1977 : بخش pinball شرکت Atari
با اینکه شرکت Atari برای بیش از 3 سال بود که به ساخت دستگاه های بازی سکه ای می پرداخت، اما خود این صنعت در سال 1975 نیز در وضعیتی قرار گرفته بود که میبایست برایش تصمیمی اتخاذ می گردید. یک بازی ویدئویی معمولی تنها هفته ای 43 دلار درآمد زایی می کرد، که کمتر از درآمد حاصله از یک میز بیلیارد معمولی و البته بسیار بسیار کمتر از درآمد زایی دستگاه های اولیه ی Pong بود. گردانندگان این سرگرمیها عصبی و ناراحت بودند و همین زمان بود که شرکت Atari تصمیم گرفت تا یکی از بخش های قدیمی بازار آرکید را امتحان کند. بله درست است pinball ها!
من وارد {این بازار} شدم زیرا احساس می کردم بازاری برای یک pinball نوآورانه وجود دارد. نوآوری های زیادی را pinball به آن نیاز داشت و در آن روز ها در دنیای بازار بازی های سکه ای، شما قصد داشتید تا یک سرویس دهنده ی همیشگی باشید{و تا آنجا که می توانید سرویس دهی تمامی محصولات این بازار را انجام دهید}. مکان هایی وجود داشتند {که در آن واحد} فقط pinball می خواستند. ما میدانستیم که سهم بسیار بزرگی در بازار {بازی های } ویدئویی داریم، بنابرین احساس کردیم که ورود به بازار pinball منطقی و با معناست. Bushnell
اما Atari قصد نداشت فقط دستگاه های pinball معمولی تولید کند. در سال 1975 شرکت Atari بخش pinball خود را تاسیس کرد با این امید که همان نوآوری قرار داده شده در بخش بازی های ویدویی این شرکت، برای تولید دستگاه های pinball جدید نیز به کار رود. Atari نیازمند این کار بود زیرا {شانس} بازگشت سرمایه از بازار pinball های معمولی و استاندارد بسیار بسیار کم بود. اگر Atari میخواست وارد بازار pinball شود او نیازمند قیمت گذاری بیشتر نسبت به دیگر رقیبانش بود و برای این کار این شرکت میبایست چیزی متفاوت ارائه می کرد.
بنابراین ما یک تفاوت قیمت 100 دلاری داشتیم و در آن زمان ماشین ها و دستگاه های pinball به گونه ای قیمت گذاری میشدند که بتوان از {این قیمت گذاری} سود تبلیغاتی برد. من احساس میکردم که میتوانیم این کار را انجام دهیم اما نمیتوانستیم {به گونه ای قیمت گذاری کنیم} که از آن سود تبلیغاتی ببریم {و} چیزی بسازیم که هم اندازهی pinball های معمولی باشد. بنابرین ما تصمیم گرفتیم تا دستگاههای عریض تر و این چنین نوآوری های دیگر را انجام بدهیم. این کار به ما اجازه میداد قیمت گذاری این دستگاه ها را هر طور که میخواستیم انجام دهیم. Bushnell
بعد از ترکیب شرکت Atari در سال 1975 با شرکت Kee جناب Gil Williams (که شرکت Atari را به همراه Steve Bristow ترک کرده بود و برای ساخت Kee به کمک آن شرکت رفته بود) به عنوان رئیس بخش pinball شرکت Atari انتخاب شد. اولین تصمیم این شرکت و ایشان این بود که بازیهایی بسازد که تحت فشار {رقیبان و البته استفاده ی زیاد} مقاوم باشد. این یعنی آن ها باید از قطعات الکترونیکی به جای قطعات الکترومکانیکی استفاده می کردند. این یعنی استفاده و نگه داری از این دستگاه ها در ادامه آسان تر میشد و ویژگی هایی که قبلا تنها در بازی های ویدئویی وجود داشتند همچون sound effect ها نیز در این بازی ها ممکن میشدند. به همراه 5 کارمند دیگر ایشان {سفر خود را} برای ساخت مقاوم ترین دستگاه pinball در مقابل فشار و استفادهی زیاد، آغاز کرد.
شما به steel balls برای انجام بازی های pinball شرکت Atari نیازمندید .Gil Williams
اولین دستگاه pinball شرکت Atari با نام The Atarians در اواخر سال 1976 ساختش به اتمام رسید و در بازار نیز تست شد، درست بعد از 2 سال در دست ساخت بودن این اتفاق برای اولین بازی pinball شرکت Atari افتاد. علاوه بر یک طراحی مقاوم – شبیه به تمامی بازی های pinball شرکت Atari این بازی نیز از یک پردازندهی 6800 شرکت Motorola بهره می برد – این pinball دارای اندازهای عریض تر و بزرگتر بود و زمین بازی به مراتب بزرگتری در قیاس با دیگر pinball ها داشت. علاوه بر این در زیرزمین بازی سنسورهایی وجود داشتند. به جای وجود سویچ های متداول این نوع بازیها.
{دستگاه pinball } The Atarians نسل جدیدی از دستگاههای سرگرمی سکهای پیشرفته را معرفی می کند. 2 سال تحقیقات، برنامهریزی و توسعه و یک زمینهی تست وسیع برای این {دستگاه pinball} که باعث شد گیمرهای قوی نیز از این بازی راضی باشند {و نسبت به آن جذب شوند}. آگهی تبلیغاتی مربوط به بازی The Atarian
این بازی در ماه فبریهی سال 1977 عرضه شد و به موفقیت ابتدایی دست یافت. تستهای اولیه نشان داد که The Atarian {حتی} گیمرهای که تا قبل از آن به انجام pinball ها علاقهای نداشتند را جذب می کند. نام Atari در میان بازار آرکید آن زمان بسیار شناخته شده بود و آن ها نمیتوانستند تا برای تجربه ی اولین محصول Atari در بازار pinball ها صبر کنند. در ماه دسامبر سال 1977 مجلهی Replay نوشت که ورود شرکت Atari به بازار pinball ها به معنای این هست که حقیقتا دستگاههای pinball محصول مورد علاقهی بازار آرکید است.
دو بازی pinball دیگر نیز توسط شرکت Atari در سال 1977 عرضه شد. بازی Time 2000 عرضه شده در ماه سپتامبر و Airborne Avenger عرضه شده در در ماه اکتبر. زمین بازی AA توسط Steve Ritchie طراحی شده بود(شخصی که در ادامه بازی افسانه ای Black Knight را برای Williams طراحی کرد) و برنامهریزی آن نیز بر عهده ی Eugene Jarvis بود(کارگردان بازیهای Defender و Stargate برای Williams)
1977 : Chuck E Cheese
یکی از ایدههای جالبی که در ذهن مهندسان سرگرمی شاغل در شرکت Atari جناب Bushnell، برای مدتی وجود داشت و ذهنشان را مشغول کرد ایدهی جالب ساخت Chuck E. Cheese’s Pizza Time Theater بود. این ایده در سال 1974 ارائه گردید زمانی که شرکت Atari با قرار دادن دستگاههای بازی آرکیدش در مکانهای محدود مشکل داشت. برای اینکه شرکت Atari خانواده ها را راضی کند او ایدهی ساخت یک پیتزا رستوران به همراه حیواناتی که انیمیشن سازی شده بودند را داد و میخواست تا آنجا که میتواند یک {بازی} آرکید بسیار بزرگ بسازد. در حالی که آن ها منتظر آمادهشدن سفارش پیتزاهایشان بودند میتوانستند بازیهای شرکت Atari را انجام دهند. این کانسپت و ایدهی تازه مدت زمان زیادی طول کشید تا به عنوان یک بازار کار واقعی اجرایی شد. در 16 ام ماه می سال 1977 بود که اولین Pizza Time Theater در San Jose به وجود آمد.
آغاز کار در 16 ام ماه مای 1977 یک موفقیت بسیار بزرگ محسوب میشد. شهردار Janet Gray Hayes به همراه افراد بزرگ دیگر جامعه در آن زمان با حضور در اولین روز آغاز به کار این Pizza Time Theater در San Jose به آن خوش آمد گفتند. این کانسپت جدید در بخش سرگرمی خانوادهها یکی دیگر از نوآوریهای سرگرمی از شرکت Atari محسوب میشود. بخش ارتباطات بازار سکه ای در ماه ژوئن سال 1977
این رستوران پر از کارکترهای انیمیشنی بود که در Grass Valley ساخته شده بودند. علاوه بر Chuck E Cheese آن ها Crusty the Cat, Jasper T. Jowels و سگ آوازهخوان را نیز به وجود آوردند.
افراد ارشد شرکت Warner Communication از فرصت به وجود آمده استفاده کردند (در آن زمان Bushnell مشغول Chuck E Cheese شده بود) و بخشهای مختلف شرکتی را که خریده بودند جست و جو کردند و زیر و بم آن را فهمیدند.
آن ها تا حدودی تحمل کرده بودند اما فهمیدند که آن چیزی خواهد بود که {در آینده} کنار خواهد رفت. آن ها {موضوع اصلی را} نفهمیده بودند. Bushnell
1977 : آنچه در بخش خانگی شرکت Atari گذشت
علاوه بر ادامهی کار بر روی پروژهی Stella، شرکت Atari محصولات دیگری را نیز برای بخش بازار خانگی در سال 1977 به بازار عرضه نمود .یکی از جالب ترین آنها عرضهی Atari Video Music بود. این محصول جدید از Atari توسط Bob Brown طراحی شده بود و بر اساس شایعات در یکی از دورهمی های مشهور Bushnell بود که ایده ساختش مطرح شد.
Bob Brown عنوان Video Music را طراحی کرد. عجیب ترین محصول تولیدی ما تا به آن زمان. به طور همزمان آن را به استریو و تلویزیونتان وصل کنید و صدای منتشر شده {توسط این دستگاه} تصاویر متفاوتی را به نمایش می گذارد. افراد شرکت Sears از ما پرسیدند که حین انجام ساخت این بازی مشغول به چه کاری بودیم(در واقع چی دود می کردیم؟!) طبیعتا یکی از همکاران ما به آن ها نشان داد که در حال کشیدن چه چیزی بودیم! (اینجا منظور این هست که برخورد بدی با آن افراد شد.) Al Alcorn
این دستگاه برای همکاری با دیگر وسایل استریو طراحی شده بود. از طریق RCA audio-in موسیقی وارد دستگاه میشد و از طریق یک بخش خروجی تصویر بر روی نمایشگر به نمایش در می آمد. شیوه های متفاوتی وجود داشت و صحنه های انیمیشن شده همگی بر اساس اسپکتروم موسیقی که اجرا می شد، به نمایش در می آمدند.
ما احساس میکردیم که عنوان جدید Video Music باعث اضافه شدن سرگرمی و هیجان بیشتر به بازار موسیقی می شود. Kerry Crosson مدیر وقت بخش بازاریابی محصولات جدید شرکت Atari
این دستگاه اولین بار در ماه ژانویه 1977 در برنامه ی CES نمایش داده شد اما هیچ وقت نتوانست توجه مردم را به خود جلب بکند. فروش این دستگاه جدید و نوآورانهی Atari تا حدود 1 سال بعد از عرضه اش ادامه یافت ولی بعد از آن تولید و عرضهاش متوقف گردید.
با اینکه همچنان پروژهی Stella با تمام قدرت پیش میرفت، شرکت Atari تعدادی بازی دیگر مربوط به بخش خانگی را در بازار عرضه کرد. عناوینی همچون Super Pong Pro-Am (C-200), Super Pong Pro-Am Ten (C-202), Ultra Pong (C-402(S)) و Ultra Pong Doubles (C-402(D)). علاوه بر این، شرکت Atari کنسولهای بازی دیگری را نیز به وجود آورد که یونیک بودند و عناوینی به جزء pong را اجرا می کردند. بازیهایی از جمله Video Pinball (C-380) و Stunt Cycle (C-450). بسیاری از این بازیها توسط شرکت Sears در بازار عرضه شدند و البته نام این شرکت نیز بر روی این محصولات قرار گرفته بود.
سال 1977 را میتوان به گونه ای پایان این نوع بازیها و حضور اینگونهی Atari در صنعت بازی دانست. شایعات میگویند که شرکت Atari تا اواخر سال 1978 تعداد زیادی نسخهی فروخته نشده از این بازی ها را در انبار داشت و قصد داشت که آن ها را دور بریزند. اما شرکت Atari به جای این کار این بازیها را به خیابان Borregas برد و با یک ماشین تاکسی مانند چندین بار از روی آن ها رد شد تا کسی نتواند دوباره از این محصولات استفاده کند.
1977 و عرضه ی دستگاه Atari Video Computer System
در سال 1977 مهمترین پروژهای که در شرکت Atari جریان داشت کنسول بازی بود که توانایی انجام بازیهای تعویض پذیر را داشت. کنسول بازی Stella که در نسخهی نهاییش به Atari Video Computer System (VCS) تغییر نام داد. کنسول بازی ای که سالیان سال گیمرهای مختلف را سرگرم کرد. مشخصات این دستگاه عبارتند از :
- 6507 processor (6502 derivative) running at 1.2 MHZ
- 128 bytes of RAM, 4K bytes of ROM addressable on cartridges
- TIA custom video and audio chip
- 6532 timer
- Two controller ports that could support 8-way joysticks with a fire button, potentiometer-based paddles, driving controllers, or keypads
هدف شرکت Atari این بود که این سخت افزار از بازیهای شبه Pong و شبه Tank پشتیبانی کند. برای این کار آن ها دو گیمر را که در قالب آبجکت های 8 بیتی بودند به بازی اضافه کردند، همچنین توپ هایی را که در قالب آبجکت های 1 بیتی دیده میشدند و یک زمین بازی که رزولوشن کمی داشت و توسط سخت افزار {برای اجرای آن } پشتیبانی میشد.
با میلیونها دلاری که Warner به شرکت Atari تزریق کرده بود این شرکت توانست تا بهترین استعدادهای مهندسی را برای ساخت بازی برای VCS متقاعد کند. Atari آگهی تبلیغاتی را منتشر کرد و در آن به موضوع استخدام برنامهنویسانی {با استعداد} برای سخت افزار جدید این شرکت اشاره کرد. افرادی همچون Larry Kaplan و Alan Miller, Larry Wagner و Ed Riddle از اولین کسانی بودند که توسط Atari {به عنوان برنامه نویسان جدید} استخدام شدند.
من آگهی تبلیغاتی آن ها را در Mercury News دیدم و برای گرفتن آن ها درخواست دادم. من یکی از 100 ها نفری بودم که درخواست داده بود و Bow Brown بعد ها به من گفت که آن ها من را استخدام کردند زیرا من یک Altair 8800 {در آن زمان} خریداری کرده بودم (این دستگاه اولین کیت کامپیوتر خانگی محسوب می شد). Larry Kaplan
اندکی گذشت و تمامی برنامهنویسان جدیدی که در Atari استخدام شده بودند همگی فهمیدند چقدر کارکردن با Video Computer System و پروژهی Stella سخت است. برنامهنویسان باید تمامی جزئیات و خصوصیات این سخت افزار جدید را فرا میگرفتند تا میتوانستند از تمامی قدرتشان استفاده کنند. آبجکتهای محدودی برای کارکردن با آن ها وجود داشت و حافظهی کمی نیز این سخت افزار دارا بود، بنابراین {طبیعی بود} که اکثریت {این پردازش ها} می بایست وقتی دستگاه در حال انجام کار بود، انجام می شد.
یک بازی معمولی از Vertical Blank (فاصلهی زمانی رفرش تصویر بر روی تلویزیون و نمایش دوبارهی تصویر دیگر بر روی آن) برای انجام محاسبات مربوط به بازی، دادن خروجی تصویر و سپس نمایش آن تصویر خروجی در زمان Horizontal Blank استفاده می کرد (Horizontal Blank زمانیست که تصویر بر روی صفحه نمایش نشان داده خواهد شد.) این کار آنقدر پروسهی پیچیدهای بود که برنامهنویسان را مجبور میساخت دایرهی محاسباتی مربوط به آموزشهای مختلف را مورد مطالعه قرار دهند، تا بتوانند کدهای مربوط به بازی را درست در همین مدت زمان اندک قرار دهند.
نوشتن هستهی اصلی بازی {کد ها} که باعث میشد برنامه ها به وجود بیایند و اجرا شوند، همانند حل معماهای بسیار سخت و پیچیده به همراه احتمالات بسیار زیاد بود. تنها یک کلاس مشخص از برنامه نویسان بودند که میتوانستند با اینچنین{پروسه ی میکرو کد نویسی} کنار بیایند. اگر {این دستگاه} به راحتی برنامهریزی میشد ما نیازی به داشتن این برنامهنویسان نداشتیم، زیرا مشخصا {آن ها از انجام این کار های آسان} کسل و خسته می شدند. Steve Mayer
در روزهای ابتدایی محدودیتهای شدید سختافزاری باعث میشد بعضی طراحیهای بازیها غیر ممکن شوند و البته {امکان طراحی آن را} نابود میکرد. بنابراین کانسپت بازی میبایست در ذهن فرد با تمامی این محدودیت های شدید به وجود میآمدند. بعد از اینکه یک کانسپت هیجان انگیز و البته قابل اجرا در ذهنم آمد من آن را نوشتم و سپس دربارهاش با دیگر اعضای گروه همچون David Crane، Bob Whitehead، و Larry Kaplan صحبت کردم. Steve Mayer
دستگاه 2600 به نحوی طراحی شده بود که یک دستگاه برای هکرها و خورههای کامپیوتری باشد. به طور فریبندهای ساده به نظر میآمد ولی دارای قسمت ها و بخش های باز و استخراج پذیری بود که میتوانستند برای حدود 20 سال قدرت بیشتر و بیشتر از آن بگیرند.
اکثر ROM کارت های مربوط به دستگاه VCS 2 کیلوبایتی بودند و برنامه نویسان نیاز داشتند تا تلاش بسیار زیادی را برای اجرای یک بازی قابل قبول بر روی این دستگاه با این فضای کم انجام دهند. Alan Miller
برنامهنویسی برای دستگاه VCS مستلزم تمرین های بسیار و تکرار تمرین های خوب مربوط به برنامهنویسی است. حقهها و ریزهکاریهای سخت افزار جدید Atari توسط برنامه نویسان کشف شدند و برنامهنویسان جدید میبایست به سرعت از این کشفیات استفاده کنند تا بتوانند موفق شوند. Joe Decuir توانست روش متداول color-cycling را به وجود آورد که یکی از مشکلات متداول دستگاههای VCS را متوقف سازد مشکلی که ادعا میشد در دستگاه های Pong نیز وجود دارد. این مشکل، “burn-in” در بازیهای آن زمان بود. علاوه بر این حقهی Flicker دیگر حقهی استفاده شده توسط برنامه نویسان آن زمان است که به برنامهنویسان اجازه میداد تعداد آبجکت بیشتری را در آن واحد بر روی یک صفحه نمایش نشان دهند. بیشتر از آن مقداری که سخت افزار در حالت عادی به آن ها اجازه میداد.
در نهایت شرکت Atari در تابستان 1977 دستگاه VCS را در نمایشگاه و برنامه ی CES معرفی کرد و قصد داشت که آن را تا ماه اکتبر به بازار عرضه کند .آن ها میدانستند که بهترین محصول موجود در بازار متعلق به آن هاست با این حال نمیدانستند که این مسئله را چطور با خریداران و خود بازار در میان بگذارند.
در پروسه ی تولید، شرکت Atari به مشکلاتی بر خورد که عرضهی این دستگاه را در آینده به تعویق میانداخت. دستگاه های VCS تولیدشان بسیار سخت بود. علاوه بر پروسهی تولید، تست آن ها نیز سخت بود. طراحی این دستگاه به دو نوع پیچ نیاز داشت که تشخیص آن ها از یکدیگر برای تیم خط ساخت و تولید مسئلهای مشکل محسوب می شد. علاوه بر این جعبهی دستگاه از دو بخش پلاستیکی تشکیل شده بود که در صورت عدم استفادهی سریع از آن ها برای ساخت جعبهی دستگاه، این قسمت ها جمع میشدند.
چندین مدار کامل کننده {دستگاه} و نیاز به کارتریج و تلویزیون برای تست کامل دستگاه از دیگر مسائل و مشکلات بر سر راه Atari محسوب میشدند. در نهایت مشکلاتی از قبیل عدم داشتن سرعت کافی پردازندههای برخی تولید کنندهها و برخی مشکلات دیگر همگی باعث شدند در عرضهی دستگاه VCS شرکت Atari تاخیر بیافتد و بعضی خردهفروشان نیز از این مسئله بسیار ناامید شدند.
اواخر نوامبر سال 1977 بود که شرکت Atari بعد از کش و قوس های فراوان دستگاه VCS را به بازار عرضه کرد. Sears نیز نسخهی مربوط به خودش را از این دستگاه ساخت و با نام Sears Tele-Games Video Arcade به بازار عرضه کرد. این دستگاه 199 دلار قیمت داشت و دارای خود کنسول، سوییچ باکس مربوط به تلویزیون، پدل کنترلر و دو عدد جوی استیک بود. علاوه بر این شرکت Atari یک نسخه از بازی Combat را نیز بر روی هر یک از این کنسول ها به خریداران می داد.
8 بازی دیگر نیز همراه با عرضهی این کنسول عرضه شدند که اکثرا از عناوین سکهای مشهور شرکت Atari محسوب میشدند که شرکت Atari آن ها را برای این کنسول طراحی کرده بود. عنوان Combat توسط Decuir، Larry Wagner. Larry Kaplan طراحی شده و اساسش نیز بازیهای سکهای Jet Fighter و Tank بود. این یک عنوان بسیار خوب برای عرضه به همراه کنسول به شمار میآمد. یک عنوان دو نفرهی معتاد کننده که دارای یکی از بهترین عناوین دو نفرهای بود که صنعت بازی تا به آن موقع به خود دیده بود، بازی Tank Pong.
اولین باری که من عنوان Combat را بر روی صفحه نمایش تلویزیون ها دیدم بسیار تعجب کردم(اینجا از لفظ انفجار استفاده شده است.)عنوان های آرکید واقعی در آن موقع بر روی صفحه نمایش اجرا می شدند. یک طرفدار ناشناس شرکت Atari
{یکی از عناوین لانچ دیگر} بازی Air-Sea Battle که توسط Larry Kaplan طراحی شده بود و بر اساس دو بازی سکهای Destroyer و Anti-Aircraft ساخته شده بود.
Air-Sea Battle بر اساس یکی از عناوین سکه ای Atari با نام Anti-Aircraft طراحی شده بود. در آن زمان ما از هر بازی که که میتوانستیم {بر روی سخت افزار اجرا کنیم} بهره بردیم. Larry Kaplan
علاوه بر داشتن یک اکشن دو نفرهی بسیار جذاب٬ باکس آرت بازی Air-Sea Battle یکی از بهترین باکس آرتهای تاریخ صنعت بازیهای ویدویی شناخته میشود. باکس آرت این بازی توسط Cliff Spohn کشیده شد. شخصی که همین کار را برای بازی های Combat و Street Racer و بسیاری از بازی های آیندهی شرکت Atari انجام داد.
طراحیهای انجام شده جزئیات مختلفی را به نمایش در میآورد. جزئیاتی که دقیقا احساس من را نسبت به همین بازی بیان می کرد. گرافیک آن زمان بازیها در حد بسیار پایینی قرار داشت و طراحی انجام شده برای باکس آرت ها نقش بسیار پررنگی در انتقال تجربهی گیم پلی به گیمر داشت. وقتی که من Air-Sea Battle را انجام میدادم، {انگار} آن را بر روی طراحیهای انجام شده برای آرت بازی، تجربه می کردم. یک طرفدار ناشناس از شرکت Atari
یکی دیگر از عناوین شرکت Atari بازی Video Olympics بود که توسط Joe Decuir طراحی و ساخته شد. این بازی تغییرات مختلفی که عنوان Pong در طول تاریخ به خود دیده بود را شامل می شد. ایدهی اصلی شرکت Atari نیز دقیقا همین بود. این بازی توسط 1 تا 4 نفر انجام می شد و دارای بازیهای متفاوت و متمایزی بود که بر اساس عناوین سکهای شرکت Atari همچون Pong ،Pong Doubles ،Goal IV ،Quadrapong و Rebound ساخته شده بودند.
بازی Street Racer هم در میان لانچ کنسول Atari قرار داشت. عنوان 1-4 نفره که 27 مسابقهی ریسینگ را شامل میشد. البته گرافیک و صدای این بازی بسیار مبتدی و ساده بود. Number Cruncher حالتی از این بازی بود که توانست طرفداران بسیاری را برای خود دست و پا کند. حالتی که در آن بازیبازان به جمع آوری امتیازات فراوان برای بازی خود میپرداختند.
دیگر عناوین لانچ عبارت بودند از بازی Surround طراحی شده توسط Alan Miller و بازی Indy 500 طراحی شده توسط Ed Riddle که اساس ساختش بر روی بازیهای سکه ای Gran Trak 10 ،Gran Trak 20 ،Indy 4 ،Sprint ،LeMans و Crash n’ Score استوار بود.
عنوان Surround بر اساس یک کانسپت گیمپلی طراحی شده بود که در بسیاری از عناوین آرکید آن زمان اجرا میشد. عناوینی همچون Dominos از شرکت Atari و Blockade از Gremlin و Bigfoot از Meadow .Alan Miller
عنوان Indy 500 یک بازی ورزشی بود که در آن 14 عنوان متفاوت گنجانده شده بود و به آن جانی تازه بخشیده بود. این عنوان قیمتی کمی بیشتر از بازی های دیگر شرکت Atari داشت زیرا به همراه آن دو کنترلر مربوط به بازی های ریسینگ عرضه شد. کنترلرهایی که طبیعتا باعث می شدند قیمت این بازی بالاتر برود. Arnie Katz و Bill Kunkel
عرضهی دیر هنگام سخت افزار جدید Atari و علاقهی کم خریداران باعث شد تا خرید نسبتا کمی را این دستگاه در کریسمس سال 1977 تجربه کند. با اینکه پرفروشترین سخت افزار آن فصل VCS بود اما به هر حال آنطور که باید و شاید هیجان انگیز و عجیب نبود. در پایان سال مالی 1977-1978 در ماه ژوئن شرکت Atari تقریبا همهی 400 هزار دستگاه تولید شده را فروخته بود و درآمدی برابر با 120 میلیون دلار به دست می آورد. اما همچنان { بر طبق پیش بینی ها } شرکت Atari بر روی هر یک از سخت افزار های فروخته شده ی VCS ضرر می داد.
مردم نمیدانستند که 30-50 دلار بر روی بازی های موجود(همچون نسخه ی خانگی Pong) در بازار خرج کنند یا 180 دلار برای خرید یک دستگاه VCS شرکت Atari متحمل هزینه شوند. قیمتی که بسیار بسیار زیادتر {نسبت به آن بازی ها } به حساب می آمد. Alan Miller
شرکت Atari درست قبل از عرضه ی VCS استارت پروژهی نسل بعدی این دستگاه را نیز زد و Bushnell به تیم موجود در Grass Valley ماموریت داد تا بر روی آن دستگاه جدید شروع به کار کنند. با توجه به بازهی زمانی 2 سالهی در نظر گرفته شده برای حضور VCS در بازار جهانی، به نظر میرسید که Atari مدت زمان خوبی را در دست دارد تا بتواند دستگاه جدید و بهتری را به بازار عرضه کند. با این حال قبل از عرضهی نسخهی نسل بعدی VCS شرکت Atari نیازمند این بود تا فروش دستگاه VCS را افزایش دهد.
در این مقالهی 5 قسمتی بازهی زمانی مربوط به تاسیس شرکت Atari تا عرضهی VCS را بررسی کردیم و اتفاقات و رویدادهای تاریخی مربوط به آن زمان را مورد تحلیل قرار دادیم. تنها با خواندن بخشهایی از این مقاله میتوان پی برد که Atari پدر بر حق صنعت بازی و خالق صنعت بازیسازی مدرن است. شرکتی که تاثیر هایش در بازارهایی خارج از بازارهای مربوط به صنعت بازی نیز به وضوح روشن است. تربیت افرادی مثل Steve Jobs و Steve Wozniak.
بازیسازان بزرگی همچون مارک سرنی، ایجاد کنندهی صنعتی بودند که بعدها شرکت های ژاپنی از جمله نینتندو و بسیاری شرکت های دیگر وارد آن شدند و بخش های مختلف آن را به جلو بردند. با این حال هیچ گیمری نباید تاثیر Nolan Bushnell را بر روی صنعت بازی فراموش کند. در دورانی قرار گرفتیم که گاهی اوقات حتی بازیسازان هم هایپ می شوند. افرادی مثل جان کارمک، میاموتو، مارک سرنی، سید میر که همگی تاثیر بسیاری بر روی صنعت بازی گذاشتند و مورد احترام همه هستند.
آیا بهتر نیست بخش کوچکی از مطالب منتشر توسط خودمان را به Nolan Bushnell اختصاص دهیم؟! او صنعتی را تجاری کرد، که همهی ما گیمرها را سالیان سال است به خود مشغول کرده. صنعتی را تجاری کرد که با قدرت در مقابل هالیوود و صنعت سینما قد علم می کند و آن را به زانو در می آورد (و حتی رکورد افسانه ای Avatar فیلم جیمز کمرون تنها در 3 روز توسط یک بازی زده می شود)، صنعتی را تجاری کرد که بعد ها PlayStation ها و Xbox ها وارد آن شدند.
در نبود این مرد افسانهای و بزرگ صنعت بازی شاید 10 ها سال از آن جایگاهی که درش واقع شده عقب تر بود. همانطور که در آغاز همین مقاله هم گفتیم، درست زیر سایهی همین شرکت Atari و بگذارید دقیق تر بگویم، زیر سایهی بلند همین مرد افسانهای بود که صنعت بازیسازی مدرن متولد شد. نگارندهی این مطلب هدفش از نوشتن این متن تنها یادآوری این حقایق به گیمرهاست تا فراموش نکنند، مبدا صنعت بازی کجاست و چه کسی آن را به وجود آورده است.
سلام میثم من میخوام استریم کنم به نظرت کجا استریم برم؟
سلام
استریم جی میتونه جای خیلی خوبی باشه. خصوصا اینکه هر کسی نمیتونه هر چرندی رو توی کامنتها ارسال کنه. آپارات هم برای شروع بد نیست و چون جمعیت زیادی توش هست هم درامد بیشتری خوهای داشت و و هم زودتر شناخته میشی ولی در عوض هر بی سر و پایی امکان داره بیاد وسط استریم و فحش ناموسی و هر چی بخواد بهت بده و نظارتی هم نیست.
تا وقتی معروف نشدی و سوزر پیدا نکردی روی توییچ و یوتیوب به صورت مجزا نرو
ممنون
میثم جان من میخوام استریم کنم به نظرت کجا استریم برم؟
واقعا این پنج قسمت جالب بود.اینکه از کجا این صنعت شکب گرفته و چه کسایی توش کار کردن تا به اینجا برسه.مقاله طولانی بود ولی خیلی جالب بود.دقیقا مثل اینکه همه استیو جابز رو میشناسن ولی هیچ کس نمیدونه اگر دنیس ریچی نبود زبان c هم نبود و مایکروسافت و اپلم معلوم نبود با چه زبانی و سیستمی کار میکردن و به اینجا میرسیدن.همه جابز و بیل گیتس رو میشناسن ولی خیلیا نمیدونن کسی که ستون اینا رو پایه گذاشت دنیس ریچی بود.بازی سازای الانم همینطور.خیلی عالی هستن و راه بلد و راه درست کن ولی کسی مثل بوشنل رو میخواستن که براشون راه و چاه رو نشون بده.ممنون از مقاله.عالی بود