. به عنوان مثال در این قسمت دیگر شاهد ظهور باسفایتهای دیوانه کننده و سخت نیستیم، برهمین اساس درجه سختی بازی به تعادل رسیده. از سوی دیگر یکی از مهمترین بهبودهای گیم پلی، از بین رفتن محدودیت تعداد اعضای گروه است. در قسمتهای قبلی محدودیت اعضای تیم سه نفر بود، بدین معنا که وقتی قهرمانی مانند هرکول یا علاالدین با سورا همراه میشدند، گیمرها باید دونالد یا گوفی را به صورت موقت از تیم حذف میکردند که خوشبختانه این ایراد اساسی در این قسمت برطرف شده.
با این حال با وجود رفع بسیاری از ایرادات، هنوز هم برخی مشکلات روی اعصاب گیمرها رژه میروند. اولین ایراد هوش مصنوعی گوفی و دونالد است که با وجود بهبود نسبت به قسمتهای قبلی، هنوز در سطح خوبی قرار ندارد. دونالد به عنوان کاراکتر کلاس Mage وظیفه Heal کردن دیگر اعضای تیم را دارد اما در کمال تعجب هیچوقت وظیفه خود را انجام نمیدهد. دیگر ایراد اساسی بازی سیستم خرید و فروش و کرفتینگ است. تمام این اعمال با مراجعه به یک موجود کوچک سفید رنگ در کنار نقاط Save انجام میشود با این حال خرید و فروش با این موجود در بدترین و کسلکنندهترین حالت قرار دارد.
شکل و شمایل ایتمها هم بسیار یکنواخت و زشت هستند و مطمئنا گیمرها هیچ رغبتی برای خرید آنها نخواهند داشت. از سوی دیگر هیچ خلاقیتی در قسمت Workshop دیده نمیشود، بخش کرفتینگ برخی بازیها به قدری جذاب است که گیمرها ممکن است ساعتها زمان پای آن صرف کنند، در حالی که Workshop در این بازی به قدری یکنواخت و سرسری ساخته شده که قطعا بسیاری از طرفداران سراغش نخواهند رفت، اگر تروفی هانتر باشید و بخواهید اچیومنت یا تروفی مخصوص ساخت آیتمها را بگیرید که مشکلاتتان دوچندان میشود، شکل و شمایل تمامی زرهها، آیتمها و Potionها مانند یکدیگر طراحی شدهاند و برای فهم این که کدام آیتم را ساختهاید و کدام را نساختهاید، باید به لیست مخصوص مراجعه کرده و نام آنها را حفظ کنید تا یک چیز را دوبار نسازید.
گرافیک بازی در یک کلام زیبا و بینظیر است. از شهر اولیمپوس تا سرزمین ارندل (Frozen) محیطهای بازی به زیباترین شکل ممکن ساخته شدهاند. صداگذاری کاراکترهای بازی بجز شخصیتهای انیمیشن Frozen که توسط صداگذاران اصلی آن انجام شده، در بهترین حالت ممکن قرار دارد و به هیچ عنوان احساس نمیکنید که صداگذاری قهرمانان توسط هنرمندانی بجز صداگذاران اصلی انجام شده. بزرگترین مشکل بازی، لودینگهای طولانی و خسته کننده آن است که به طور مداوم گیمرها را آزار میدهد، طوری که ازهمین لودینگهای طولانی را میتوان به عنوان بزرگترین ایراد بازی یاد کرد.
افت فریمهای گاه و بیگاه هم در محیطهای شلوغ رخ میدهند با این حال در سطحی نیستند که موجب اذیت و آزار شوند. چهره پردازی قهرمانان انیمیشنهای دیزنی هم در عالیترین سطح آن انجام شده و بهترین درجه آن را در دنیای Frozen و Pirates of Caribbean میتوان یافت.
در پایان باید گفت بازی Kingdom Hearts 3 با این که خالی از ایراد نیست اما بدون شک بهترین نسخه از این سری است و میتوان آن را پایانی شایسته بر حماسه سریKingdom Hearts خواند. گیم پلی جذاب و مملو از مینیگیم، دنیاهای متفاوت با چاشنی گرافیک زیبا و چشم نواز به راحتی میتوانند تا دهها ساعت گیمرها را پای بازی نگه دارند. داستان بازی هم با وجود تمام پیچیدگیها، بسیار خلاقانه و هنرمندانه روایت میشود و بدون شک برای طرفداران در اوج جذابیت قرار دارد.
گیمرهای تازه وارد به راحتی با تماشای چندین ویدئو میتوانند با داستان ارتباط برقرار کرده و در بهترین حالت از بازی لذت ببرند. با این حال توصیه نهایی به علاقه مندان انیمیشنهای دیزنی که تاکنون این سری را تجربه نکردهاند، نخست رجوع به قسمتهای قبلی است.
نقد و بررسی Kingdom Hearts 3 روی PS4 انجام شده است
Kingdom Hearts 3 Review
-
9/10
خلاصه
نکات مثبت:
گرافیک زیبا و جذاب
مینیگیمهای متفاوت و متعدد
داستان پیچیده و جذاب (مخصوص طرفداران)
گیم پلی جذاب و کمبوهای متفاوت
تفاوت اساسی دنیاهای دیزنی با یکدیگر و تاثیرشان بر گیم پلی
صداگذاری و طراحی بینظیر کاراکترها
تنوع بالای دنیاهای دیزنی
نکات منفی:
لودینگهای فوق العاده طولانی
هوش مصنوعی نه چندان جالب Donald Duck
داستان پیچیده (مخصوص تازه واردها)
افت فریمهای گاه و بیگاه
سیستم کرفتینگ و خرید و فروش بسیار کسل کننده
مبارزات گاها یکنواخت میشوند
طراحی نه چندان جالب دشمنان
ممنون از آقای کریمی طار.این بازی واقعا باید قسمتهای قبلیش بازی بشه تا داستان رو متوجه بشی؟تو نیم ساعتش که فکر کنم خود ایشون هم حضور داشتن گفتن که داستان انقدر پیچیده س که باید قبلی ها رو بازی کرد و ویدئو دید تا متوجه شد.واقعا اینجوریه؟نکته بعدی اینکه وقتی مبارزه ها یکنواخت میشن بازی رو از روند خودش میندازن.چجوری میشه با این همه نکات منفی خصوصا یکنواختی مباززات نمره 9 رو بهش دادین؟
در اخر هم ممنون از نقد. :yes: