این روزها تنور بازیهای Rouge-like در دنیای آثار مستقل داغ است و اغلب با اقبال خوبی در میان مخاطبان مواجه میشوند. این مسئله به حدی شده که سازندگان یا به تکرار تجارب موفق افتادهاند و یا سعی میکنند با تغییراتی در مکانیک کلی بازی، اثری متفاوت ارائه کنند. در این میان Moonlighter تلاش کرده تا با تزریق مکانیکهای بازیهای خطی به سبک تصادفی Rouge-like خود را از بقیه متمایز کند. متأسفانه همین تصمیم تبدیل به نقطهای منفی در میان یک تجربه خوب شده است. داستان نصفهنیمه Moonlighter شخصیتهای فروشنده دیدهشده در انواع و اقسام بازیها را در میان دارد. با نقد و بررسی بازی Moonlighter همراه وی جی مگ باشید.
این فروشنده آرزو دارد تا بتواند مانند قهرمانان مشتری خود، به مبارزه با موجودات مختلف در سیاهچالهها برود و برای خود افتخار کسب کند. داستان در Moonlighter آنچنان پیچیده نیست و به تعدادی میانپرده کوتاه خلاصه میشود. قهرمان بازی برای رسیدن به هدف خود به اداره مغازه و دخول به سیاهچالهها برای شکست Boss هرکدام و جمع آوردی موارد اولیه برای فروش و ارتقای تجهیزات مشغول میشود.
قسمت اول بازی باز کردن مغازه و فروش موادی است که از سیاهچالهها به دست میآید. در طول روزی که چند دقیقه به طول میانجامد، شما با چیدن اجناس خود منتظر میشوید تا بازخورد مشتریها در مقابل قیمتگذاری را ببینید. با توجه به عکسالعملها میتوانید بفهمید که آیا قیمت نیاز به کم یا زیاد شدن دارد و یا کافی است. متأسفانه سادگی بیشازحد فروشندگی سبب میشود که بعد از یکی دو ساعت از کندی فروش اجناس خسته شوید. هر بار باید صبر کنید تا مشتری به آهستگی جنس را پای دخل بیاورد و شما با فشردن دکمهای عمل فروش را انجام دهید…این مسئله در ادامه بازی با بزرگتر شدن مغازه خستهکنندهتر هم میشود و آرزو میکنید ایکاش در منویی میتوانستید این کار را بهسرعت انجام دهید.
قسمت دوم و اصلی بازی، ورود به سیاهچاله هاو تلاش برای رسیدن به Boss آن است. این سیاهچالهها 4 طبقه دارند و از اتاقهای تصادفی تشکیلشدهاند و در هرکدام، دشمنان مخصوص خود به همراه مواد اولیه بهخصوص را دارند. طراحی و مبارزه با این دشمنان با توجه به رفتار و قدرتهای خاصشان جذاب است، بهخصوص اینکه میتواند در مقابل هرکدام از اسلحه مخصوص استفاده کرد و استراتژی خاص ریخت. همین سیستم بسیار متفاوت سلاحها، از شمشیر گرفته تا تیرکمان، تأثیر به سزایی در جذابیت مبارزات بازی دارد. هر سیاهچاله یک اتاق مخفی و حوض پرکننده نوار سلامتی دارد و در کل گشتوگذار در آن در کنار سختی پیشرفت بهخوبی کارشده است.
قسمت مهمی از پیشرفت در Moonlighter به جمعآوری مواد اولیه برای ارتقای تجهیزات و فروش در قبال سکه طلا بستگی دارد. همین قسمت است که دخالت مکانیک خطی در بازی Rouge-like مشخص میشود. ارتقا و خرید اسلحه و لباسهای مختلف همگی به سکه طلا و تعداد خاصی از انواع مواد اولیه نیاز دارد. با هر بار ارتقا، دسترسی به درجه بعدی به سکه بیشتری نیاز دارد که افزایش تصاعدی بسیار بالایی دارد. برای مثال ارتقای شمشیر از مرحله 3 از 4 هزار ناگهان به 44 هزار پرش میکند! همچنین طبیعتاً مواد اولیه موردنیاز نیز کمیابتر و بیشتر میشوند. طولی نمیکشد که متوجه میشوید این مکانیک فقط برای افزایش مصنوعی زمان بازی طراحیشده است. پس از شکست Boss هر سیاهچاله نیز باز نیاز دارید تا به آن بروید و دعا کنید که مواد موردنیاز پیدا شوند.
این خود بهتنهایی لذت مبارزات در سیاهچالهها را از بین میبرد. تعداد اتاقها و دشمنان هر سیاهچاله آنچنان بالا نیست که تکرار چندین بار آنها جذاب باشد. بهخصوص اینکه با شکست Boss دیگر میدانید که چیزی خاصی در سیاهچاله نخواهید دید و زمان زیادی نخواهد گذشت که تمامی انواع اتاق در هرکدام را خواهید دید. این مسئله نشان میدهد که ترکیب مکانیک خطی با مکانیک تصادفی در این حد اصلاً جالب نیست. در آثار دیگر این سبک، مانند The Binding of Isaac، هر بار تکرار بازی از اول انواع و اقسام اتفاقات تصادفی را در برداشت و ترکیب دسترسی به سلاحها و قدرتهای مختلف کاملاً تجربه را متفاوت میکرد. متأسفانه در Moonlighter این اصل مهم غایب است و بازی از شما انتظار دارد بدون هیچ تغییری در روال، بارها و بارها از ابتدا مراحل را آغاز کنید.
بازی برای القای حس مدیریت توانایی ارتقای مغازه خود و خرید مغازه برای افرادی مانند آهنگر را میدهد. این افراد با حضور در دهکده محل وقوع بازی توانایی خرید و ارتقا بیشتر در اختیار میدهند و حرکت خوبی برای هدف دادن به تلاشهای مخاطب هستند. البته باز در این میان قیمت بسیار بالای آنها، مزه بدی در دهان شما خواهد گذاشت. این دهکده نیز در ابتدا شلوغ و جالب به نظر میآید ولی مدتی نمیگذرد که متوجه میشوید بهجز چند خط دیالوگ، اتفاق خاصی در آن نمیافتد و همهچیز جنبه ظاهری دارد.
ازنظر گرافیکی Moonlighter حالتی پیکسلی ساده ولی زیبا دارد. جزییات مدلها چندان زیاد نیست ولی رنگبندی مناسب و انیمیشنهای روان شکلی خاص و چشمنواز به بازی داده است. طراحی دشمنان و Boss ها نیز به نحو احسن انجامشده و به حس خوب مبارزات میافزاید. صداگذاری بازی البته چندان قابلتوجه نیست، در کنار افکتهای مناسب، آهنگهای استفادهشده در سیاهچالهها تکراری میشوند و چندان شنیدن چندینباره آنها خوشایند نیست.
Moonlighter در جهت تکان دادن به فرمول شاید تکراری Rouge-like کمی زیادهروی کرده است. بیشازاندازه خطی کردن یک تجربه در کل تصادفی، فقط حس و حال این را داده است که سازندگان برای افزایش مصنوعی زمان بازی جلوی پیشرفت مخاطب را گرفتهاند. با قرار دادن امکانات خطی (ارتقای تجهیزات) در مقابل مراحل تصادفی، Moonlighter از بیخ و بن دچار دوگانگی شده است. البته همه اینها به این معنی نیست که بازی در بطن مشکل دارد. طراحی مبارزات و باسها بسیار جالب و لذتبخش و تا حدی گشت و گزار در سیاهچالههای تصادفی ساختهشده، حداقل در اوایل، سرگرمکننده است. هر سیاهچاله حس و حال کاملاً متفاوت با دشمنان دارد و بهخوبی از یکنواخت شدن مبارزات جلوگیری میکند. ولی ایکاش سازندگان تصمیم خود را در مورد خطی یا تصادفی بودن بازی میگرفتند تا با بازی بهتری مواجه میشدیم.
PC Review
Moonlighter به صورت رسمی توسط سازنده برای نقد در اختیار VGMAG قرار گرفت.
بررسی بازی Moonlighter
-
60%
خلاصه
مثبت:
طراحی دشمنان و Boss های جالب
گرافیک ساده ولی درعینحال زیبا با انیمیشنهای روان
سیستم مبارزه جذاب با انواع و اقسام اسلحه
قابلیت ارتقا مرحلهای تجهیزات مختلف
منفی:
سیستم پیشروی خطی در بازی که منجر به خستهکنندگی آن شده
سیستم مدیریتی بسیار ساده و وقت تلف کن
نیاز به تکرار چندینباره مراحل تکراری برای پیشرفت
نظری ارسال کنید