بازی The Tale of Bistun، ساختهی استودیوی Black Cube Games، یک بازی اکشن-ماجرایی است که داستانش الهام گرفته از افسانهی مشهور خسرو و شیرین است. این بازی که با حضور در پلتفرمهایی چون PS5 و PC منتشر شده، تلاش دارد تا بازیکنان را به دنیایی افسانهای و آشنا با فرهنگ و تاریخ ایرانی ببرد. با این حال، مانند هر بازی دیگری، این عنوان نیز دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود است که در این نقد به آنها پرداخته خواهد شد.
بازیهای مبتنی بر فرهنگ و افسانههای ملی همیشه دارای جذابیت خاصی برای مخاطبان داخلی و خارجی هستند. The Tale of Bistun نیز با تکیه بر اساطیر ایرانی، سعی کرده تا با داستانی عاشقانه و دراماتیک، دنیای پر از رمز و راز افسانهها را برای بازیکنان بازسازی کند. اما این بازی تا چه حد موفق به انتقال این تجربه شده و آیا توانسته است انتظارات بازیکنان از یک عنوان داستانمحور را برآورده کند؟
بازی The Tale of Bistun داستان اساطیری و حماسی خسرو و شیرین را روایت میکند. بازیکن در نقش فرهاد کوهکن که سنگتراش است، قرار میگیرد که به دلایلی دچار فراموشی شده و باید از طریق روایات و سرنخهای مختلف، گذشته و عشق از دست رفتهاش را بازپس گیرد. در طول بازی، بازیکن با روایت نریتور (که در نسخه انگلیسی بازی هم حضور دارد) و صدای گرم و جذاب او، به آرامی داستان را دنبال میکند. وجود نریتور انگلیسی در بازی از جمله ویژگیهایی است که The Tale of Bistun را برای مخاطبان بینالمللی جذابتر میکند.
نریتور به خوبی حس و حال داستان را منتقل میکند و به بازیکنان کمک میکند تا با دنیای افسانهای و عاشقانه بازی ارتباط برقرار کنند. اما در این میان، مشکلی که وجود دارد، این است که روایت گاهی بسیار طولانی و کند میشود و همین موضوع ممکن است برای بازیکنان حوصلهسربر باشد. در مواقعی حس میشود که بازی درگیر افراط در روایت داستان است و بیش از حد به نریتور تکیه دارد، که این امر میتواند تجربه بازی را برای برخی از مخاطبان خستهکننده کند.
گیمپلی The Tale of Bistun در ژانر اکشن-ماجرایی طراحی شده است و ترکیبی از مبارزات و حل معماها را ارائه میدهد. بازیکنان در طول بازی باید با دشمنان مختلف مبارزه کنند و همزمان معماهایی را حل کنند تا در داستان پیشرفت کنند. هرچند که این ایده بهخوبی در بازی پیادهسازی شده، اما ایراداتی در اجرای گیمپلی وجود دارد که ممکن است تجربهی کلی را تحت تأثیر قرار دهد.
یکی از بزرگترین نقاط ضعف گیمپلی، تنوع کم در مبارزات است. مبارزات بازی بسیار ساده و تا حد زیادی تکراری هستند و بهمرور زمان، حس یکنواختی و تکرار گیمر را خسته میکند. دشمنان جدید یا الگوهای حملهی تازهای که بازیکن را به چالش بکشد، در بازی کم دیده میشوند و همین موضوع باعث میشود که بازی، بهویژه در مراحل پایانی، از جذابیت اولیهی خود فاصله بگیرد.
علاوه بر این، معماهای بازی نیز چندان خلاقانه و جذاب نیستند و بهسرعت تکراری میشوند. در حالی که بازی سعی دارد با ترکیب معماها و مبارزات تنوع ایجاد کند، اما عدم پیچیدگی و چالش واقعی در معماها باعث میشود که این بخش از گیمپلی نیز بهسرعت خستهکننده شود. این مسئله، بهخصوص برای بازیکنانی که به دنبال تجربهای چالشبرانگیزتر هستند، یک نقطهضعف محسوب میشود.
از نظر بصری، The Tale of Bistun یکی از نقاط قوت خود را در طراحی هنری پیدا میکند. محیطها و کاراکترهای بازی بهخوبی طراحی شدهاند و دنیای بازی، با الهام از هنر و فرهنگ ایرانی، زیبا و چشمنواز است. رنگبندیها و جزئیات بصری بهخوبی حس اساطیری و افسانهای بازی را به بازیکن منتقل میکنند.
با این حال، با وجود طراحیهای زیبا، مشکلات فنی در بازی وجود دارد که تجربهی گرافیکی بازی را تحتالشعاع قرار میدهد. افت فریم و پاپآپهای مکرر (بارگذاری ناگهانی بافتها) در برخی از مراحل، بهویژه در نسخهی کنسولی PS5، ممکن است آزاردهنده باشد. این مشکلات باعث میشوند که بازیکن بهجای لذت بردن از مناظر و محیطهای زیبا، با مشکلات فنی درگیر شود و این مسئله تجربه کلی بازی را کاهش میدهد.
موسیقی و صداگذاری The Tale of Bistun از جمله نقاط قوت این بازی محسوب میشود. استفاده از موسیقی سنتی ایرانی، در کنار صداگذاری مناسب، بهخوبی اتمسفر اساطیری یزای بازی ایجاد کرده و حس و حال مناسبی به محیط و روایت داستان میبخشد. آهنگهای شنیدنی و موزون با لحظات کلیدی داستان و مراحل مختلف بازی همراهی میکنند و به تقویت تجربهی بازیکن کمک میکنند.
همچنین، نریتور انگلیسی که داستان را روایت میکند، به جذابیت بازی افزوده و تجربهی بازی را برای مخاطبان غیرفارسیزبان سادهتر و دلنشینتر کرده است. صدای نریتور بهخوبی با فضا و حس و حال بازی هماهنگ است و روایت داستان را به شکلی مناسب به جلو میبرد. هرچند، همانطور که اشاره شد، روایت بیشازحد طولانی و کند نریتور در برخی از بخشهای بازی میتواند تجربه را برای برخی از بازیکنان کسلکننده کند.
The Tale of Bistun بهعنوان یک بازی داستانمحور، توانسته با طراحی بصری زیبا و داستانی اساطیری، توجه مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. اما مشکلاتی چون کمبود تنوع در گیمپلی، مشکلات فنی، و تکراری شدن معماها باعث میشود که این بازی از نظر گیمپلی نتواند کاملاً انتظارات بازیکنان را برآورده کند.
بازیکنانی که به دنبال تجربهای جدید و فرهنگی در دنیای بازیهای ویدئویی هستند، ممکن است از تجربه این بازی لذت ببرند. اما برای کسانی که به دنبال چالشهای بیشتر یا گیمپلی پیچیدهتر هستند، این عنوان ممکن است آنطور که باید جذاب نباشد.
در مجموع The Tale of Bistun با داستانی زیبا و الهامگرفته از افسانههای ایرانی، بههمراه طراحی بصری هنری و موسیقی جذاب، توانسته در برخی زمینهها عملکرد خوبی داشته باشد. اما نقاط ضعف گیمپلی، مشکلات فنی و برخی از اشکالات در روایت داستان، آن را از رسیدن به پتانسیل کامل خود بازمیدارند. اگرچه بازی میتواند برای علاقهمندان به فرهنگ و اساطیر ایرانی جذاب باشد، اما مشکلات فنی و ضعفهای گیمپلی ممکن است از جذابیت کلی بازی بکاهد.
نقد و بررسی بازی The Tale of Bistun روی PS5 و به واسطه کد ارسالی سازنده در انجام گرفته است
The Tale of Bistun PS5 Review
برخی نکات برجسته و قابل ذکر در بازی
داستان اساطیری و عاشقانهی جذاب
طراحی بصری زیبا و الهامگرفته از هنر ایرانی
موسیقی سنتی ایرانی و صداگذاری مناسب
نریتور انگلیسی که روایت داستان را دلنشینتر میکند
کمبود تنوع در گیمپلی و مبارزات تکراری
معماهای ساده و تکراری که چالشی ایجاد نمیکنند
مشکلات فنی مانند افت فریم و پاپآپهای گرافیکی
روایت طولانی و کند که ممکن است برخی از بازیکنان را خسته کند
نظری ارسال کنید