داستان

در قلب تاریکی – داستان Dark Souls

داستان Dark Souls

بدون شک یکی از تاثیرگذارترین آثار یک دهه اخیر در دنیای بازی‌های ویدیویی، عرضه شدن سری بازی‌های Dark Souls بود. این تاثیر به حدی بود که سالانه شاهد عرضه چندین بازی کپی شده از المان‌های این اثر هستیم ولی هیچکدام از آنها تقریبا نتوانستند به موفقیتی مثل سری Souls دست پیدا کنند. Dark Souls با درجه سختی بسیار زیاد خود شناخته می‌شود و بسیاری حتی از داستان آن اطلاع ندارند و این به خاطر شیوه روایت خاص داستانی در این سری است. در این سری، داستان به صورت سنتی با نمایش کات‌سین‌های مختلف و نمایش صحبت‌های شخصیت‌ها روایت نمی‌شود. در ابتدای هر نسخه، یک کات‌سین مختصر به گیمر نمایش داده می‌شود که کلیات داستان و نقطه شروع آن را به گیمر توضیح می‌دهد. از این پس دریافت نکات داستانی و متصل کردن آنها تماما به عهده گیمر است، چیزی که باعث شد که در بسیاری از نقاط داستانی این سری چند تئوری مختلف وجود داشته باشد. این احتمال وجود دارد که یک گیمر Dark Souls را یک بار تمام کرده اما هیچ ایده‌ای در مورد داستان آن نداشته باشد. نکات داستانی مربوط به این بازی ماه‌ها و حتی سال‌ها بعد از عرضه کشف شدند و به همین خاطر نمی‌توان به گیمر‌هایی که داستان این اثر را درک نکردند خرده گرفت. داستان این اثر به حالت سنتی روایت نمی‌شود، بلکه گیمر باید به دنبال آن بگردد. در این مقاله که توسط پالیگان منتشر شده است، به سراغ داستان نسخه اول بازی Dark Souls می‌رویم.

در قلب تاریکی – داستان Dark Souls 1

نقطه آغاز

نقطه آغازین سری Dark Souls با کات سین فراموش نشدنی آن در ابتدای نسخه اول است. جایی که دنیای این بازی و گذشته آن را تشریح کرده و تاریخ این اثر را در چند دقیقه خلاصه می‌کند. در ابتدای موجودیت دنیا، هیچ آتشی وجود نداشت و به همین دلیل زندگی نیز وجود نداشت اما بعد از آن به صورت اتفاقی آتش پا به دنیا گذاشت. جایی که آتش اولین بار در دنیای Souls مشاهده شد را Kiln of the First Flame می‌گویند. با این آتش، چهار ارباب ارواح (Lord Souls) به وجود آمدند که چهار موجودیت را با خود به همراه داشتند. Nito، The Witch of Izalith، Gwyn و Furtive Pygmy. در این بین بدون شک Furtive Pygmy اسرار آمیزترین موجودیت بین اینهاست. این موجودیت را نقطه آغاز نسل بشر می‌دانند.(در ادامه مقاله به این تئوری اشاراتی می‌شود.) این چهار ارباب ارواح بسیار قدرتمندی را به دست آوردند که به گونه‌ای که آنها تبدیل به خدایان کرد. با تقویت همراه با این ارواح، Gwyn تصمیم به شروع جنگ گرفت. جنگ بزرگی بین Gwyn، Witch of Izalith و Nito بر ضد اژدهایان رخ داد. در این میان یک اژدها به نام Seath The Scaleless که بدنی بدون پولک داشت و به همین خاطر فانی بود به کمک اربابان ارواح آمد. به خاطر خیانت Seath، اربابان ارواح توانستند اژدهایان را شکست دهند. به همین دلیل نیز عصر آتش (Age of Fire) آغاز شد. این عصر باعث شد که زندگی در سرزمین لوردران (Lordran) شکل گیرد. این عصر مدت زیادی به طول انجامید و سرزمین‌های اطراف لوردران نیز از این نعمت بهره‌مند شدند. Lord Gwyn خانه خود را در سرزمین Anor Londo ساخت و از آنجا حکمرانی می‌کرد.

در قلب تاریکی – داستان Dark Souls 2

زوال آتش

اینجا بود که روز‌های تاریک آغاز شدند. روز‌ها، ماها و حتی سال‌ها گذشتند و اولین آتش حالا در حال خاموش شدن است. لوردران با مشکلات بسیار زیادی روبرو شده است. شیاطین در همه جای شهر حضور دارند. انسان‌های داخل شهر همه در حال مرگ هستند و یا حتی بدتر در حال تبدیل شدن به موجوداتی نفرین شده به اسم Hollow هستند. تئوری‌های زیادی مبنی بر اینکه در این بازه زمانی چه اتفاقاتی رخ داده وجود دارد اما چیزی که می‌دانیم، مشکلات لوردران به حد وخیمی رسیده است. تلاش‌های Gwyn و Witch of Izalith برای دوباره روشن کردن اولین آتش به جوابی خوب نرسید. یک نفرین باعث شده که نسل انسان‌ها به ابدیتی از مرگ و دوباره به دنیا آمدن محکوم باشد. در این فرآیند و به دنیا آمدن دوباره انسان‌ها قسمتی از وجودیت خود را از دست داده و به اصلاح تبدیل به موجوداتی به اسم Hollow می‌شوند. در این فرآیند انسان‌ها تبدیل به موجوداتی دیوانه و خشن می‌شوند. تعادل بین زندگی و مرگ، روشنایی و تاریکی در سرزمین لوردران به خاطر این نفرین به هم خورده است. گیمر به عنوان یک فرد نفرین شده و Hollow بازی را آغاز می‌کند. این شخصیت کار خود را از یک تیمارستان مربوط به Hollow آغاز می‌کند. مشخص نیست که این شخصیت چه مدت در این تیمارستان حضور داشته است اما حدس زده می‌شود که او مدت زیادی و شاید صد‌ها سال در این تیمارستان حضور داشته fhan. گیمر به صورت ناگهانی توسط Oscar نجات پیدا می‌کند. شخصی که به عنوان Knight of Astora از او یاد می‌شود. او یک جسد را داخل سلول گیمر می‌اندازد. این جسد شامل یک کلید است که باعث نجات گیمر از این تیمارستان می‌شود. Oscar نیز مانند گیمر به نفرین دچار شده و به زودی تبدیل به یک Hollow خواهد شد. او گیمر را برای ادامه سفر طولانی خود انتخاب کرده است. Oscar داستان و افسانه Chosen Undead را برای گیمر تعریف می‌کند تا او ادامه دهنده راه طولانی برای شکست این طلسم باشد. Oscar بسیار زود می‌میرد و حالا انجام این کار خطیر و شکستن نفرین Hollow به عهده گیمر خواهد بود.

داستان Dark Souls

آغازی برای پایان

گیمر راه خود را برای به پایان رساندن ماموریت خود آغاز کرده و در همان ابتدا با موجودی شیطان صفت که نگهبان تیمارستان است برخورد می‌کند. بعد از شکست این نگهبان شیطانی، گیمر به سرزمین لوردران سفر کرده و برای اولین بار Firelink Shrine را مشاهده می‌کند. در همین جاست که شخصیت گیمر تفاوتی آشکار با دیگر Undeadها را نمایش می‌دهد. او شاید اولین کسی باشد که از تیمارستان فرار کرده است. در حال حاضر او فقط می‌داند که باید دو ناقوس را به صدا درآورد. یکی از آنها در بالای Undead Burg قرار دارد که توسط Belfry Gargoyles نگهبانی می‌شود. دیگری در زیر زمین است و توسط Chaos Witch Quelaag نگهبانی می‌شود. بعد از مشقت‌های فراوان گیمر می‌توان این دو ناقوس را به صدا در آورده اما این پایان ماجرا نیست. حالا گیمر باید به Firelink Shrine بازگردد. یک موجودیت کهن که به شکل ماری بزرگ دیده می‌شود در این قسمت از بازی انتظار گیمر را می‌کشد. نام او Kingseeker Frampt است که شاید حتی قبل از آغاز دوران آتش زندگی خود را آغاز کرده باشد. Frampt برای ادامه دادن راه توسط گیمر، او را راهنمایی می‌کند. او در صحبت‌هایش به گیمر می‌گوید که به دنبال سرزمین Anor Londo باشد و در آنجا به دنبال آرتیفکتی بسیار قوی به اسم Lordvessel بگردد. گیمر با اینکار می‌تواند جانشینی برای Lord Gwyn باشد. Frampt معنی اینکار را برای گیمر تشریح نمی‌کند و فقط در آخر بازی است که گیمر متوجه می‌شود منظور از ادامه دادن راه Lord Gwyn چه چیزیست؟ وقتی گیمر به Lordvessel می‌رسد تقریبا رنج و عذاب زیادی دیده و با باس‌های زیادی درگیر شده است. گیمر در این بین می‌فهمن که با پر کردن این آرتیفکت با ارواح قدرتمند می‌تواند به مکان استراحتگاه Gwyn وارد شود. در این مسیر گیمر باید Witch Izalith، Gravelord Nito، The Four Kings و Seth The Scaleless را شکست دهد. ارواح این ارباب‌ها درون Lordvessel ذخیره خواهد شد. در انتها گیمر می‌تواند با استفاده از Lordvessel وارد استراحتگاه Gwyn شود که در واقع همان Kiln of the First Flame است. جایی که Gwyn منتظر گیمر است.

داستان Dark Souls

شروعی بر عصر آتش یا تاریکی؟

گیمر برای ادامه دادن راه خود باید با Lord Gwyn درگیر شده و این خدای مغرور را شکست دهد. او هزاران سال است که در این زندان ساخته شده از خاکستر ارتش خود اسیر است. او دیگر ارباب خورشید نیست بلکه حالا با نام Lord of Cinder شناخته می‌شود. وقتی Gwyn شکست می‌خورد، گیمر می‌تواند جای او را در Kiln تسخیر کند. او باید برای اینکار Bonfire مربوطه را با فدا کردن بدن فیزیکی خود روشن کرده و عصر آتش را ادامه بخشد. گرچه راه دیگری نیز وجود دارد، راهی که شاید بسیاری از گیمر‌هایی که این اثر را بازی کردند، به سراغش نرفتند. یک موجود باستانی دیگر مانند Frampt با نام Darkstalker Kaathe نیز در بازی حضور دارد. اهداف او نسبت به چیزی که Frampt به گیمر ارائه می‌کند، بسیار سخت‌تر است. او از شما می‌خواهد که Gwyn را شکست داده و عصر تاریکی (Age of Darkness) را آغاز کنید. او اطلاعات خوبی در مورد چگونگی آغاز نسل انسان‌ها در اختیار دارد. گیمر در صورتی با این موجود کهن برخورد می‌کند که به درخواست Frampt باس The Four Kings را شکست داده و با این موجودیت ملاقات کنند. بسیاری از گیمر‌ها Kaathe را در بازی پیدا نمی‌کنند اما او نقش اساسی در درک کردن پایان Dark Souls دارد. او تنها منبع موجود در بازی است که در مورد ریشه‌های نسل انسان و ارباب چهارم اطلاعات دقیقی در دست دارد. این ارباب در واقع همان Furtive Pygmy است که روح تاریکی (the Dark Soul) را برای خود انتخاب کرد. Kaathe شخصیت Gwyn را یک فرد خودخواه ترسیم کرد که با تصمیم‌های خود در مقابل چرخه طبیعی زندگی مقاومت و عصر آتش را به صورت غیر طبیعی طولانی کرده است. او در صحبت‌های خود اشاره می‌کند که عصر تاریکی، عصر انسان‌هاست. اگر گیمر بعد از شکست دادن Gwyn از کنار Bonfire گذر کرده و آن را روشن نکند، همانطور که Kaathe گفت، آتش خاموش و عصر تاریکی آغاز می‌شود. گیمر به جای جایگزینی Gwyn به موجودیتی متضاد به اسم The Dark Lord تبدیل خواهد شد. چه چیزی بعد از تصمیم‌گیری گیمر اتفاق خواهد افتاد؟ شاید ادامه دادن عصر آتش امری بیهوده به نظر برسد چون گیمر در طول بازی سرنوشت شوم سرزمین لوردران را مشاهده کرده است و می‌توان گفت که از آن چیزی باقی نمانده. در تمام بازی، این اثر به گونه‌ای هدفی زیر پوستی را به گیمر القا کرده است، او باید جای Gwyn را بگیرد. آیا بعد از اینکه گیمر تصمیم به ادامه دادن زندگی در عصر آتش گرفت، لوردران به همین صورت باقی خواهد ماند؟ آیا وقتی گیمر تصمیم به نابودی آتش گرفت و تبدیل به The Dark Lord شد، رهبری نسل تقریبا نابود شده انسان‌ها را بر عهده گرفته و حکومتی جدید می‌سازد؟ یا شاید هم همه چیز به تاریکی سپرده می‌شود و هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد. در واقع پاسخ این سوالات هیچوقت داده نشده و به نوعی زیبایی سری Dark Souls نیز به همین ابهامات است.

داستان Dark Souls

وقتی تاریکی آزد می‌شود

روایت داستان در محتوای Artorias of the abyss ادامه پیدا می‌کند، گرچه اتفاقات آن چند صد سال قبل از اتفاقات داستان اصلی پیگیری می‌شود. در این محتوا گیمر درک می‌کند که چه اتفاقی باعث شد که تاریکی در لوردران نفوذ کرده و گسترش پیدا کند. همچنین در این محتوا ارتباط بین انسان‌ها و تاریکی، همچنین ارتباط بین ارواح و آتش نیز بیان می‌شود. سرزمین Oolacile نمایش می‌دهد که ساکنان سرزمین تاریکی چگونه روی کیفیت زندگی تاثیر می‌گذارند. ساکنان این شهر توسط یک موجود کهن (به احتمال فراوان Kaathe) فریب خوردند. ساکنان این منطقه به گونه‌ای فریب خوردند که باید برای پیدا کردن چهارمین روح یعنی The Dark Soul، قبر‌های انسان‌های نخستین را جستجو کنند. این روح اولین بار توسط Furtive Pygmy پیدا شده بود و نتیجه آن بسیار بسیار بد بود، چیزی که باعث شد در نهایت Abyss آزاد شود. شاید بپرسید که Abyss چیست؟ Abyss در واقع تجسم فیزیکی از تاریکی است، مفهومی متضاد با اولین آتش. این موجودیت در واقع حالت خاصی ندارد. Abyss چگونه به وجود آمد؟ Abyss در ابتدا توسط موجودیتی ناقص به اسم Manus احضار شد. به Manus لقب Father of the Abyss دادند. حتی این امکان وجود دارد که او حتی همان Furtive Pygmy باشد اما هیچوقت این احتمال ثابت نشده است. خشم او از اینکه به وجود آمده است باعث شد که Abyss نیز پدیدار شود. گرچه شاید Abyss حالت فیزیکی نداشته باشد اما همیشه به همین صورت نیست. Abyss به حالت سرزمینی برزخ‌گونه در آمد. کسانی که روح خود را به تاریکی تسلیم کردند به این سرزمین وارد می‌شدند. خبر مربوط به مشکلات Oolacile بالاخره به گوش Gwyn و دیگر ارباب‌ها در لوردران می‌رسد. کسانی که حالا از پیشروی بیش از حد تاریکی بسیار نگران شده و حتی ترسیده‌اند! Artorias، یکی از بهترین شوالیه‌های Gwyn به منظور نجات دادن این سرزمین راهی Oolacile می‌شود. در این بین Manus یکی از افراد خاندان سلطنتی Oolacile را به نام Prince Dusk می‌دزد. داستان بازی Dark Souls یک داستان زیبا و خوشحال کننده نیست. Artorias، اولین کسی است که می‌تواند با استفاده از قدرت انگشتر جادویی خود وارد Abyss شود اما حتی قدرت او نیز در مقابل Abyss کافی نیست. وقتی که او در حال پیدا کردن Manus برای آزادی Prince Dusk بود. در این بین او و همراهش که یک گرگ به نام Sif بود توسط Abyss مورد حمله قرار گرفتند. Artorias برای نجات دادن جان همراه جوانش از سپر جادویی خود استفاده کرد اما در این بین Abyss توانست به او حمله کند. بعد از این حمله Artorias دیوانه شد و در ابتدای این بخش گیمر سرنوشت تاریکی برای او رقم می‌زند، مرگ. مقصود بسیار روشن است، حتی فردی دانا و توانا مانند Artorias نیز دلیلی برای ترسیدن از تاریکی دارد اما اگر Price Dusk از دست Manus نجات داده شود، شاید هنوز امیدی برای روشنایی باشد. The Broken Pendant آیتمی بود Manus به سختی دنبال آن می‌گشت. گیمر در انتها موفق به کشتن Manus و آزاد کردن Prince Dusk می‌شود.

جواد محسنی

جواد محسنی

دبیر بخش خبر وبسایت VGMAG

1 نظر

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید

نوزده + پنج =