داستان

داستان Dark Souls 3 – قسمت اول

داستان Dark Souls 3 – قسمت اول

 –

سه گانه Dark Souls با عرضه نسخه سوم تقریبا به پایان رسید و آنطور که مشخص شده فعلا سازندگانش برنامه‌ای برای ساخت ادامه آن ندارند. سری Souls همیشه مقدار زیادی از داستان و روایت آن را بر عهده گیمر‌ها گذاشته است. این مورد باعث شده است تا مقدار زیادی از داستان بازی توسط عده زیادی از گیمر‌ها نادیده گرفته شود و به نوعی پایان بازی برای بسیاری از گیمر‌ها گنگ باشد. در ادامه این مطلب به شرح داستان Dark Souls 3 خواهیم پرداخت.

داستان Dark Souls 3 – قسمت اول 1

باز هم آتش، باز هم فرا رسیدن عصر تاریکی و شخصیتی طلسم شده که باید همه تصمیم‌های مهم را اتخاذ کرده، آتش را باز روشن کرده و یا آغاز کننده عصر تاریکی باشد. در سینماتیک اول Dark Souls 3 باز‌هم شاهد این موارد هستیم و گیمر بازهم به عنوان یک فرد طلسم شده با Curse of the Undead در بازی حضور خواهد داشت، البته اینبار به او از نام Unkindled One یاد می‌شود. داستان در دو بازی گذشته بدین صورت روایت شد که اولین آتش که توسط Lord Gwyn روشن شده بود در حال خاموش شدن است و فردی منتخب باید آن را روشن کرده و ارباب جدید آتش باشد. در غیر این صورت عصر تاریکی آغاز خواهد شد. در دنیای Dark Souls 3 به نظر حالا حتی کوچکترین اثر از آتش باقی نمانده و در واقع خاموش شده است. حالا تنها شانس موجود است تا قبل از خاموشی ابدی این آتش، آن را نجات داد. روشن کردن آتش، قرن‌ها و شاید هزاران سال است که ادامه پیدا کرده و حالا در داستان Dark Souls 3 شاهزاده‌ای به نام Prince Lothric صرفا به عنوان ادامه دهنده این راه به دنیا آمده است. هدف او در کل زندگی تاریکش، روشن کردن اولین آتش و مطمئن شدن از خاموش نشدن آن است. او در واقع جایگزین پادشاه این سرزمین است و واقع باید تبدیل به Lord of Cinder شود. در مواجه اولیه‌ی گیمر با Firelink Shrine شاهد این هستیم که چند تخت پادشاهی در این مکان طراحی شده است و بزرگترین آن مربوط به Price Lothric است. به نوعی سرنوشت او حتی قبل از به دنیا آمدنش ترسیم شده بود. او باید آتش را روشن کرده و تبدیل به Lord of Cinder جدید شود. او باید دنیا را با روشن کردن آتش و ادامه دادن همین عصر نجات دهد. البته او علاقه خاصی به انجام اینکار ندارد.

داستان Dark Souls 3 – قسمت اول 2

شاهزاده این داستان، تحت تاثیر یک طلسم به دنیا آمد که باعث شد فلج باشد. او نمی‌تواند حرکت کند و بدنش به شکل عجیبی رشد کرده است. تمام این مشکلات جسمی به راحتی هر فردی را از رسیدن به هدفش باز می‌دارد اما دلایلی دیگر نیز وجود داشت که باعث شده بود Prince Lothric علاقه‌ای به روشن کردن آتش نداشته باشد. در سینماتیک اولیه مبارزه با گیمر با Prince Lothric، او به وضوح اشاره می‌کند که علاقه‌ای به تبدیل شدن به Lord of Cinder را ندارد. او از روشن کردن آتش به عنوان طلسم یاد می‌کند و عقیده دارد که آتش باید برای همیشه خاموش شود. در حقیقت او واقعا از این ایده‌ها متنفر است و قصد دارد هر کسی را که می‌خواهد آتش را روشن کند متوقف کند. اما در حقیقت این حس چگونه به وجود آمده است؟ شاید طلسمی که باعث فلج شدن او شده دلیل اصلی باشد و یا شاید او در مورد تمدن‌های گذشته که آتش را روشن کردند مطالعه داشته است. افرادی که در نهایت باز هم با خاموش شدن آتش و شیوع طلسم Undead مواجه شدند. یکی از دانشمندانی که در زمان کودکی به Lothric آموزش می‌داد از افرادی بود که اعتقاد زیادی به روشن کردن اولین آتش و ادامه این چرخه نداشت. کودک‌ها ذهنی بسیار تاثیر‌پذیر دارند و معمولا به اطرافیان خود در این زمینه توجه بسیاری دارند. به نظر می‌رسد که Prince Lothric این چیز‌ها را از آموزگار خود فرا گرفته و در طول زمان نفرت خاصی نسبت به سرنوشت خود پیدا کرده است. البته هیچ دلیل محکمی برای ثابت کردن این فرضیه وجود ندارد اما دلایل محکمی نیز برای تکذیب آن در دسترس نیست.

داستان Dark Souls 3 – قسمت اول

بدین ترتیب Prince Lothric هیچگاه اولین آتش را روشن نکرد و باعث شد که عصر تاریکی آغاز شود. دنیا شروع به تغییر کرد اما طلسم Undead از بین نرفت بلکه بزرگتر و بزرگتر شد. یکی از بزرگترین اشتباهات در مورد عصر تاریکی این است که عده زیادی فکر می‌کنند این عصر، پایانی بر دنیا خواهد بود اما اینگونه نیست. اگر کسی آتش را روشن نکند، دنیا نابود نخواهد شد و تنها نکته قابل توجه این است که طلسم Undead بیش از پیش پیشرفت خواهد کرد. عواقب تصمیم هولناک Prince Lothric در دنیای Dark Souls 3 به خوبی قابل مشاهده است. شاید بزرگترین نماد این تصمیم وجود منطقه‌ای به اسم Undead Settlement است که فقط Undeadها در آن زندگی می‌کنند. پس در نهایت می‌توان گفت که Lothric باعث پایان دنیا نشده است اما آینده را به شکلی بسیار تاریک بد تغییر داده است، به گونه‌ای که تا به امروز مشاهده نشده بود. اینجاست که وظیفه گیمر که به نام Unkindled One شناخته می‌شود آغاز می‌شود. تاریکی سال‌های سال است که دنیا را فرا گرفته است، طلسم Undead تقریبا به هیچ کس امان نداده و حالا اولین آتش قدرتی برای مبارزه با تاریکی ندارد.

داستان Dark Souls 3 – قسمت اول

بعد از تصمیم هولناک Prince Lothric اوضاع دنیا به حال خود رها شده بود، تا که یک روز ناقوسی به صدا در آمد. این ناقوس در واقع پیامی اضطراری بود که از Firelink Shrine به گوش می‌رسید. این ناقوس در واقع پیامی اضطراری برای بیدار شدن The Unkindled و Lords of Cinder بود. آنها باید تلاش کنند تا اولین آتش را قبل از نابودی کامل نجات دهند. در سینماتیک اولیه Dark Souls 3 شاهد آن هستیم که بعد از به صدا در آمدن ناقوس Abyss Wathcers، Aldrich Devourer of Gods و Yhorm The Giant از خواب طولانی خود در کنار شخصیت اصلی بازی بیدار می‌شوند. هنوز مشخص نشده که چه دلیلی برای بیدار شدن این سه Lord of Cinder به صورت دقیق وجود داشته است شاید هر سه آنها در مقطعی مشخص باعث روشن شدن آتش بودند. گیمر برای به پایان رساندن بازی باید پنج Lord of Cinder را در Firelink Shrine روی تخت پادشاهی خود بنشاند. پس به نظر پنج فرد آخری که آتش را روشن کرده باید در این لیست حضور داشته باشند. در بین آنها به نظر Yhorm The Giant از همه پیر‌تر است و Prince Lothric نیز آخرین Lord of Cinder است که به وظیفه خود عمل نکرده. نکته جالب این است که گیمر شاید از خود سوال کند که چرا نیاز به وجود Lord of Cinder است و چرا مانند بازی‌های قدیمی این سری نمی‌توان با کشتن همه دشمن‌ها آتش را دوباره روشن کرد؟ باید گفت که این روش وقتی پاسخ‌گو بود که اولین آتش در حال خاموشی بود، یعنی هنوز قسمتی از آن روشن بوده است. حالا شرایط کمی فرق می‌کند و با عمل نکردن Lothric به وظیفه خود و خاموشی تقریبی آتش حالا به قدرت بیشتری برای روشن کردن دوباره آن نیاز است. ما می‌دانیم که ناقوس باید Unkindled One را بیدار کند اما با وجود Lords of Cinder چه نیازی به این شخصیت است که حتی در سینماتیک اولیه بازی از او به عنوان یک شخصیت “به درد نخور” یاد می‌شود. کسی که حتی لیاقت تبدیل شدن به یک Cinder را ندارد. اینبار هم Unkindled One در واقع فردی است که به طلسم Undead دچار است، درست مثل شخصیت‌های اصلی قبلی سری Dark Souls. او باید دنیا و به صورت دقیق اولین آتش را نجات دهد اما در واقع اسم Unkindled One یک تفاوت بسیار بزرگ را با شخصیت دو بازی قبلی به وجود آورده است. اینجا شخصیت اصلی بازی حتی لیاقت پیوستن به Lords of Cinder را ندارد. دلیل درستی برای انتخاب این نام ارائه نشده اما به نظر می‌رسد که این شخصیت حتی در زمانی که به طلسم Undead دچار شده بسیار ضعیف بوده و حتی این لیاقت را نداشته که به یک Cinder تبدیل شود، Cinder در واقع نقطه نهایی زندگی یک Undead است. Undeadها در نهایت تبدیل به Cinder شده و به Bonfireها اضافه شده تا آنها را روشن نگه دارند. این در حالی است که شخصیت اصلی Dark Souls 3 انقدر ضعیف بوده که حتی لیاقت انجام اینکار را نیز نداشته است. در روح او هیچ آتش و انرژی وجود نداشته است و به همین خاطر نمی‌توانسته تبدیل به Cinder شود. بدین صورت از شخصیت اصلی به عنوان خاکستری اشاره شده که به دنبال تبدیل شدن به آتش است.

داستان Dark Souls 3 – قسمت اول

شاید درک این موضوع کمی سخت باشد. بیاید کمی به گذشته بازگردیم. ما می‌دانیم که کسانی که به طلسم Undead مبتلا شدند در انتها به موجوداتی به نام Hollow تبدیل خواهد شد. کسانی که زیاد در این حالت باقی بمانند عقل خود را از دست داده و دیوانه خواهند شد. در نسخه اول و دوم Dark Souls گیمر با مردن تبدیل به Hollow می‌شود اما چون او Chosen Undead است عقل خود را از دست نمی‌دهد اما در Dark Souls 3 این فرآیند به کلی اتفاق نمی‌افتد. (غیر از اینکه یک سری اتفاقات بسیار خاص در طول بازی رخ دهد.) پس چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟ چرا شخصیتی که به طلسم Undead دچار شده در نهایت سرنوشتی مشابه با دیگران ندارد؟ خب برای Hollow شدن، نیاز به روح است. این شخصیت باید چیزی برای از دست دادن به اسم روح داشته باشد. هر وقت که یک Undead می‌میرد، قسمتی از روحش را از دست خواهد داد تا جایی که چیزی برای از دست رفتن باقی نمانده باشد. اگر آنها روحی برای از دست دادن نداشته باشند چه؟ ما می‌دانیم که شخصیت اصلی Dark Souls 3 حتی لیاقت تبدیل شدن به Cinder را نیز ندارد. شاید دلیل اینکه او نمی‌تواند تبدیل به Cinder شود همان دلیلیست که از Hollow شدن او جلوگیری می‌کند؟ اگر این شخصیت روحی برای از دست دادن نداشته باشد قطعا تبدیل به Hollow نشده و در نهایت لیاقت تبدیل شدن به Cinder را نیز ندارد.

این داستان ادامه دارد…

 

جواد محسنی

جواد محسنی

دبیر بخش خبر وبسایت VGMAG

5 نظر

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید

هجده + هجده =

  • آقا ایول دستتون درد نکنه واقعا
    به قول یه بنده خدایی هر چه از دارک سولز رسد نیکوست?
    با این فرانچایز من زندگی کردم
    دارک سولز بهترین بازیه دوران گیمریه من بوده

  • من یک سوال داشتم چرا این سبک بازی ها ی نقش آوری هیچ‌وقت در ایران طرفدار زیادی مثل بازی های موفق و خدای جنگ یا…. نداره شما دلیلش می دانید البته می دانم این سری بازی خیلی طرفدار هم داره اما به نظر میاد در مقایسه با سبک های دیگر طرفدار کمتری داشته باشد

    • یکی از دلایل اصلی اینه که زبان بسیاری از گیمرها در حدی نیست که بفهمن تو بازی چه اتفاقی در حال افتادنه، دومین دلیلش اینه که این بازی ها صرفا اکشن محض نیستن و تمرکز زیادی روی ساخت و پرورش شخصیتی که گیمر میسازه دارن که همراه با زبان ضعیف میتونه مزید بر علت باشه. سومین دلیل هم طولانی بودن این مدل از بازی هاست که باز هم اکثریت گیمرها حوصله ندارن. در نهایت به سلیقه شخصی برمیگرده همه چیز.

      • مرسی آقا جواد
        دلایل که گفتید درسته من خودمم هم به خاطر زبان سراغ این بازی ها نمی رم و اینکه حوصله زیادی می طلبد و سخت بودن…ا طرفداران این بازی ها قابل احترام هستند چون واقعا یک گیمر حرفه ای باشی تا بتوانی این بازی ها را انجام بدی

  • امیدوارم باز هم از این سری بازی ساخته بشه. یکی از تاثیر گذار ترین فرنچایز های اخیر بوده. خیلی سوال دارم که دوست دارم جوابش در قالب یک قسمت جدید از بازی و یا یک فیلم یا سریال داده بشه.