هفت سال از انتشار عنوان Borderlands 2 میگذرد، عنوانی که چه از طرف منتقدین و چه از طرف بازیکنان با واکنشهای شدیدا مثبت روبرو شد. شاید بتوان گفت سری بوردرلندز تعریف جدیدی را در سبک بازیهای به اصطلاح لوتر-شوتر ارائه دادند. استفاده از سیستم سلاحهای کاملا شانسی و رندوم از مواردی بود که در آن زمانها در هر بازیای نمیتوانستید نظیرش را ببینید و یکی از نکات بارز این سری به حساب میآمد. همراه وی جی مگ باشید با نقد و بررسی بازی Borderlands 3.
پروسه ساخت شماره سوم بیش از چیزی که باید به طول انجامید اما شرکت Gearbox با انتشار ریمستر عناوین قبلی برروی کنسولهای نسل هشتمی، تا حدودی سعی کرد تا این عنوان را برای طرفداران زنده نگاه دارد. بالاخره شماره سوم نیز منتشر شد و موفق به تجربه آن شدیم. شاید برای انتشار این نقد کمی دیر باشد اما نتوانستیم از خیر آن نیز بگذریم!
کلمه «پیشرفت» را میتوان با شماره سوم این عنوان معنی کرد. به شخصه و به عنوان یکی از طرفداران پروپاقرص این سری که چه در نسل قبل و چه در نسل جدید تمامی شمارههای این بازی را به معنای کامل کلمه زیر و رو کردهام، با دیدن نمایشهای بازی، به هیچعنوان پیشرفت و تغییری را حس نکردم و تا حد زیادی ناامید و سرخورده شدم؛ اما بعد از تجربه بازی، باید از جمله معروف «هیچ چیزی آنگونه که به نظر میرسد نیست» استفاده کنم!
اجازه بدهید قبل از توضیح پیشرفتهای بازی، یک پسرفت به تمام عیار برایتان شرح دهم، و آنهم چیزی نیست جز داستان! «هندسام جک» که دشمن دیرینه «والت هانتر»ها بود مرده و حالا لیلیث و گروهش به دنبال باز کردن والتهای بیشتری هستند. والتها که برایمان از رازهای بزرگ این سری بودند، با شرح ابتدایی بازی تبدیل به بازیچه میشوند! صندوقهایی که قهرمانان ما برای بدست آوردن شهرت و لوت بهتر به دنبال آنها هستند!
از سوی دیگر دو خواهر و برادر که معلوم نیست تا الان کجا بودهاند و خود را حافظ منافع والتها میدانند، دشمن جدید والت هانترها معرفی میشوند و حالا باید برای یافتن کلید والتها با آنها رقابت کنید. دو کاراکتر نچسب و بدون پیشینه که هیچ جذابیتی ندارند و حتی یک تار موی «جک» هم نیستند! کلا داستان همین چند خط سادهای بود که خواندید و بازی هیچ چیز خاصی در چنته برایتان ندارد!
در بدو ورود به بازی و در همان دقایق اولیه، نرم و روان بودن گیمپلی نظرتان به به خودش جلب خواهد کرد. سیستم شوتینگ و گانینگ بازی بشدت بهتر شده و دیگر آن خشکی نسبیای که در شمارههای قبلی وجود داشت را با خود بهمراه ندارد. این مهم سریعا با انیمیشنهای نرم و روان، چه برای کاراکتر خودتان و چه برای دشمنان، تکمیل شده و چشمانتان برق خواهد زد. حالا دشمنان انیمیشنهای به مراتب نرم و روانتری دارند که حس خوبی را به شما منتقل میکند. کافی است تا اولین بار یکی از دشمنان به سمت شما حمله ور شود تا به این گفته پی ببرید.
براستی که نمیدانم از کدام پیشرفت بازی صحبت کنم. این عنوان تقریبا در تمامی بخشها بهتر شده و موارد اذیت کنندهای که در شمارههای قبلی با آنها دست و پنجه نرم میکردیم بهبود یافته است و البته چندتایی هم اضافه شده. از مهمترین آنها بهبود سیستم فست تراول و نقشه بازی ست. اگر بیاد داشته باشید برای فست تراول باید صدها متر پیاده طی میکردید تا بواسطه دستگاههای خاصی این کار را انجام دهید.
حالا کافی است در هرجایی که هستید، با ورود به نقشه بازی، به مکان مورد نظر منتقل شوید. نقشه بازی حالا حالت سه بعدی به خود گرفته و دیگر در راهروها و طبقات مختلف یک ساختمان به علت نبود عمق در نقشه، مثل یک احمق به دور خود نخواهید چرخید.
ورود شما به دنیای جدید بازی در سیاره پندورا ست. در ابتدا با خود خواهید گفت باز هم قرار است در این سیاره علاف شویم؟! کمی صبر داشته باشید تا گیرباکس با سیستم سفر بین سیارهای شما را سورپرایز کند! نقشهها و محیطهای بازی بسیار بسیار بزرگتر از شمارههای قبلی ست و از نظر طراحی هنری کاملا شما را راضی نگاه خواهد داشت؛ اما شباهت آنها به چیزهایی که قبلا در بستههای اضافه شونده بوردرلندز 2 دیده بودیم حس دژاوو برایمان ایجاد کرد. اگر نگاه کلیای به سیارههای بازی داشته باشیم، با امتیاز مثبتی میتوان آن را مورد قبول خواند.
وقتی بحث از محیطهای بسیار بزرگ به میان بیاید، مطمئنا وسایل نقلیه هم بخشی از آن خواهد بود. این بخش با افزودن سیستم شخصیسازی و اضافه کردن چند اتومبیل جدید میزبانمان شد. کافیاست تا اتومبیلهای دشمنان را دزدیده و با خود به گاراژ ببرید تا قطعات و سلاحهای جدیدی را برروی اتومبیل خود سوار کنید. رانندگی هنوز هم مثل قبل نرم و روان و حتی شاید بتوان گفت نرمتر و بهتر شده است.
از این موارد که بگذریم بهتر است نگاهی نیز به بخش اصلی گیمپلی یعنی شوتینگ، سلاحها و سیستم لوت آن داشته باشیم. بخشی که دارای مواردی است که تا حدودی برایمان آزار دهنده بود. همانطور که بالاتر گفته شد شوتینگ و گانینگ بازی به بهترین شکل ممکن ساخته و اجرا شده و به طرز زیبایی روان و لذت بخش است، اما به بخش سلاحها که میرسیم آن چیزی نبود که از آن انتظار میرود.
با اینکه نوع سلاحها (کلت، رایفل، SMG، اسنایپ و RPG) کافی به نظر میرسند اما تنوعی که در آنها وجود دارد مکفی نیست. سیستم لوتینگ ضعیف بازی نیز این مهم را بیش از پیش آزاردهنده کرده. تقریبا تا دو سوم ابتدایی بازی احتمال یافتن سلاح مورد قبول و به درد بخور غیرممکن است و با اسلحههای ضعیف با رفتار عجیب و غریب و نابسامان به پیشروی در بازی خواهید پرداخت. بدین صورت که گاهی سلاحی که متعلق به 5 لول قبلی بود، بازده بهتری نسبت به سلاحهای جدید خواهد داشت!
این قضیه زمانی ناراحتکنندهتر میشود که بازی بر پایه والتها بنا شده و شما لقب «والتهانتر» دارید؛ قبل از دسترسی به والت با نگهبان آن مبارزه میکنید و بعد وارد آن میشوید، اما چیزی که نصیبتان میشود، چهار عدد جعبه معمولی است که حاوی سلاحهای سبز رنگ به درد نخور هستند! حتی نگهبان هم لوت قابل قبولی را برایتان در جیبش نخواهد داشت، و اینگونه بود که به اجبار، روی آوردیم به قمار کردن به واسطه دستگاههای موجود در کازینو/بار «ماکسی» !
از سوی دیگر اما سلاحهای نارنجی رنگ هرکدام قابلیت خاصی دارند که اگر یکی از آنها را پیدا کردید مطمئن باشید راضی خواهید بود. ولی ایکاش قابلیت ارتقای سطح برای سلاحها نیز در نظر گرفته میشد تا به علت لولآپ شدن دشمنان، خودتان و لوت بازی، سلاح مورد علاقهتان تاریخ مصرفش به اتمام نمیرسید!
بحث از لولآپ شد؛ حالا کاراکترها دارای سه شاخه کاملا متفاوت از جادو و جمبلها و اسکیلها هستند که خود این اسکیلها با ارتقای سطح بیشتر، شخصی سازه شده و قابلیتهای مختلفی به جادوی اصلی اضافه میکنند که تنوع اسکیل شما را بشدت بالا برده و باعث خواهد شد تا برای تجربه هر کدام از آنها دائما در حال تعویض و تستشان باشید، که تاثیر مستقیمی بر تنوع گیمپلی دارد.
در بخش گرافیکی و بصری با این جمله ادامه میدهیم: گرافیک بازی زیباست :))) . شاید در نگاه اول و به علت سبک CellShade بازی، پیشرفت قابل توجهی در آن احساس نکنید اما کمکم متوجه تغییرات و اضافه شدن تکنیکهای جدید روز مثل سیستم ذرات، نورپردازی و موارد مشابه دیگری خواهید شد. اکنون بازی سیستم شب و روز دارد که تنوع محیطها را بالاتر برده است.
طراحی صورت کاراکترها حالا زندهتر و بهتر شده و همه آنها چه در کاتسینها و چه در حین گیمپلی دارای لیپسینک هستند. محیطها همگی زیبا و چشمنواز هستند و استفاده از رنگهای مختلف و ذرات، در درگیریهای شدید با باسها به معنای کامل کلمه آشوب به راه خواهند انداخت، مخصوصا وقتی سلاحها و نارنجکهای مخصوصی داشته باشید که این آشوب را برایتان چندین برابر کنند.
در بخش صداگذاری پیشرفت بیش از حدی بود که انتظار میرفت. سلاحها، صداهای بسیار قابل قبولتری نسب به گذشته دارند و وسایل نقلیه نیز در همین راستا پیشرفت کردهاند. صداپیشگان نقش خود را به خوبی ایفا کردهاند و تقریبا هرچیزی که در بازی میشنوید برایتان راضی کننده خواهد بود.
بخش کوآپ هم که عضو جدانشدنی این سری ست، مثل گذشته حضور پررنگی دارد و دارای مشخصهای ست که مثال زدنی پیاده سازی شده و آن هم سیستم بالانس سطح بازیکن و دشمنان است. بدین صورت که هر بازیکن دارای هر سطحی که باشد، دشمنان را به نسب لول خود دیده و به همان میزان نیز به آنها آسیب میزند.
فرض کنید شما لول 20 هستید و دوستتان لول 10. یک دشمن واحد برای شما لول 20 و برای دوستتان لول 10 خواهد بود، در نتیجه میزان آسیبی که به او وارد خواهید کرد، دقیقا مساوی خواهد بود! از سوی دیگر به لطف انتخاب سیستم لوت جداگانه، لوتی که برایتان در نظر گرفته شده نیز مختص خودتان خواهد بود. سیستمی که نبودش در شمارههای قبلی باعث از بین رفتن دوستیها و کدورتها میشد! زیرا هرکسی سریعتر بود لوت را برای خود جمع کرده و دیگران باید پسماندها را جمع میکردند!
کلام آخر
عنوان بوردرلندز 3 را میتوان ادامهای موفق برای کل سری دانست. عنوانی که تقریبا در تمامی جهات دارای پیشرفت بوده و این پیشرفتها هرچند ریز و کوچک اما به تعداد بالا و تاثیر گذار قابل لمس و رویت هستند. اما مواردی مثل داستان بسیار ضعیف و سیستم لوت بازی، از تبدیل شدن آن به حماسههایی همچون شمارههای 1 و 2 جلوگیری میکند.
با این همه باید گفت با فاکتور گرفتن مشکلات هنوز هم میتوان آن را عنوانی موفق و قابل ستایش دانست. مخصوصا برای طرفداران پروپاقرص و قدیمی بازی که فرصتی دوباره برای ملاقات با کاراکترهای محبوب سری بوردرلندز خواهند داشت.
PS4 Review
Borderlands 3 Review
-
8.5/10
خلاصه
نکات مثبت:
پیشرفت های ریز و درشت تقریبا در همه جوانب بازی
گیم پلی نرم و روان
موسیقی های هیجان انگیز
محیط های متنوع
سیستم بالانس عالی
نکات منفی:
سیستم لوتینگ
نبود قابلیت ارتقای سلاح
داستان سطحی و بسیار ساده
ممنون بابت نقد، یه مقدار با این بازی حال نمیکنم چون با کنترلر بازی کردنش سخته، در واقع میشه گفت نشونه گیریش (با کنترلر) نیاز به دقت زیادی داره که خود من به شخصه تو بعضی جاها حداقل 10 ثانیه طول میکشه تا یه دشمنو نشونه بگیرم، البته این از ضعف من نیست چون تو بازی ای مثل گرز5 اصلا چنین مشکلی رو ندارم و بالعکس خیلی هم روون نشونه گیری میکنم، از این رو این بازی زیاد به مذاقم خوش نیومد.
ممنون عالی بود
یک دنیا ممنون بابت نقد
ولی چیزی که من همیشه از سری بردلندز به یاد دارم لغت تکراریه
واقعا بازیاش خسته کنندست
به معنی واقعی کلمه معنی فچ کوئست رو میشه از این بازی فهمید
واسم جالب بود که میبینم شما طرفدار سرسختشی
نمیدونم شاید من زیاد سخت گیرم یا شاید توقعم از بازیا زیاد شد ولی هرچی که هست بیشتر از نیم ساعت بازی کنم حوصلم سر میرهه
اقای قربانی یه سوالی داشتم
دیگه خبری از پادکستا نیست؟!
ما عشاق vgmag منتظریما😢
ممن علی جان
واقعا الان فرصت ساخت پادکست رو ندارم.
چون یه فرمت جدید براش در نظر گرفتم.
ولی به زودی راش می ندازم.
ایشالا که وقتشو پیدا کنین با قدرت برگردین❤️