یک سال دیگر و یوبیسافتی که همچنان با سری بازیهای Assassin’s Creed پولسازی میکند، اما به چه قیمتی؟ در ادامه با ویجیمگ و نقد و بررسی بازی Assassin’s Creed Odyssey همراه باشید تا به شما بگوییم چطور این بازی میتواند یک اثر گنگ، بدساخت و غیرضروری باشد و مخاطبانش را ناامید کند. بر کسی پوشیده نیست که خلق Assassin’s Creed یک تحول و نوآوری در صنعت بازی بود و یوبیسافت با این مجموعه توانست نام خود را بیش از پیش بر سر زبانها بیاندازد. اولین نسخهی بازی با معرفی اسسینها و شخصیت به یادماندی الطائر، تعریف جدیدی از یک بازی جهانباز و تلفیق آن با المانهای مخفیکاری بیان کرد.(Assassin’s Creed Odyssey بررسی)
اما هر چه به جلو رفتیم، مجموعه Assassin’s Creed از هویت و تعریف واقعی و اساسی خود فاصله گرفت و دور شد. نکتهی جالب در مورد هر نسخهی جدید از سری Assassin’s Creed این است که هر کدام از آنها، دروازهی جدیدی را از شناخت ما نسبت به کمپانی یوبیسافت باز میکند و نشان میدهد که واقعا با چه کسانی طرف هستیم. شاید تا دیروز با خود میگفتم که جست و خیز یوبیسافت در تاریخ، تولید پرشتاب بازیهای AC و مشکلات عدیدهی فنی و محتوایی، از روی حماقت و نادانی دستاندرکاران کمپانی هست، اما حالا به یوبیسافت تبریک میگویم و تحسینش میکنم. آفرین میگویم به خاطر اینکه به خوبی میداند چطور با تغییر ظواهر بازی، اضافه کردن یا در واقع، قرض گرفتن ویژگیهای سایر بازیهای نسبتا هم سبک و سیاق و گنجاندن آنها در کنار هم، بستهای به مخاطبانش ارائه کند که حکم غذای آماده درجه سه اما در بستهبندی شکیل دارد. جدیدترین پکیجی که برای ما آماده شده، آدیسه نام دارد.
Assassin’s Creed: Odyssey را میتوان از چندین و چند جهت مورد انتقاد قرار داد. اگر از بعد داستانی و موضوعی بخواهیم بازی را بررسی کنیم، کاملا با روایتی رو به رو هستیم که کمترین ارتباط روحی را با مجموعه برقرار میکند. نه خبری از هیدن بلیدهای معروف سری هست، نه اتمسفر و ذات بازی، یک اثر مخفیکاری به سبک Assassin’s Creed را القا میکند. برعکس، آدیسه شما را به یونان باستان میبرد، ۴۰۰ سال قبلتر از رویدادهای Origins و درست در جایی که آتش اختلافات داخلی یونان در جنگی با نام پلوپونز بین آتنیها و اسپارتانها شعلهور شده و از سمت دیگر، امپراطوری بزرگ هخامنشی در ایران، سایهی نابودی و مرگ را روی سرزمین یونان پهن کرده است. چنین برههی زمانی، این تنظیمات تاریخی بینظیر و این حساسیت قابل لمس، بسیار هیجانانگیز است و فقط تعریف لفظی آن، شور خاصی در مخاطب به وجود میآورد.
اما تعامل ما با این دنیا چگونه خواهد بود؟ چگونه روح سری Assassin’s Creed میتواند با چنین دورهی تاریخی، همخوانی داشته باشد؟ یوبیسافت برای توجیح خود، گروهی را به نام kosmos معرفی میکند که به نحوی، اجداد تمپلارها محسوب میشوند و با در اختیار داشتن آرتیفکت، یونان را از پشت پرده کنترل میکنند و تاریخ را به گونهای مینویسند که مد نظر دارند. اما تجربهی آدیسه و حتی اوریجینز این را به ما ثابت میکند که چنین تعاریف و به میان آوردن چنین گروههایی، صرفا برای حفظ مویرگی ارتباط با نام Assassin’s Creed است و آنقدر کم عمق هستند که نه برای مخاطبانش تئوریسازی میکند، نه کسی اهمیت میدهد که اصلا قضیه از چه قرار است! یوبیسافت از سری AC به عنوان یک پارک فرهنگی تاریخی استفاده میکند که مدام ویترینش را با توجه به تمدنها و رویدادهای مختلف طی هزاران سال، تغییر میدهد و مخاطب هم به تماشای آن میپردازد، بدون اینکه دیگر بخواهد در مورد ریشهها و داستانهای بازی کند و کاو کند.
رک باشیم، آدیسه یک بازی عقب افتاده و یک بار مصرف است. عقب افتاده از این حیث که موتور گرافیکی آن نزدیک به ۶ سال است تغییر نکرده و مدام برای هر نسخه بهبود داده میشود. بهبودی که حال در سال ۲۰۱۸ میلادی، برای یک مگافرانچایزی مانند Assassin’s Creed افت محسوب میشود و مشکلات عدیدهاش میتواند تا مغز استخوانتان را به درد بیاورد. یوبیسافت برای خاص جلوه دادن آدیسه، به بازیهای زیادی چنگ انداخته تا ویژگیهایشان را روی اثر خود سوار کند. شیوهی ارائهی کوئستهای فرعی، کم شباهت به سری ویچر نیست، اما نشان میدهد که تقلیدی کورکورانه و بیبرنامه است. از طرفی، بزرگ کردن المان نقش آفرینی، نکتهی دیگری است که یوبیسافت خیلی سفت و سخت روی آن مانور داده و اگر از حق نگذریم، در برخی مواقع مخاطب را میتواند به چالش بکشد و جذابیت نسبی ایجاد کند. انتخاب دیالوگ در گفتگوها، مسیر داستان را تا حدی تغییر میدهد که این امر در نهایت به پایانی بر اساس انتخابهای شخصیت سوق داده میشود.
اما همهی این عوامل وقتی لذتبخش خواهند بود که در اجرا، کمنقص عمل کند. موتور گرافیکی بازی که نسخهی دوم آنویل هست، ۶ سال از عمر پایهایاش میگذرد. راحت بگویم، دیگر از آن حرکتهای پر سرعت پارکور مانند بین شاخ و برگ درختان و پشتبامهای خانهها، یا دویدن در خیابانها فاصله بگیرید. آدیسه میتواند به راحتی لقب بدقلقترین شیوه حرکت شخصیت اصلی در تاریخ مجموعه Assassin’s Creed را یدک بکشد. انیمیشن شخصیت بازی، NPCها، حیوانات، همه و همه به سادهترین شکل ممکن طراحی شدهاند. به جرات میتوان گفت جزئیات اسبهای قسمت نخست سری Red Dead Redemption که ۸ سال پیش برای کنسولهای نسل هفتمی منتشر شد، به مراتب بیشتر و طبیعیتر از هر آن چیزی هست که در اودیسی شاهدش هستیم.
راحت دویدن از بین سنگ و صخره یا سازهها در Assassin’s Creed Odyssey دیگر معنی ندارد. کاراکتر نمیتواند درست تشخیص دهد که شما دقیقا به کدام سمت میخواهید بروید، یا اگر بدشانس باشید، گیر باگها و گلیچهای مرگبار بازی میافتید. در سنگ گیر میکنید، رو هوا شنا میکنید، اسبتان پرواز میکند، به داخل زمین فرو میروید و خب، چندین و چند مدل منحصر به فرد باگ که ظاهرا فقط از دست یوبیسافت چنین شاهکارهایی برمیآید. یک راست رفتم سراغ مشکلات فنی و پایهای بازی، چون اعتقاد دارم هر چقدر هم جنبههای معنوی اثر خوب پیریزی شده باشد، اما مرحلهی اجرا، جایی هست که بازی باید همهی خود را به معرض نمایش بگذارد. برای بازی مانند Assassin’s Creed، چنین نگرشی، ضروری و اجباری هست که فرانچایز مطابق با علم و موتور گرافیکی روز، محصولی را تحویل بدهد که کاربر انتظارش را دارد.
مخاطب در AC دوست دارد بدون مشکلات غیر معمول راه برود، مبارزه کند و از طرفی، اگر المان علمی، تخیلی یا ماورایی در بطن داستان قرار دارد، به شکلی نمایش داده نشود که روح اثر دچار دوگانگی شود. Assassin’s Creed Odyssey یک بازی بسیار پهناور است. دنیای یونان باستان در آدیسه سعی شده تا با جزئیات بسیار زیادی به نمایش در بیاید و بازیکن میتواند در پهنای دریا و خشکیهای یونان به گردش و مبارزه بپردازد. بازی در اصل از زمان حال آغاز میشود.
لیلا حسن که او را اولین بار در «ریشهها» ملاقات کردیم، موفق میشود تا سرنیزهی لئونیداس، پادشاه اسپارتانها را پیدا کند و با استفاده از اثر DNA دو خواهر و برادر به نامهای کاساندرا و الکسیوس، که شخصیتهای قابل انتخاب بازی هستند، سعی دارد تا اهداف اساسینها را دنبال کند. با استفاده از دستگاه آنیموس، سفر به گذشته و یونان باستان آغاز میشود. عملا انتخاب بین کاساندرا یا الکسیوس تفاوت خاصی در روند کلی بازی ایجاد نمیکند و بسته به جنسیتشان، دیالوگها متغیر خواهند بود. حتی انیمیشنهای این دو کاراکتر تا حد بسیار زیادی به یک دیگر شباهت دارند که این را هم میتوان نقطه ضعفی برای بازی متصور بود. کاساندرا با اینکه در قد و قامت یک مبارز بزرگ شده و خلق و خوی یک خانم را ندارد، اما دلیل نمیشود که عملا حس کنیم با یک مرد رو به رو هستیم و نه یک خانم!
به وسعت نقشهی آدیسه، مبارزه و ماموریت وجود دارد، اما برای پا گذاشتن به هر یک از سرزمینهای بازی، نیاز دارید تا مهارت و سطح خود را بالا ببرید. دشمنان و کاراکترهای Asassin’s Creed Odyssey مانند شما سطوح مختلفی دارند و هر چقدر این سطوح بالاتر باشد، دشمنان سرسختتر، خطرناکتر و ماهرتر هستند. یکی از سختیهای بازی این است که اگر دشمنی تنها یک سطح از شما بالاتر باشد، شانس شکست او گاهی به زیر ۵۰ درصد میرسد و باید حوصله، زمان و مهارت بسیار زیادی را صرف شکست دادن او کنید. این اختلاف سطح اگر بیشتر شود، تقریبا شکست دشمن غیرممکن خواهد بود. در اینجا باز هم به چنین مسئلهای میرسیم که یوبیسافت تمایل دارد تا خود را شبیه به بازیهای مطرح سبک نقشآفرینی مانند Dark Souls و Witcher کند.
سختی بیش از حد شکست دشمنان، در مواقعی ما را به یاد سری Souls میاندازد که این هم از روح سری AC به دور است. یکی از بزرگترین نقاط ضعف بازی در مبارزات دیده میشود. فقط کافی است تا تعداد دشمنان به بیش از سه نفر افزایش پیدا کند تا نه تنها دوربین بد بازی شما را آزار دهد، بلکه متوجه شوید آدیسه اصلا برای مبارزات گروهی بهینهسازی نشده. یوبیسافتی که المانهای مخفیکاری را تا حد زیادی کاهش داده و از سمت دیگر، تلاش کرده تا نبردهای بزرگ و گروهی را بیشتر کند، فکری برای لذتبخش کردن این مبارزات نکرده و شاید محدودیتهای نرمافزاری موتور منسوخ شده آنویل، دستشان را بسته نگه داشته است.
سیستم پیشرفت مهارت شخصیت بازی، جمع و جور و تا حد زیادی سر راست و راحت پیادهسازی شده و مکانیزم چینش مهارتها که به مبارزات نزدیک و دور تقسیم میشوند، کار استفاده از قدرتهای ویژه را در طول بازی برای مخاطب آسان میکند. اما یکی از جالبترین مسائلی که در Assassin’s Creed Odyssey به طرز عجیبی رخ داده و برای همه سوال است، اینکه چرا ما نمیتوانیم همانند بازی اوریجینز از سپر استفاده کنیم در حالی که دشمنان ما به وفور با سپر به سراغ ما میآیند! دیگر مسئلهای که به مرور در آدیسه میتواند اعصاب و روان مخاطب را بهم بریزد و ریتم بازی را خراب کند، بارگزاری یا اصلاحا لودینگهای طولانی است. برای من جالب بود که چرا سوییچ کردن بین کاراکتر و ایکاروس، عقاب دستآموزمان در بازی، باید به بارگزاری طولانی بیانجامد. لودینگهایی که گاه پانزده ثانیه به طول میانجامد و تجربهی بازی را خراب میکند.
آدیسه هر چه که دارد، بازیکن را بیکار نمیگذارد. سه موضوع کلی در دنیای آدیسه جریان دارد که به مسائل شخصی و عاطفی کاراکتر بازی، گروه مخوف kosmos و دیگری نبرد پلوپونز تقسیم میشود. هر یک از این مسائل که در یکدیگر تنیده میشوند، آنقدر شاخ و برگ پیدا میکنند که در مواقعی شاید گیمر را گیج کند. اینکه ما بتوانیم در بازی محتوای زیادی برای کنکاش داشته باشیم، مانند یک شمشیر دو لبه عمل میکند که یا به سمت لذت از تک تک لحظات و مراحل اصلی و فرعی میانجامد، یا آنقدر تکرار مکررات اتفاق میافتد که پی میبریم فقط زمانمان را داریم هدر میدهیم.
بر روی کاغذ، انتخاب بین مبارزه برای آتنیها یا اسپارتها، یا در پوشش یک مامور دوجانبه که هم خدا را میخواهد هم خرما، جذاب است. اینکه همیشه در بازی، مزدورانی هستند که برای به قتل رساندن شما کمین کردهاند، جالب است. یا اینکه بین انتخابهای بد و خوب، تفاوتهای زیادی وجود دارد، ما را به چالش میکشد. اما در نهایت به تعریفی که کمی قبلتر داشتم میرسیم. بازی از پایه مشکلاتی دارد، زیادهرویهایی کرده، کمکاریهایی داشته و همه و همه دست به دست یکدیگر دادهاند تا تجربهی کلی Asasssin’s Creed Odyssey، گنگ و عجیب و غریب باشد. حس گمگشتگی و اینکه اصلا ما با چه بازیای سر و کار داریم و این سوال همیشگی که آیا من واقعا یک Assassin’s Creed بازی میکنم، در آدیسه به شدت هر چه تمامتر حس میشود.
آدیسه بازیای نیست که سمتش نروید. به عنوان یک بازی یک بار مصرف که شاید سال دیگر حتی اسماش را هم نشنویم، لذتهایی دارد که در جایگاه خود، خوب هستند. بازی Assassin’s Creed Odyssey پهناور است، منظرههای زیبایی دارد، دریانوردی و دوئل کشتیها در امواج خروشان جالب کار شده و شرکت در نبردهای خونین، حس چالشبرانگیزی را به مخاطب ارائه میدهد. اما همهی اینها، نه شما را به بازی معتاد میکند، نه در ذهنتان به عنوان یک خاطرهی خوب باقی میماند. حتی موسیقی نسبتا خوب و حماسی بازی، نمیتواند خودنمایی خاصی کند. تمام مشکلات بازی، این را نشان میدهد که یوبیسافت تنها سیاستی که در حال حاضر دنبال میکند، چرخاندن چرخ ماشین پولسازیاش به هر قیمتی هست و زرق و برقهای ظاهری همچنان برای گول زدن مخاطبان جواب میدهد.
PS4 Review
Assassin's Creed Odyssey Review
-
6/10
خلاصه
نکات مثبت:
سیستم انتخاب دیالوگ جالب و کار شده
منظرهها از دور زیبا هستند
طراحی لباسها به مرور زیباتر و چشمنوازتر میشوند
دریا همچنان جذاب است
پهنای یونان باستان قابل اکتشاف است
نکات منفی:
باگ!
دوربین در مبارزات بیچارهکننده است
سیستم مبارزات در نبردهای بالای ۳ نفر عذابآور است
انیمیشن کاراکترها و جزئیات موجودات زندهی بازی عقبافتاده و پوسیده هستند
مدت زمان بارگزاری در حین بازی، سرتان را به درد میآورد
روح و کالبد اصلی سری AC که مخفیکاری، ماجراجویی و اکشن خاص بود، از هم پاشیده است
AC حالا با آدیسه به یک دنیای گنگ، بیهدف و نخنما تبدیل شده است
نقد خوب و بی پرده ای بود.
متاسفانه سری اسسین داره واقعا افتضاح و گند میزنه…..این نسخه همون اوریجینز هست فقط یکم کامل تر ولی برای من خیلی تکراری بود چون تفاوت خاصی با اورجینز نداشت…ولی مشکلش نسبت به اوریجینز و تمام سری اسسین ها، نبود hidden blade(یا همون خنجر مخفی معروف اسسین هاست)که به کل دیگه همه چیو خراب کرده و دیگه نباید اسمش اسسین باشه…(به نظر بنده) که همون سری های توی شهر ها و ساختمان های توی لندنو پاریسو….جذاب تر از کوه و دشت و بیابون بود حیف شد به کل یوبیسافت داستانو بد جایی برد
تنها نقد فارسی موجود بین وب سایت های گیم که واقعا بدور از جو زدگی و کاملا به حق و منطقی بود. ممنون از نویسنده.
سلام خدایی بدترین بازیه اساسین بود کلا گند زدن به همه چیش خدارو شکر فقط از یوتیوب دیدمش نخریدمش به نظر من رتبه بازی های اساسین اینجوریه:۱-اساسین۲ ۲-برادر هود ۳-اساسین ۱ ۴-بلک فلگ ۵-روگ ۶-یوینیتی ۷-ریولیشن ۸-سیندیکیت ۹-اساسین ۳ ۱۰-اوریجین ۱۱-اودیسه تو دی ال سی ها هم فقط جک قاتل
اقای نوروزی اقای طالبیان اقای قربانی عزیز میشه بفرمایید شما که در کار رسانه گیم هستین
چرای همچنین بازی مضخرفی که جز گند زدن به خاطرات همه ی طرفدارای قدیمیش هیچ هنره دیگری نداشته
باید متارتیکش بشه 83 ?:-) ?:-) ?:-)
ایا یوبیسافت زیری میزی چیزی داده به برو بچ نقاد :idk: :idk:
نسخه ي بعدي دوتا غار نشينن كه با هم دعواشونه ي روز يكيشون مياد اون يكي رو از پشت خفه ميكنه
(اساسينز كريد caveman’s(
:rotfl: :rotfl: :rotfl:
خداییش بازی خوبی بود در حقش بی انصافی نکنید
نظر شخصی من اینه که یوبیسافت میخواد همین سیستم rpg رو پیش ببره پس بهتره کلا هرچی دربارش میدونستین رو بزارین کنار و بهش از یه زاویه مجزا نگاه کنید چون دوران اتزیو و هیدن بلد و … برای یوبیسافت مرده و احتمال برگشتشون به اون سمتو سو (از نظر من) ۱ به ۱۰۰۰۰۰
چرا باید هرچی رو که دربارش میدونستیم بذاریم کنار؟؟؟
یوبیسافت میتونست بجای استفاده از برند AC بره سراغ یه IP جدید.
ولی…
As long as greed is stronger than compassion, there will always be suffering
:X-P:
ممنون بابت نقد.
یه مطلبی که آزاردهندست اینه که همه این بازیهای بد سری داره تو بهترین دوره های تاریخی روایت میشه.
رسما AC تبدیل شده به یه کلاغ اسهال گرفته که دونه دونه میشینه رو شونه این اتمسفرهای بی نظیر (فرانسه عصر انقلاب و لندن قرن ۱۹ و مصر و یونان باستان) و یه صفایی به هر کدوم میده.
میبینم اقا دانیال هم کساندرا رو انتخاب کرده 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 :rotfl: :rotfl: :rotfl:
نقد خیلی خوبی بود
من قبلا فن دو اتیشه اساسین بودم
یعنی وقتی گیمرا از یونیتی شروع کردن انتقاد کردن و کوبیدن بازی
من بازم بازی کردم و لذت بردم
اما از سیندیکیت بود که بازی دیگه برام کششی نداشت و بعد از اون دیگه اساسین بازی نکردم
هنوزم کسایی هستن که بازیرو با وجود مشکلاتش دوست دارن و تجربش میکنن
اما دلیل ناراحتی من بیشتر برای خوب نبودن بازی نیست
برای اینه که وقتی یاده اساسین های قدیمی میفتم و میبینم که چقدر بازی های خوبی بودن
دلم میسوزه
دلیل دیگه ی ناراحتیم هم اینه که میبینم یوبیسافت کمکاری کرده
و از روی گیم پلی میبینم که انیمیشین و سیستم کمبت خیلی بده
اساسین های قدیمی با اینکه سیستم کمبت عمیقی نداشت و صرفا یه بلاک و کانتر بود
خیلی لذت بخش بود و حال میداد
آخرین بازی وفادار به ریشههای این سری همون یونیتی بود. بعد آپدیت واقعا بازی خوبی میشد و سعی کردن بودن همون فرمول قدیمی و ارتقا بدن و از نکات جانبی خاصی استفاده نکرده بودن
منتقد پوليگان گفته بود بعد ١٥ ساعت از بازى خوشم اومده و كلن فلسفه مكانيكاشو فهميدم. آقاى نوروزى انقدر بدشون اومده فكر نكنم تونسته باشن تمومش كنن مخصوصا كه بازى طولانى ترين بازى سريه.
نقد خوبی بود :yes:
تشکر
نقد بسیار جامعی بود و البته سر سختانه. من هنوز با بررسی نقد سایتها و تریلر های بازی برای خریدش تردید دارم. با توجه به RPG شدن کامل بازی، خیلی ها توصیه کردن همین الان به جای تجربه Odyssey برم سراغ RPG های قدیمی و جون دار تر مثل ویچر 3. نظر شما چیه؟
کلا سری AC تو این نسل کاملا نابود شد و کاملا با سبک بازی که ما میشناختیم فرق کرده مثلا هنوز درک نمیکنم چرا مبارزات بازی که قبلا خیلی لذت بخش و سریع بود جای خودشو به مبارزات خشک نسخه های یونیتی اورجینز و ادیسه بده یا چرا قسمت پارکور تقریبا تو این دو نسخه اخیر به گوشه رفته در حالی که قبلا یکی از نقاط قوت این سری بود یا چه میدونم اسپارتان یا یونان چه ربطی به اساسین ها دارد گرافیک بازی هم زیاد فرق خاصی نکرده نسبت به سه نسخه قبلی بخش آینده بازی هم که تقریباً با تموم شدن داستان دزموند به حاشیه رفته و بود نبودش زیاد فرقی نمیکنه کلا دیگه امیدی به این سری نیست باید صبر کرد که نسل بعد یوبی چکار میخواد بکنه
ممنون اقای نوروزی نکات خوبی را تذکر دادید
بازیو خوب کوبوندی آقا دانیال :laugh: :laugh: :laugh: :laugh: :laugh:
واقعا بیشتر از این نمره حق بازی نیست ، باید تغیرات اساسی تو بازی ایجاد بشه
ممنون از دانیال عزیز. :yes: :yes:
من فرصتی برای تست بازی نداشتم. منتظرم بازی بیاد دستم تا بازیش کنم. توی یک ساعتی که دستم بود اونچنان نتونستم باهاش ور برم. تنها چیزی که در نگاه اول خوب بود گرافیک بازی بود که نظرمو جلب کرد. شاید بتونم یه ساید ریویو برم بعدا.
میثم جان ممنون. گرافیک بازی از لحاظ فنی بسیار آشفته هست. البته دورنماها زیبا کار شدن و مناظر خیلی قشنگهستن، ولی وقتی وارد جزییات میشی به عمق فاجعه پی میبری. بافتهای بی کیفیت و یک دست که حس پلاستیکی بودن رو میدن یا باگ های عجیب و غریب که صد درصد به تجربه ی بازی ضربه میزنه. حالا خودت تجربه کن و ببین چطوره.
با تشکر از آقای نوروزی بابت نقد عالیشون
واقعا کوش اون دوران که رو سقف ساختمون های ونیز و رم با ادزیو حرکت میکردیم؟ :struggle:
این بازی دیگه هویت خودشو از دست داده و یوبی سافت به جای تلاش برای ساخت یه بازی فوق العاده با وفاداری به ریشه هاش فقط داره سعی میکنه به شیر دوشیش ادامه بده
تو بازیای AAA اخیر یوبی سافت به شخصه نه جذابیتی دیدم و نه خلاقیتی
فارکرای که همیشه تکرار یه فرمول ثابت و مشخصه که فقط تو 3 خیلی عالی بود!
اسسینز هم با اینکه بسیار تغییر کرده ولی باز هم به درد عمشون میخوره!
خواهش میکنم دوست عزیز. مواردی که گفتید صحیح هستن… امیدوارم تغییر اساسی توی مجموعه رخ بده…