در میان بازیهای مستقل دو خصلت بسیار پرطرفدار هستند:گرافیک پیکسل آرتی و حالت Rouge-like. نحوه اجرای خصلت دوم بسیار حساس است و در صورت اجرای غیر صحیح، بیشتر بهعنوان راهی ساده برای طولانیتر کردن مصنوعی بازی تبدیل میشود تا مکانیکی که بازی را بهبود ببخشد. این مسئله در مورد Dead Cells تا حدی صادق است. بازی خوبی که با اجرای سؤالبرانگیز مکانیک Rouge-like تا حدی ضربه خورده است اما در کل تجربهای ناب از Hack and Slash و Metroidvania است. همراه وی جی مگ باشید با بررسی بازی Dead Cells (Dead Cells Review).
در Dead Cells شما در نقش تودهای عجیب بازی میکنید که با خزیدن در جنازه بدون سری کنترل آن را بر عهده میگیرد (و از این حیث Earth Worm Jim را به یاد میآورد). داستان چندانی در Dead Cells وجود ندارد بهجز تعدادی دیالوگ کوتاه و در کمال تعجب، با چاشنی طنز! مرکز توجه فقط و فقط گیمپلی و مبارزات در اکثر موارد از نزدیک است. اولین نکته سرعت بالا و روان بودن مبارزات است. همهچیز، از انیمیشنها گرفته تا نحوه کنترل شخصیت اصلی بسیار خوب و مناسب کارشدهاند. باوجود سریع بودن درگیریها، تقریباً تمام دشمنها قبل از حمله بهگونهای تصمیم خود را به شما نشان داده و با اندکی دقت در حرکاتشان میتوانید خود را برای عکسالعمل آماده کنید. دشمنان بهاندازه کافی با یکدیگر تفاوت دارند و همین موضوع سیستم مبارزات را تازه نگه میدارد.
شاید مهمتر از سیستم مبارزه، انواع و اقسام سلاحها و علاوه بر آن، امکانات جانبی در دسترس هستند. علاوه بر سلاحهای اصلی که حرکات، سرعت و قدرتهای مختلفی دارند (مانند bleed و غیره)، تعداد بسیار زیادی کمان، نارنجک، شلاق و تله در بازی وجود دارد. توضیح در مورد تمامی آنها از حوصله متن خارج است اما میتوان گفت که قدرتها و تأثیرات مختلف آنها بر مبارزات بسیار عظیم است. گیر انداختن دشمن سخت در تله، انداختن بمب آتشی و سپس تکهتکه کردن آنها در کسری از ثانیه از لحظات اوج بازی است. یکی از لذات بازی ترکیب مختلف این امکانات برای غلبه بر دشمنان سختتر مراحل بالاتر است. در هر مرحله امکان خرید و پیدا کردن تجهیزات بهتر و متفاوتتر وجود دارد و این خود استراتژی بازی کردن را متفاوتتر میکند.
البته در این میان شاید ترکیب برخی تجهیزات کار را بهجایی میرساند که با توجه به زمان کم شارژ آنها، به استراتژی انداختن تلهها و تجهیزاتی که خودبهخود به دشمنان آسیب میرسانید بسنده کنید و خود را از میدان جنگ دور کنید. این در مراحل بالاتر به انتخابی کم ریسک تبدیل میشود و البته به نظر میرسد سازندهها به این امر واقف بودند. برخی از دشمنان میتوانند با تغییر مکان خود را به شما برسانند و تلهها در صورت نزدیک بودن شخصیت اصلی کار میکنند. باز در این میان ریسک درگیری با برخی دشمنان و یا جمعی از آنها بسیار بالاست و دوری از میدان جنگ بهترین راه برای پیروزی خواهد بود. یکی از دلایل این مسئله شلوغی بیشازحد میدان مبارزه با انواع و اقسام افکتها و قطرات خون و تکههای دشمنان است که به همه جهات پرتاب میشوند و نمیتوان بهخوبی عکسالعمل مناسب در مقابل دشمنان را بکار گرفت.
حالت Rouge-like هنگامی به میان میآید که پس از کشته شدن، بازی از اول آغاز میشود. با هر بار مرگ سلولهای که منبع خرید انواع و اقسام ارتقاها است را از دست میدهید و باید از اول کار را آغاز کنید. البته سلاحهایی که آزاد کردهاید به لیست اضافه میشوند و امکان خرید و پیدا کردن تصادفی آنها در طول مراحل وجود خواهد داشت. در کنار آن در بین هر مرحله باید تمام سلولهای جمع شده را خرج کنید و یکی از mutator ها را انتخاب کنید که شامل افزایش نوار سلامتی و برای مثال قدرت بیشتر سلاحهای خاص میشوند. علاوه بر این، ترتیب مراحل نیز تغییر خواهند کرد و ممکن است هر بار در ادامه از مرحله دیگری سر دربیاورید. این حداکثر تغییر Rouge-like است که معمولاً شامل تغییر خود شکل مراحل است ولی در کل چیزی که بیشتر به چشم میآید تغییر ترتیب مراحل است.
ازنظر ظاهری Dead Cells حداقل در قسمت شخصیتها و انیمیشن آنها در اوج قرار دارد. در برخی موارد مدل شخصیتها آنچنان زیباست که به نظر میآید در اصل مدل سهبعدی بوده که با تکنیک خاصی به حالت پیکسل آرت تبدیلشده است. افکتهای انفجار، جادوها و خون همگی جالب هستند و البته مشکل شلوغ کردن صحنه ذکرشده را نیز در میاندارند. مراحل ولی چندان دارای جزییات نیستند و اکثراً حالت سیاهچاله با رنگبندی مختلف هستند. صداگذاری و موسیقی بازی نیز در حد قابلقبول است. صدای موجودات و جانوران عجیب غریب متفاوت از یکدیگر هستند و حتی در موقع آماده شدن برای حمله میتوان از صدای دشمن به این مسئله پی برد. آهنگهای بکار برده نیز در کل خوب هستند و چندان تکراری نمیشوند.
بازی Dead Cells بهخودیخود اثر بدی نیست اما لذت از تجربه آن کاملاً به مخاطب برمیگردد. تکرار دوباره از اول پس از مقدار زیادی پیشرفت ممکن است برای بسیاری چندان خوشآیند نباشد. طراحی بازی بهصورت خطی به همراه ذخیره پیشرفت در بین مراحل میتوانست بازی را برای کسانی مانند نگارنده مناسبتر کند. از طرفی هستند افرادی که با آغوش باز از این بهقولمعروف Grind استقبال میکنند و از پیشرفت اندکاندک و آزاد کردن امکانات بیشتر و قویتر لذت میبرند. سیستم مبارزه عالی و انواع و اقسام تجهیزات با کاربرد خاص شاید دلیل کافی برای تکرار دوباره و دوباره Dead Cells باشد، و شاید هم این تکرار شمارا خسته کند. قبل از تجربه این بازی کاملاً به این مسئله واقف باشید و در صورت کنار آمدن با آن، تجربهای خوب در انتظار شما خواهد بود. در کل این بازی شاید سختترین اثر برای دادن امتیاز باشد که بتواند حق مطلب را ادا کند!
PC Review
Dead Cells به صورت رسمی توسط سازنده برای نقد در اختیار VGMAG قرار گرفت.
-
7/10
خلاصه
نکات مثبت:
سیستم مبارزات عالی سرعتی
انواع و اقسام سلاحها و تجهیزات که ترکیبهای فراوانی در اختیار مخاطب قرار میدهد
یکی از بهترین نمونههای انیمشین و گرافیک کارکتر ها
حالت Rouge-like جدیدی که به مذاق علاقهمندان خوش خواهد آمد
نکات منفی:
اگر علاقهای به Grind ندارید، بازی خستهکننده میشود
تکیهبر تجهیزات جانبی بهجای درگیری با دشمنان استراتژی بهتری است
شلوغی بیشازحد برخی مبارزات با انواع و اقسام افکتهای گرافیکی
سلام اگر ميشه در كنار اين نقد هاي نوشتاري نقد ويديويي هم بريد كه كسايي از جمله خودم كه حوصله خوندن ندارم بتونم اين نقد ها رو ببينم و بشنوم
فرصت شد بازی رو تجربه کنم.
dead cells یکی از بهترین تجربه های امسالم بود و لیاقت نمره بالاتری رو داشت.حتی شاید نمره کامل!یه جا ایراد گرفتید ((نمیتوان بهخوبی عکسالعمل مناسب در مقابل دشمنان را بکار گرفت.))کنترل بازی خیلی روون بود و مشکلی از این نظر وجود نداره.هر جا هم حس کردید مبارزه خیلی سخت شده(به جز باس فایت ها)میتونید یا به سمت یکی از دریچه های تله پورت فرار کنید وسر از یه نقطه خلوت تر در بیارید یا از حمله های از راه دور (تیر و کمان،تله و…)استفاده کنید.
با این جمله هم مشکل دارم:((اگر علاقهای به Grind ندارید، بازی خستهکننده میشود)) .اساسا تو بازی چیزی تکرار نمیشه که بخوایم از عبارت grind استفاده کنیم.در ثانی به فرض Grind بودن نمیشه جزو نقطه ضعف بازی به حساب آوردش.مثل اینکه بگیم فیفا برای کسانی که از فوتبال خوششون نمیاد،خسته کننده است.خوب اینکه نقطه ضعف حساب نمیشه.
ممنون از توجه تون
من تو قسمت آخر نقد اشاره کردم که چقدر امتیاز دادن به این بازی سخته. نه اینکه نظر بقیه در امتیاز دادن اثر داشته باشه ولی حداقل از بین دوستان دیدم کسانی که از تکرار کردن از اول بازی خسته شدن، در مقابل کسایی که مشکلی نداشتن و از پیشرفت اندک اندک لذت می بردن. همونطور که جای دیگه اشاره کردم امتیاز دادن خیلی مصنوعی میکنه نقد رو و متن بیشتر از خود نقد می تونه بهتر توضیح بده در مورد بازی. به شخصه اهل تکرار نیستم و خیلی کم شده بازی ای رو دوبار تموم کنم، ولی هستن کسایی که لذت ببرن.