به پایان نسل هشتم کنسول‌ها نزدیک شده‌ایم و طبق روال گذشته، شرکت سونی با انتشار عناوین انحصاری خود در آخرین ماه‌های نسل، خداحافظی پرشکوهی را با کنسول PS4 رقم زد. آخرین عنوانی که با فاصله بسیار کمی از انتشار عنوان The Last of Us Part II منتشر شد. عنوان Ghost of Tsushima ساخته شرکت Sucker Punch است که پیشتر آن را با سری عناوین infamous می‌شناسیم. عنوانی جاه‌طلبانه که خیلی از گیمرها را مدهوش خودش کرد اما با تبلیغات نسبتا کمی که داشت، تا آخرین لحظه‌ای که خودمان آن را تجربه کردیم، نگرانی بسیار کمی در موردش داشتیم. با وی‌جی مگ همراه باشید تا ببینم آیا این نگرانی‌ها بجا بوده‌اند یا خیر.
داستان بازی بر اساس واقعه‌ای تاریخی پیاده شده است. حمله مغول‌ها به جزیره سوشیما که در سال 1274 اتفاق افتاد. مغول‌ها که از سمت کره‌جنوبی راهی این جزیره شده بودند بعد از سپری کردن 2 روز پیاپی در دریا، به سواحل سوشیما می‌رسند و با رد کردن پشنهاد مذاکره، با 80 نفر از بهترین سامورایی‌های جزیره مقابله کرده و بعد از دادن تلفات زیاد، همه آن‌ها را از پای در آوردند.
از این جا به بعد تخیل نویسندگان وارد داستان شده و ما با کاراکتری تخیلی به نام «Jin» از کلن «Sakai» آشنایی می‌شویم که بدن زخمی‌اش توسط یک دزد به نام «Yuna» از میدان جنگ بیرون کشیده شد و بعد از معالجه دوباره برروی پاهایش می‌ایستد. حالا این شما هستید که باید با ایجاد همبستگی بین بازماندگان، خانه و کاشانه خود را از چنگ مغول‌ها نجات دهید.
داستان قدم به قدم جلوتر رفته و کم‌کم با دیگرکاراکترها آشنا خواهید شد. شخصیت پردازی به نحو احسن انجام شده و با اینکه بازی بدون هیچ وقفه‌ای شما را در میان آشوبی که بوجود آمده قرار می‌دهد، اما به خوبی با همه کاراکترها اخت پیدا کرده و با گذشته آن‌ها آشنا خواهید شد. کل بازی در سه فصل مختلف روایت می‌شود که در این راه کاراکترتان با قابلیت‌های جدید و بهتر، خود را برای مبارزه نهایی آماده می‌کند.
با اینکه داستان پیچش خاصی از خود نشان نمی‌دهد اما به قدری زیبا روایت شده شده و به پایان می‌رسد که حتی گاهی در این راه فوران احساسات را می‌توانید در خود حس کنید. در کنار این روایت، روایتی جداگانه از فرهنگ ناب ژاپن خواهیم داشت که در گوشه و کنار دنیای بازی و در بخش‌های کوچکی از گیم‌پلی جاسازی شده اند.
برای مثال ماموریت‌هایی هستند که شما را در کنار فرستادن به دنبال یک وسیله افسانه‌ای، با نحوه قصه‌گویی باستانی ژاپنی، و یا نشستن و تمرکز کردن به طبیعت که در حین انجام این کار، با سبک و سیاق موسیقی فولک ژاپنی آشنا می‌شوید! از این قبیل جزئییات در دنیایی که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت، پکیجی کامل از فرهنگ پیشین ژاپن را به مخاطب ارائه می‌دهد.
دنیای Ghost of Tsushima بسیار غنی و بزرگ طراحی شد است بطوری که اگر قصد کامل کردن تمامی محتویاتی که برایتان در نظر گرفته شده را داشته باشید، باید مدت زمان حداقل 50 ساعت را برایش کنار بگذارید! این محتویات از تنوع بسیار بالایی برخودار هستند که تقریبا تا اتمام آن‌ها خسته نخواهید شد.
از یافتن مکان‌های مخفی و عبادتگاه‌ها، تمرین‌های برش نی‌شکر‌ها گرفته تا ماموریت‌های فرعی‌ای که هریک با کیفیت بسیار بالا و شاید بتوان گفت گاها در حد ماموریت‌های اصلی طراحی شده‌اند. هر یک از یاران و کاراکترهایی که با آن‌ها آشنا خواهید شد، داستان و مشکلات شخصی خود را دارند و در حل این مشکلات با آن‌ها همراه شده و با داستانشان آشنا خواهید شد.
در کنار دنیایی که شرکت Sucker Punch برایمان مهیا کرده است، گیم‌پلی شدیدا جذاب و دقیق آن را داریم. همانطور که تا کنون متوجه شده‌اید، کاراکتری که ما کنترلش را در اختیار داریم یک سامورایی است و با راه و روش مخصوص سامورایی آموزش دیده و بزرگ شده، پس باید انتظار هم داشته باشید که همانند یک ساموریی اصلی مبارزه کند!
مبارزات تن‌به‌تن با شمیشر به حدی جذاب، واقع‌گرایانه و پرهیجان طراحی شده‌اند که تا همین لحظه که این نقد در حال آماده شدن است، از تجربه آن خسته نشده‌ام! در اینجا انیمیشن‌های فوق‌العاده با کیفیت به این مبازات افزوده می‌شوند که این هیجان را برایتان دو چندان می‌کند.
در حالت کلی 4 نوع شمشیرگیری و به اصطلاح Stand برای مبارزات در نظر گرفته شده که بسته به دشمنی که روبرویتان قرار دارد، اگر مناسب‌ترین Stand را انتخاب کنید، مبارزت تا حدودی برایتان آسان‌تر خواهد شد؛ اما اشتباه نکنید، مبارزات این عنوان به هیچ عنوان آسان نیست و اگر حتی برروی درجه سختی معمولی نیز به تجربه آن بنشینید، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم خواهید کرد.
برای هر ضربه خود باید دقت و سرعت عمل بالایی داشته باشید و بی‌گدار به آب نزدید، چون بدون شک مرگ شما را در پی خواهد داشت، مخصوصا این که دشمنان بازی هیچ رحمی برایتان قائل نیستند و حتی بصورت گروهی و همزمان نیز به شما حمله‌ور خواهند شد.
اگر بخواهیم مثالی مشابه برای کلیت گیم‌پلی Ghost of Tsushima بزنیم، می‌توان آن را آمیخته‌ای از مبارزات سری بتمن، سکیرو و اساسین کرید دانست، که با معجون خاص ساکرپانچ بازطراحی شده‌اند. خود این عنوان بطور کلی چیز جدید و منحصر بفردی در بحث گیم‌پلی به این صنعت ارائه نمی‌دهد اما با گرفتن المان‌های موفق دیگر عناوین اکشن ادونچر و ادغام آن‌ها، دنیایی منحصر بفرد و پرپیمان را برای بازیکنان ساخته است که هیچ نقدی بر آن وارد نیست و حتی نمی‌توان آن را کپی دانست!
سیستم ارتقای سطح کاراکتر با قدرت بسیار زیادی در این عنوان وجود دارد که خود به سه بخش مجزا تقسیم می‌شود. بخش اکشن، Standها و مخفی کاری. سیستم ارتقا به قدری زیبا است که با باز کردن هر یک از قابلیت‌های جدید، تاثیر مستقیم و بسزایی را در گیم‌پلی و نوع مبارزاتتان خواهد گذاشت و اگر به دقت از آن‌ها استفاده کنید، به راحتی وزنه جنگ را به سمت خود سنگین‌تر کرده‌اید.
هماطور که در جمله قبلی اشاره شد این عنوان در کنار اکشن بسیار جذابی که دارد، به شما انتخاب مخفی‌کاری نیز در حمله به یک منطقه را می‌دهد، اما با توجه به جذابیتی که شمشیرزنی دارد، بیشتر ترجیح خواهید داد تا مستقیم به دل دشمن بزنید! مخصوصا اینکه سازندگان برای هرچه بیشتر شدن هیجان، سیستم Stand Off را در اختیارتان قرار می‌دهد!
به واسطه این سیستم، قبل از رویارویی با دشمن، می توانید آن‌ها را به مبارزه تن‌به‌تن دعوت کنید و اگر دقت کافی برای زمان‌بندی داشته باشید، می‌توانید تنها با یک حرکت شمشیر، چند تن از آن‌ها را از پای در بیاورید! ناگفته نماند که مبارزات بسیار خشن و پرخون هستند و جزئیات گرافیکی در خون پخش شده بعد از هر ضربه شمشیر شما را وادار به تحسین خواهند کرد!
انیمیشن‌های بکار رفته در Ghost of Tsushima برگ برنده دیگری برای هرچه زیباتر شدن مبارزات هستند. این انیمیشن‌ها به قدری نرم و روان هستند که هرضربه سهمگینی که برروی دشمن وارد می‌کنید را با جان و دل لمس خواهید کرد. پاک کردن خون دشمنان از روی شمشیر و غلاف کردن آن لذتی است که هیچ گاه تکراری نخواهد شد! به علاوه انیمیشن اسب‌ها را به جرئت می‌توان بهترین انیمیشنی دانست که تا کنون دیده‌ایم.
کافی اسب خود را به دور خودش بچرخانید و با فشار دکمه دویدن، به این گفته پی ببرید! نکته‌ای که باید به آن اشاره کرد سرعت لودینگ‌های بسیار کوتاه بازی است؛ بعد از هربار مردن، تنها چند ثانیه کوتاه زمان نیاز است تا دوباره وارد بازی شوید.
حتی اگر به محل‌های نزدیک Fast Travel کنید، چیزی بیشتر از 15 ثانیه منتظر نخواهید بود و برای فواصل دورتر این زمان حتی به یکی دقیقه هم نمی‌رسد! از زیبایی و تنوع گیم‌پلی این عنوان هرچقدر در این نقد بگوییم، باز هم جا برای توصیف خواهد بود! پس بهتر است همینجا این بخش را به پایان رسانده و تجربه آن را به خودتان محول کنیم!
در کنار تمامی زیبایی‌هایی که تیم طراحی گیم‌پلی در اختیارتان قرار می‌دهد، تیم‌گرافیکی بازی را داریم که به جرئت و بدون چون و چرا، زیباترین و دینامیک‌ترین گرافیکی که تا به امروز دیده‌اید را به شما ارزانی خواهند کرد!
محیط این جزیره به قدری زیبا و زنده است که قول می‌دهم بعد از تجربه 50 ساعت از بازی، باز هم لحظاتی هستند که شما را انگشت به دهان بگذارند! وزش باد در میان گل‌ها و چمن و درختان آرامشی مثال زدنی برایتان به ارمغان خواهد آورد. هنوز هم هستند لحظاتی که برای چندین دقیقه دست از بازی برداشته و محو تماشا و لذت بردن از مناظر زیبای جزیره می‌شوم.
پوشش گیاهی جزیره در به قدری متنوع و با وسواس خاصی طراحی شده که به سختی دو منطقه مشابه را شاهد خواهید بود! به لطف همین‌ها می‌توان گفت این عنوان نزدیکترین تجربه از طبیعت زیبای ژاپن است که می‌توانید در آن به گذشت و گذار پبردازید. میزان جزئیات به کار رفته نیز در آن مثال زدنی است و حالا گردش شب و روز و تغییرات آب و هوایی را نیز به آن اضافه کنید تا با یک اثر ماندگار روبرو شوید! اثری که کمتر از کلمه «هنر» نمی‌توان در وصفش بکار برد.
تیم طراحی هنری حتی پا را فراتر گذاشته با قرار دادن بخش Photomode در بازی شما را بیشتر مدهوش خود می‌کنند. این بخش را می‌توان بنچمارکی در عرصه Photomode دانست که حالا به بخشی جدانشدنی از بازی‌های رایانه‌ای تبدیل شده‌اند. در این بخش می‌توانید در کنار تنظیمات پایه، حرکت ابرها، جهت و سرعت وزش باد، نورپردازی و چرخه شب و روز را نیز تنظیم کنید و با اضافه کردن قابلیت ذرات و افزودن موسیقی، عکس‌های متحرک و صدادار ثبت کنید!
بهتر است به این موضوع نیز اشاره کنیم که سازندگان برای جذابتر شدن هرچه بیشتر، فیلتر Kurosawa (کارگردان مشهور ژاپنی) برای بازی تعبیه کرده‌اند که با فعال کردن آن، گرافیک بازی به سبک فیلم‌های قدیمی سامورایی درآمده و حتی صداگذاری نیز تغییر می‌کند!
حالا که حرف از موسیقی بازی شد بهتر است توضیحی نیز در مورد بخش صداگذاری بازی بدهیم که همانطور که می‌توانید حدس بزنید، به مانند دیگر المان‌های بازی، بدون کم و کاست طراحی شده و حتی فراتر از آن نیز قدم می‌گذارد.
در کنار زبان انگلیسی، زبان ژاپنی نیز در بازی وجود دارد که خب، طبیعتا هرکسی که علاقه‌ای حتی کم به فیلم‌ها و انیمه‌های ژاپنی داشته باشد، بدون شک با این انتخاب بازی را تجربه خواهد کرد. در اینجا کیفیت بسیار بالای دوبله و صداپیشگی ما را متعجب کرد.
افرادی چون Kazuya Nakai که پیشتر او را با کاراکتر «رونونوآ زورو» از سری وان‌پیس می‌شناسیم، باعث شد تا اشک در چشانمان حلقه بزند! وسواس صداپیشگی حتی در NPCهای بازی‌ها نیز خودنمایی می‌کند و در کل با یکی از بهترین صداپیشگی‌های ژاپنی، برای عنوانی که توسط یه شرکت غربی ساخته شده، بروبرو هستیم.
صداگذاری و افکت‌های خود محیط نیز فوق‌االعاده و با وسواس بالایی آماده شده‌اند، کافی است در یک جنگل خلوت قدم بزنید تا صدای چوب درختان و چمن‌های زیرپایتان که با وزش باد به حرکت در می‌آیند در گوشتان طنین انداز شود.
از سوی دیگر موسیقی بسیار گیرا و فوق‌العاده را داریم که با همکاری اسطوره ژاپنی Shigeru Umebayashi -که او را با فیلم‌هایی نظیر In the Mood for Love و خانه خنجرهای پرنده می‌شناسیم – و Ilan Eshkeri (47 Ronin) نوشته شده است. موسیقی Ghost of Tsushima در کنار لحظاتی که تجربه خواهید کرد، این عنوان را بدون شک تبدیل به یکی از بهترین و خاطره‌انگیزترین عناوین کل صنعت گیم کرده است.
کلام آخر
عنوان Ghost of Tsushima را می‌توان خداحافظی باشکوه و منحصر به فردی برای انحصاری‌های کنسول پلی‌استیشن 4 دانست. کنسولی که در نسل هشتم کنسول‌ها، خاطرات زیبایی را برای بازیکنان رقم زد.
این عنوان به مانند یه گوهر درخشان در بین بازی‌های اکشن ادونچر با سبک و سیاق و فرهنگ سامورایی و ژاپن برای همیشه در تاریخ خواهید درخشید. داستان و روایت خوب، گیم‌پلی دقیق و جذاب در کنار گرافیک فوق‌العاده زیبا و موسیقی منحصربفرد، این اثر را به عنوانی ارزشمند برای بازیکنان و مخصوصا طرفداران فرهنگ ژاپنی و سامورایی تبدیل کرده است.
وسواسی که شرکت Sucker Punch در طراحی Ghost of Tsushima بکار گرفته باعث شده تا با عنوانی روبرو شویم که از هر ثانیه آن می‌توان لذت برد و از تیم سازنده تشکر کرد! اگر شما هم علاقه‌ای به سبک و سیاق این بازی دارید و اگر برایتان مقدور بود، به هیچ وجه این خداحافظی با شکوه و مجلل را از دست ندهید!
نقد و بررسی Ghost of Tsushima
-
10 - 10/1010/10
خلاصه بررسی
نکات مثبت:
داستان و روایت خوب
گیم‌پلی جذاب و دقیق سامورایی
گرافیک فوق العاده زیبا و مثال زدنی
صداگذاری و صداپیشگی استثنایی
موسیقی خارق‌العاده
ماموریت‌های فرعی جذاب
دنیای شلوغ و متنوع
مدت زمان گیم‌پلی بسیار بالا
لودینگ‌های بسیار کوتاه
انیمیشن‌های روان
نکات منفی:
ندارد!
واقعا حیرت امگیزه 10 (: !!!!!!!!!
واجبه پس بازیش کنیم حتما .
آقا ميثم يه بررسي و خبر از what happened نميذارين؟بازيش ايرانيه هاا
اتفاقا خریدمش. زیاد بازی خاصی نیست و نیم ساعتش رو میرم رو سایت
متاش 60 شده.بازيش نكردم ولي حس ميكنم يجورايي كپي پيست بازي هاي متوسط اونور آبيه
جالبه بازي ايرانيه ولي زبان بازي ايراني نيست.حتي زيرنويس فارسي هم نداره
با شما نبودم
یعنی معلوم نیست که کامنتام بیشتر حالت شوخی و مسخره بازی داره نه از این بازیه عصبانی ام نه از اون فیلمه و نه از هیچ چیز دیگه
عصبانی نباش. :))))
ای لعنت به هرچی ژاپنی شمشیرا زره ها ساختمونا همه چی شون به نظر من زشت مسخره و حالت تزیینی بچه بازی و گل منگلیه شمشیرای دارک سولز قشنگ راست باشکوه با اصالت اصن هیچ کارم که باهاش نکنی همینکه بگیری دستت وباهاش قدم بزنی حال میده اصن من معنی کج بودن شمشیر نمیفهمم زره بابا زره همه جای ادمو باید فولاد بپوشونه یعنی چی اینا از همه جاش که پارچه واتاشغالای تزیینی اویزونه بعد بعضی جاهاشم که بازه مثلا پشت پاها خب دشمن میزنه به جایی که بازه دیگه این زره چه فایده داره محیط ها و دشمنا هم همینجورین…..
پیشنهاد میکنم فیلم جنگجوی سیزدهم رو ببینی. با بازی آنتونیو باندراس. یه سری از مفاهیم رو متوجه میشی تو اون. https://en.wikipedia.org/wiki/The_13th_Warrior
داداش من خودم منبع مفاهیمم فیلم بیست سال پیش چی میخاد بهم یاد بده فقط اسم خدا پیغمبر تو یه فیلم غربی خیلی عجیب بود عضلاتم ریخت فکر کنم اون موقع هنوز مثل الان با ایرانو اسلام دشمن نشده بودن
من به مفاهیم اسلامیش چیکار دارم. شما نبین. راحت باش برادر.
آقا چرا عصباني هستي شما….
خب بازي نكن
ما هم رفتیم سراغ دیسک دست دوم این بازی و باید بگم عالیه، اما نواقصی داره که بعدا خواهم گفت 🙂 ولی میثم یه سوال: تو اون مقاله داستان متال گیر جناب طالبیان، امریخ یعنی چی خو؟ مگه امریک نیست؟؟؟؟؟؟ این کوجیما هم مارو گذاشته سر کار با این داستانی که هر دفعه یه بخشی ش یادمون میره 🙂
بابا خود کوجیما الان باید بشینه داستان رو دوبار بخونه تا یادش بیاد چی نوشته.
امریخ و یا امریک جفتش درسته. مثل آرکهام یا آرخام. یا ژاوی یا خاوی یا هاوی. یا دخیا یا دهیا. چقدر روی چیزای بی ارزش میخکوب میشین. :)))
ما هم اشتباه کردیم وارد سری شدیم، مغزم پیچ در پیچ شد الان که پیس واکر رو تجربه کردم. جدی جدی جناب طالبیان باید مخ باشه که همه چی یادشه! راستی میثم الان که گوست رو میذارم دیسکش رو تو کنسول، (فت) کنسول صداهای عجیبی میده (شبیه به پنکه)، علت چیه؟ والا من تا الان 100 تا بازی هم باهاش تجربه نکردم، چقد این کنسولا ناز دارن به مولا.
اینجوری نیست که موقع نوشتن داستان یه بازی آدم به منابع رجوع نکنه. اونم همچین مقالاتی. محمد طالبیان حافظه بسیار خوبی داره ولی اون هم موقع نوشتن این مقاله به ده تا منبع رجوع میکنه برای ریز داستان.
در مورد کنسولت باید ببینم. دلایل زیاد میتونه داشته باشه. لنز. خراب بودن دیسک. سرعت بالا رایت شدن دیسک. و ….
خب الان لازمه که واقعا کنسول تست بشه توسط شما؟ خیلی زیاد صدا میده. کمتر موقعی این شرایط پیش میاد. چون همه چی کنسول سالمه.
مال دیسکه. من 360 دیگه تعمیر نمیکنم. باید ببری توپخونه
آقا میثم شرمنده کامنتارو شلوغ کردم ولی بازم مغزم برگشت سر جای اول
یادمه توی پادکست گفتید در هر حال سلیقه توی نقد اثرگذاره…خب این قبول.ولی یه سری المان ها و نکاتی در مورد بازی هستن که دیگه بررسی اونا اصلن ربطی به سلیقه نداره.دیگه بر میگرده به بحث کارشناسیش.مثلن بررسی انیمیشن حرکت ها یا بعنوان مثال صداگذاری که دیگه سلیقه ای نیست.(کلی عرض میکنم مربوط به این نقد نیست).شاید داستان بازی و ژانر و رنگ بندی محیط و اینا سلیقه ی طرف اونو بپسنده یا نپسنده ولی در باقی موارد نه.الان یه سری نکات مثبت اینجا،نکات منفی بقیه سایتای نقده(چه خارجی و داخلی) و یه نقاط قوت اینجا،نقاط ضعف اونا.
حس میکنم یه سری ایده آل ها و استانداردهایی باید باشه که بتونیم هر اثر هنری رو با اونا بسنجیم.دیگه یه سری نکات برمیگرده به علم و سواد و تجربه منتقد…
خب الان مگه این ایده آل ها و استاندارد ها یکی نیستن که این همه تفاوت در بررسی هست؟
10!!!!
بازی خیلی خوبیه ولی نه دیگه 10 چرا شما هوش مصنوعی دشمنا و انیمیشن بعضی از دشمنا رو مورد نقد قرار ندادید؟؟؟
مگه میشه یه نفر به the last of us 2 هشت بده به سوشیما 10!!
من که گفتم اگه اقا فردین نقد کنن حتما بازی زیر 6 میشه
این بازی خیلی خوب بود. بر عکس لست دو خیلی بد بود
متاسفانه آقای باقریان خیلی خیلی سلیقه ای بررسی می کنن، درسته یه نقد به سلیقه منتقد هم بستگی داره ولی نه این که کوچکترین نکات منفی The Last of Us Part II رو به چشم مخاطب بیارید ولی از بازی ای که نمره متاش نزدیک 80ــه هیچ نکته منفی پیدا نکنید، هر چند تو ایران کمتر کسی پیدا میشه که کنسول داشته باشه و بتونه تو این وضعیت بازی های روز رو بخره و بازی کنه (از جمله خود من که آخرین کنسولم PS1 بود و از اون به بعد با PC سر میکنم)، ولی در این حد میدونم که اگه بازی 95 برای یه منقد 3 نکته منفی داره، بازی نزدیک 80 هم حداقل باید 2 تا دونه نکته منفی داشته باشه، با نهایت احترام و تشکر از اعضای سایت vgmag که هنوز تو این وضعیت نابسامان اقتصادی کشور به فعالیت تون در این زمینه ادامه میدین 😊
چون نوشتن پایانی با شکوه برای سونی دیگه نمیشد ایراداتش رو بنویسن چون اگه مینوشتن که دیگه با شکوه نمیشد…
سلام و درود. مسئله ای که این وسط به وجود میاد، مقایسه شما بین ما و متا هستش. متا هیچ وقت دلیل موجهی برای نقدهای ما و یا هیچ کس دیگه ای نیست. حالا با حواشی متا و … کاری نداریم و وارد اون بحث نمیشیم D: اما خب اینکه متای فلان بازی این بود پس شما چرا نمرتون این شکلیه به نظرم درست نیست. همین گوست اف سوشیما کم نمره کامل نداشته، مخصوصا از طرف منتقدین ژاپنی. یه نمره کامل هم از ما گرفت. چیز عجیبی نیست به نظرم.
حرف شما واقعن درسته مخصوصن متای فیلم ها.مثلن متای آیریش من بالاست ولی اصلن و ابدا فیلم خوبی نیست(چه فنی و چه سلیقه ای)بازی ها رو هم که شما بهتر میدونید ولی منظور دوستمون بنظرم این بود که این بازی مشکلاتی داره و همه کسایی که بازی کردن اونو حس کردن اما اینجا ذکر نشده
😊👏 حرف حساب جواب نداره
آقا فردین سیستم کامبت بازی و هوش مصنوعی اذیتتون نکرد یا به چشمتون نیومد؟
سلام. سیستم کامبت بازی بزرگترین نکته بازی هستش به نظرم. در مورد هوش مصنوعی هم توضیح دادم به دوستان. این بازی به نظر هوش مصنوعیش در حد اکثر عناوین اپن ورلد هستش و از اونجایی که سنگینی گیم پلی به سمت اکشن و شمشیرزنی هست، مشکل خاصی نداشتم باهاش.
جدا خوشتون اومد؟؟؟بزرگترین نقطه قوت بازی؟؟خیلی دل بزرگی داریناD;
من اصلن و ابدن خوشم نمیاد و توی ذوقم زد…ولی خب قابل چشم پوشیه
من فکر کنم توی نکات منفی جا داره یذره از مخفی کاری بازی ایراد بگیریم چون هوش npc ها موقع مخفی کاری واقعا قابل قبول نیست و یکسری باگها رخ میده که تاثیر مستقیم روی روند مخفی کاریتون تو ماموریت میزاره.
من با شما هم نظرم. کمی هوش مصنوعی توی مخفی کاری احمق میزنه. البته کمی بیشتر از کمی.
شاید به چشم نویسنده نیومده و جوری دیگه پرش کرده.
قبول ندارین که این نقد یخورده بیش از حد کلی نگر بود.به قول آقای فراستی هر اثر هنری مثل یه آدم میمونه و پر از نقاط قوت و ضعفه و هیچ وقت کامل نیست…
(البته خدایی خیلی بازی خوبیه هاا،منصف باشیم.همین دیشب به دستم رسید و تا الان داشتم بازی میکردم.ولی منی که فقط یه یوزر عادی هستم و به طور جدی گیم رو دنبال نمیکنم یخورده ضعف احساس کردم)
سلام. من به میثم هم گفتم، حالا خوشبختانه یا متاسفانه من تا همین لحظه که دارم بازی رو ادامه میدم برای پلت کردن، به طرز عجیبی با هیچ باگی روبرو نشدم! واقعا این عنوان یکی از پولیش شده ترین بازی هایی هست که تا حالا دیدم. از طرف دیگر بحث انتظارات از هوش مصنوعی در مواقع مخفی کاری هست. من مشکل خاصی نداشتم با این قضیه. حتی من هیچ وقت انتظار هوش مصنوعی بالا در حد مثلا عناوین اسپلینترسل و یا متال گیر نداشتم و ندارم حتی. گیم پلی بازی طبیعتا بیشتر به سمت اکشن و شمشیرزنی سنگینی میکنه که تو این بخش هم واقعا کم و کسری نداشتن براش.
نظر شما درباره سنگینی مبارزات شمشیری درسته ولی وقتی که لباس اخری که بازی بهتون میده(اسپویل نمیکنم راحت باشید)بازی داره شمارو بیشتر به سمت مخفی کاری جلو میبره.
بازم نظرتون محترمه و ارزش های خودشو داره
دمتون گم
دارم نصبش میکنم اتفاقا
واقعا لست اف اس با داستانش بد زدم تو حالم
ایشالا که با این یه دلی از عزا در بیاریم😍
انصافن از لحاظ داستانی تا اینجاش حداقل 10 سر و گردن بالا تر از لست اف اس بود