نقد و بررسی

نقد و بررسی Assassin’s Creed Valhalla

Assassin’s Creed Valhalla

شرکت یوبی‌سافت با انتشار عنوان Assassin’s Creed Origins مسیر جدیدی را برای این سری محبوب معرفی کرد که این مسیر با انتشار عنوان Odyssey و اکنون نیز با Valhalla در حال ادامه است.

این تغییرات به مزاج بعضی از طرفداران قدیمی (از جمله شخص نگارنده!) خوش نیامد و افزوده شدن المان‌های ناقص RPG و نبود شهرها با ساختمان‌های بلند و خیابان‌های شلوغ، این سری را به طور کامل از سبک گذشته خود دور کرد. دو عنوان Origins و Odyssey با این که نکات بسیار مثبتی با خود به همراه داشتند، اما از مشکلاتی نظیر تکرار بشدت بالا و یا سیستم مبارزه بسیار سطحی رنج می‌بردند.

با معرفی Valhalla هیچ انتظار خاصی از این عنوان نداشته و تقریبا مطمئنم بودم که همان مسیر دو شماره قبل را طی خواهد کرد و حتی احتمالا با یک کپی‌پیست دیگر از طرف یوبی‌سافت روبرو باشیم اما اگر بخواهم در همین ابتدا روراست باشم، باید گفت که با وجود کم‌و‌کاستی‌ها، والهالا نظرم را به خود جلب کرد!

داستان در سال‌های 873 بعد از میلاد مسیح و در کشور نروژ آغاز می‌شود. شما کنترل شخصیت اصلی با نام «اِیوُر» را در اختیار گرفته و به دنبال انتقام خون خانواده خود هستید. بعد از یک تیتراژ بسیار طولانی، ایور با برادر ناتنی خود (Sigurd) ملاقات کرده و بعد از گذر از یک سری سلسله اتفاقات، تصمیم می‌گیرند تا نروژ را به مقصد انگلیس ترک کنند تا در نتیجه شهر و زندگی خود را بسازند.

اگر سریال Vikings را تماشا کرده باشید با بعضی از شخصیت‌هایی که در ادامه آن‌ها را خواهید دید، آشنا هستید. سفر ایور به انگلیس سال‌ها بعد از کوچ رگنار لوثبروک و پسرانش به انگلیس اتفاق می‌افتاد و بدین ترتیب در مسیری که در داستان طی خواهید کرد با این برادران نیز ملاقاتی خواهید داشت و رفته رفته یاران و متحدان خود برای فتح بخشی از انگلیس را بدست خواهید آورد.

Assassin’s Creed Valhalla

شاید نکته‌ای که برای شخص بنده کمی ناراحت کننده بود، تغییر بسیار سریع مسیر داستان از نروژ به انگلیس بود. دقیقا زمانی که داشتیم از گشت و گذار در هوای سرد و برفی و کوه‌ها و مناظر نروژ لذت می‌بردیم، داستان ما را به انگلیس برد تا با سبک هنری بسیار نزدیک به اودیسه به ادامه داستان مشغول شویم. هرچند بعدا می‌توانید به آنجا برگردید. اما اشتباه نکنید، قرار نیست با گرافیک کاملا تکراری روبرو شوید!

زیبایی انگلیس و گشت و گذار در خاک‌های انگلیس و سرک کشیدن در جای‌جای Wessex چیزی است که شاید ساعت‌های زیادی از گیم‌پلی شما را به خود اختصاص دهد. برخلاف Odyssey که نقشه بسیار بی دلیل و پوچ بزرگ بود، اینبار با نقشه‌ای پربار و هدفمندتر روبرو هستیم. به لطف سیستم جدید چشم عقاب که حالا مکان‌ها و آیتم‌های مختلف را با رنگ‌های مختلف به ما نشان می‌دهد، می‌توانیم به راحتی مسیر خود را پیدا کرده و به دنبال هدف خود برویم.

روزنه‌های خورشید که از میان درختان به صورتتان می‌تابد لحظات بسیار زیبایی را برایتان خلق خواهد کرد. درست است که از نظر تکنیکی شاید تفاوت چندانی با اودیسه حداقل برروی نسل هشتم کنسول‌ها شاهد نباشیم، اما تیم هنری بازی کار خود را به خوبی انجام داده و کم‌و‌کاستی‌های آن را به خوبی برایمان پوشانده است.

در بخش داستانی، پیشرفتی که نسبت به قبل دیدیم، حذف شدن ماموریت‌های پوچ و تو خالی بود. اینبار ماموریت‌ها بسیار اصلی‌تر با داستانی پربارتر هستند. انتخابی که در حین دیالوگ‌ها به شما داده می‌شود نیز تا حدودی تاثیر مستقیمی در روند بازی دارند و حس اینکه سرنوشت داستان این شخصیت در دستان شماست به شما منتقل خواهد شد.

حتی ماموریت‌های فرعی و افرادی در حال اکتشاف دنیا با آن‌ها روبرو خواهید شد نیز از داستان و اتفاقات جالبی برخوردار هستند که شما را راضی خواهند کرد. نوع رابطه ایور با فرقه اساسین‌ها و چگونگی تبدیل او به یک اساسین نیز به خوبی انجام گرفته و دیگر مثل گذشته بی‌دلیل و بی‌منطق نیست. در کنار تمامی آن‌ها داستان‌هایی از اسطوره‌ها و Norse Mythology را داریم که برای لو نرفتن داستان وارد این بخش نخواهیم شد تا خودتان از آن لذت ببرید!



گیم‌پلی Valhalla اینبار به سه بخش اکتشاف، مبارزه و مخفی‌کاری تقسیم شده؛ حتی در همان ابتدا و آغاز بازی می‌توانید درجه سختی هر یک از این سه بخش را به طور جداگانه مشخص کنید. سیستم مبارزه در ابتدا برایتان می‌تواند تکراری باشد. چندین ساعت ابتدایی بازی را فقط مشغول فشردن بی‌هدف دو دکمه ضربه سبک و سنگین بودیم که حس اینکه با یک بازی تکراری دیگر طرف هستیم را برایمان القا کرد.

اما بعد از گذشت تقریبا 8 ساعت و یافتن تکنیک‌های جدیدی که در جای‌جای نقشه انتظارتان را می‌کشند، قضیه کمی جالبتر شد! تکنیک‌های مختلفی هستند که با یافتن آن‌ها می‌توانید در حین جنگ و مبارزه از آن‌ها استفاده کرده و دشمن را سلاخی کنید! درست شنیده‌اید. والهالا به جرئت پرخشونت‌ترین شماره در کل سری است که دارای قطع عضو است!

البته با توجه به قرار گرفتن مرکزیت داستان ما در فرهنگ وایکینگی، نبود آن می‌توانست برایمان تعجب‌آور باشد. در کنار تکنیک‌های جدید، این بازی دارای یک درخت مهارت بسیار عظیم و بزرگ است که به شاخه‌های مختلفی تقسیم شده و می‌توانید بنا به سبکی که دوست دارید در بازی پیشروی کنید، آن‌ها ارتقا دهید.

از سوی دیگر با پیشروی در Valhalla دشمنان سرسختی در مقابلتان قرار خواهند گرفت که صرفا با فشردن بی هدف دکمه‌ها نمی‌توانید از پسشان برآیید و حتما باید با دقت و استراتژی خاصی به مقابله با آن‌ها بپردازید. به همان اندازه که برسر گیم‌پلی تکراری اودیسه عذاب کشیدیم، اینبار به همان اندازه از سیستم مبارزات والهالا لذت بردیم و عطشمان برای یافتن تکنیک‌های جدید و سنگین‌تر سیری نمی‌شناخت.

همانطور که بالاتر گفته شد این‌بار گیم‌پلی به سه بخش مجزا تشکیل شده که یکی از آن‌ها بخش مخفی‌کاری است. اولین چیزی که نظرمان را جلب کرد، بازگشت Hidden Blade بود. از همان ابتدا و با دیدن این دشنه محبوب مطمئن شدیم که سازندگان حساب خاصی را برای این بخش باز کرده‌اند. حالا می‌توانید به مانند اساسین‌های قدیمی، دشمنان را به آرامی و بصورت مخفیانه از پای در آوردید.

Assassin’s Creed Valhalla

هرچند این سبک از بازی می‌تواند برای یک وایکینگ کمی دور از واقعیت باشد اما اتفاقاتی که در طی داستان و آشنایی ایور با فرقه اساسین‌ها می‌افتد، شما را خواه یا ناخواه به این سمت و سو سوق خواهد داد. نکته حائز اهمیت ایجاد تعادل بین هر دوی این سبک‌هاست. در کنار مراحل مخفی کاری، شما می‌توانید با حمله و یا اصطلاحا Raid کردن به یک روستا، غنائم زیادی را بدست بیاورد.

حتما می‌پرسید چرا باید همچین کاری انجام دهیم؟ از آنجایی که ایور برای ایجاد شهر خود به انگلیس سفر کرد، وظیفه ساخت و ساز و بزرگ کردن این شهر نیز برعهده شماست. می‌توانید جای‌جای این شهر را ارتقا دهید تا قابلیت‌های بیشتری در اختیارتان قرار بگیرد. برای مثال با بالا بردن سطح آهنگری، قابلیت‌های جدیدی برای ارتقای سلاح‌هایتان باز خواهد شد.

صحبت از سلاح شد. نکته مثبت دیگری که باید به آن اشاره کرد، حذف شدن سیستم پوچ و بی‌هدف اودیسه است. حالا Lootهایی که پیدا می‌کنید همگی با ارزش هستند و خبری از جمع کردن بی هدف ده‌ها سلاح و بعدا فروختن و یا حذف کردن آن‌ها نیست. هر سلاح نیز قابلیت و سیستم مبارزه خاص خود را دارد که قابل ارتقا نیز هست.

می‌توانید در هر دستتان دو سلاح مشابه، یک سلاح و یک سپر، یک سلاح دو دستی و …. بگیرید. این بخش بطور کامل بر عهده خود شماست تا چگونه بازی را پیش ببرید. تنها موردی که در هر دو بخش مبارزه و مخفی کاری تو ذوق می‌زند، هوش مصنوعی بسیار ضعیف دشمنان و یاران خودی است. گاهی آن‌ها رو به دیوار گیر می‌کنند، گاهی هیچ کاری با شما ندارد و گاهی نیز بصورت فرفره دورتان خواهند چرخید.

ادغام هوش مصنوعی ضعیف و باگ‌های مشهور بازی‌های یوبی‌سافت گاها لحظات شاد و مفرحی را برایتان به ارغمان خواهند آورد! با این حال، به علت وجود جنگ‌های بزرگ و شلوغ، تاحدودی می‌توان نسبت به این قضیه چشم‌پوشی کرد. اما هستند باگ‌هایی که به کررات خواهید دید و گاها مانع پیشروی شما می‌شوند.

برای مثال قصد حمله به یک دهکده را داشتیم که یاران خودی هنگام سوار شدن بر قایق خشکشان زد، با همین اوضاع به دهکده حمله‌ور شدیم و متاسفانه یاران همچنان در میان آسمان و قایق خشک شده بودند و به تنهایی نیز مقابله با سربازان دهکده برایمان میسر نبود!

Assassin’s Creed Valhalla

بعد از گذر از تمامی این‌ها می‌رسیم به بخش موسیقی و صداگذاری که به شخصه از آن لذت بردم. خبر ساخت موسیقی‌های Assassin’s Creed Valhalla که با همکاری جسپر کید و آینار سلویک از گروه واردرونا – از محبوترین گروه‌های موسیقی شخص نگارنده! – رنگ واقعیت به خود گرفت، شکی برایمان باقی نگذاشت که با یک شاهکار در این زمینه طرف خواهیم بود.

موسیقی‌های کاملا اصیل وایکینگی رنگ و بوی خاصی را به Assassin’s Creed Valhalla داده و از گوش کردن به آن‌ها هیچ‌گاه خسته نشدیم. اما در سوی دیگر صداگذاری کاراکترها را داریم که هنوز هم مشکلاتی در همزمانی صدای آن‌ها با انیمیشن‌هایشان وجود دارد. گاها در هنگام صحبت و در میانه کات‌سین‌ها حس اینکه چند عروسک خیم‌شب‌بازی در حال ایجاد حرکات شاد هستند به شما القا خواهد شد. اما در کل این بخش نیز پیشرفت به‌سزایی نسبت به شماره قبلی خود داشته است.

کلام آخر

عنوان Assassin’s Creed Valhalla با اینکه در نگاه نخست شباهت زیادی به دو شماره قبلی خود دارد، اما در باطن تغییراتی را با خود همراه کرده که همگی در خدمت بازی هستند و می‌توانند حتی طرفداران قدیمی سری را به خود جذب کنند.

درست است که باگ‌ها و کاستی‌هایی هستند که می‌توانند گاها آزاردهنده باشند، اما در سوی دیگر حداقل 50 ساعت گیم‌پلی و ماموریت‌های جذاب انتظارتان را می‌کشد. موسیقی‌های فوق‌العاده و گرافیک زیبای این عنوان مخصوصا برروی نسل نهم کنسول‌ها از نقات قوت دیگر Valhalla است.

امیدواریم روند پیشرفتی که در Assassin’s Creed Valhalla دیدیم، در شماره‌های آتی این سری محبوب نیز ادامه یابد.

English Section

At first glance, Assassin’s Creed Valhalla is very similar to the two previous games in this series, but there are hidden elements up its sleeve that can win the hearts of old and new fans alike. Be wary there are bugs and relative shortcomings but there is also 50 hour of pure enjoyment packed missions and activities. Excellent music and breath taking graphics (especially on next gen consoles) are among Valhalla’s impact points. There is hope that this time, Ubisoft doesn’t let newly found momentum go to waste, again!


نقد و بررسی بازی Assassin’s Creed Valhalla روی PS4 و بر اساس نسخه ارسالی ناشر انجام گرفته.

Assassin’s Creed Valhalla Review
  • 8/10
    امتیاز نهایی - 8/10
8/10

برخی نکات قابل توجه و برجسته در این بازی:

گیم‌پلی روان و خوب
گرافیک چشم نواز
موسیقی‌های فوق العاده
هوشم مصنوعی ضعیف
باگ!

فردین باقریان

فردین باقریان

فردین باقریان - نویسنده و منتقد در حوزه ویدئو گیم

11 نظر

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید

شانزده + 5 =

  • به نظر من والهالا بازی خوبیه ولی اساسین نیست!!
    سری اساسین از بعد از سیندیکیت دیگه اساسین نبودن و صرفا فقط نام اساسین رو به یدک میکشن

  • آدیسی رو آقای باقریان کوبیدن گذاشتن سر سیخ کبابش کردن…بابا یکم رحم و مروت…این بازی نامزد گوتی بوده
    جدای از اینها من منتظرم که رفیقم بخره بیاد با هم بازی کنم چون پولشو ندارم 🙂
    حس میکنم خیلی تغییرش دادن و پررنگ تر کردن مخفی کاری این اثر رو شایسته اضافه کردن به یه اساسین واقعی کرده (برعکس اون دوتا قبلیا..خوب بودنا…اساسین نبودن)
    هوش مصنوعی هم که دیگه کسی واسش تره خورد نمیکنه.حس میکنم خیلی هوش مصنوعی رو دقت نمیکنن بابت جنبه فان چون هیچ توجیه دیگه نمیبینم
    یه سوال:انجین بازی همون انجین دو تا قبلیاس یا عوضش کردن؟

      • تنها آدیسی خوب همون ماریوئه :))))
        (گادفال هم نمراتش اومد….62 )

      • آره
        لانچ تایتل جفت کنسولا جذابیت نداره هیچکدوم.مثل نسل 8
        تنها نکته مثبت ps اسپایدر با دیمنه(همینا میشه 140 چوق!!)
        تنها نکته مثبت xb هم سیستم بکوارده(که بازیای نسل هفت و هشته ): )
        من که تا دوسال نمیخرم ببینم چه بازیایی میاد
        الانم اعلام کردن تا 3 سال از ps4 و xbox1 قراره پشتیبانی شه
        پس همین چیزیو که دارید فعلن بچسبید

      • هیچ وقت نمیشد رو بازی های لانچ حساب کرد نسل قبل هم همین بود
        ولی این نسل حداقل دیمن و اسپایدرمن هست

      • اتفاقا من اولین باری که گیم پلی تریلر بازی رو دیدم به بچه ها هم گفتم این بازی حداکثر میانگینش 60 میشه که اونطوری هم شد. بازی بشدت بسته و ساده و بدون هیچ چیز جدیدیه. یه اسکی کامل از عناوین دیگه MMo کنسولی که به شکل بسیار بدی اجرا شده.