به عنوان شخصی که تمامی شمارههای سری Darksiders را چندین باره و بطور کامل جویده، معرفی نسخهای از بازی آنهم کمی متفاوتتر از سه عنوان قبل برایم هیجانانگیز بود؛ هرچند که خاطرات نه چندان خوبی از شماره سوم بازی داشتم، اما امیدم را از دست نداده و به انتظار انتشار Darksiders Genesis نشستم. متاسفانه در زمان انتشار این عنوان بر روی رایانههای شخصی قادر به تجربه آن نشدیم، اما حالا که نسخه کنسولی به دستمان رسیده، نگاهی به این عنوان و تغییراتش خواهیم داشت. آیا میتوان به عنوان یک Spin off خوب از این بازی یاد برد یا نه، این نیز خاطرات خوش شمارههای اول و دوم را برایمان نابود خواهد کرد؟ همراه وی جی مگ باشید با نقد و بررسی Darksiders Genesis.
تغییرات در خدمت بازی
همانطور که گفته شد این عنوان با تغییراتی بنیادین نسبت به شمارههای قبلی روبرو است. دوربین بازی اکنون به حالت ایزومتریک درآمده و بخش دونفره نیز به آن اضافه شده است. شاید در نگاه اول و با دیدن تبلیغات بازی اولین چیزی که به ذهنتان برسد، شباهت بسیار بالای آن به عنوان Diablo باشد، اما بعد از تجربه بازی خواهید دید که این شباهت صرفا بصری است، و این عنوان هنوز هم یه دارکسایدرز است!
داستان این بار به قبل از شماره اول و شروع آخرالزمان بازمیگردد. تحرکاتی مشکوک در جهنم دیده شده که میتواند به برهم خوردن تعادل دنیاها بیانجامد و در راس آنها «لوسیفر» قرار دارد. شورا به «War» و «Strife» دستور میدهد تا پا به اعماق جهنم گذاشته و از راز این قضایا پرده برداشته و تعادل را حفظ کنند. شاید بتوان گفت بزرگترین نقطه ضعف سری دارکسایدرز داستان آن است.
داستان به همان اندازه که در شماره نخست بازی زیبا، پرهیجان و پر از رمز و راز آغاز شد، در شمارههای بعدی به همان اندازه درجا زده و پیشرفت قابل لمسی را از خود نشان نداده است. هرچند در شماره سوم و در ساعتهای پایانی، داستان کمی روبه جلو حرکت کرد، اما میتوان گفت که کافی نبود. بهرحال سازنده این شماره که Airship Syndicate نام دارد، تصمیم گرفته با بازگشت به قبل از آخرالزمان، بهانهای برای ساخت نسخهای متفاوت از سری بدست گیرد که نتیجه کار شاید خیلی بهتر از چیزی شده که انتظارش را داشتیم!
همانطور که اشاره شد دوربین بازی بصورت ایزومتریک درآمده و حالا میتوانید به همراه یکی از دوستانتان به تجربه بازی بپردازید. War و Strife دو برادر کاملا متفاوت از یکدیگر چه از منظر شخصیتی و چه از نظر گیمپلی هستند. War همانطور که پیشتر با اون آشنایی داریم، سواری جدی و تابع دستورات است.
اما در سوی دیگر Strife، دارای کاراکتری شوخطبع و بزلهگوست که دائما در حال زیر سوال بردن دستورات شورا است و به هر چیزی مشکوک است و سعی دارد که برادر خود را نیز به همین راه دعوت کند. ارتباط میان این دو نفر در طول بازی به شخصیت پردازی کمک بسازی میکند و شوخیهایی که از طرف Strife انجام میگیرد خنده بر لبانتان خواهد آورد. البته نباید از صداپیشگان خوب بازی نیز غافل شد که به این امر کمک کردهاند.
از منظر گیمپلی، War دقیقا همان کاراکتری است که در شماره اول بازی دیده بودیم. ضربات سهمگین و مبارزات نزدیک مشخصه اوست. حتی کمبوهای او دقیقا از شماره اول بازی به اینجا منتقل شده و در کنار آنها جادوهای جدیدی نیز به لیست ضرباتش اضافه شده است. بازی همچنان یک Hack & Slash به تمام عیار است و فقط اینبار از دید بالاتری باید کاراکترتان را کنترل کنید.
بیشتر جادوها را نیز توسط Vulgrim مشهور میتوانید بدست آورید و حالا او یک دستیار نیز در کنارش دارد که ضربات جدیدی را برایتان آزاد خواهد کرد. بخش ارتقای سطح نیز در بازی وجود دارد که برای خود پازلی است! بدین صورت که بصورت شانسی آیتمهایی را از دشمنان خواهید گرفت که Creature Core نام دارند و باید با جایگذاری صحیح این آیتمها در بخش مورد نظر، سطح قدرت کاراکترتان را بالا ببرید.
هرچقدر این کاررا با هماهنگی انجام دهید، سطح کاراکترتان با سرعت بیشتری ارتقا خواهد یافت. در ابتدا این بخش شاید کمی برای بازیکنان گنگ به نظر برسد اما رفتهرفته با سیستم آن بیشتر آشنا خواهید شد. در ابتدای این نوشته اشاره کردیم که شاید فکر کنید با کلونی از دیابلو طرف هستید، اما بعد از تجربه بازی متوجه خواهید شد که هنوز هم روح سری اصلی دارکسایدرز (شماره سوم را فاکتور میگیریم!) در این عنوان وجود دارد و تغییرات صرفا به ایزومتریک شدن دوربین خلاصه میشود.
در طرف دیگر Strife به واسطه داشتن سلاح گرم، مبارزات را از فاصله دور دنبال میکند و اگر بصورت دو نفره به انجام بازی بپردازید، شخصی که این کاراکتر را انتخاب میکند، حکم پشتیبانی را خواهد داشت. او با استفاده از سلاحهای دور زن جان دشمنان را به حداقل رسانده و War که همیشه در میان دشمنان است، سریعا میتواند با ضربات تمام کننده کار آنها تمام کند.
البته ناگفته نماند که این سیستم، وقتی بصورت دو نفره بازی را انجام دهید به کمکتان خواهد آمد و در بخش تک نفره شما در آنلحظه فقط با یکی از دو برادر میتوانید مبارزه و دائما باید بین آنها سوویچ کنید. بخش دو نفره هم بصورت آنلاین و هم بصورت Local قابل انجام است اما بهتر بود که در این حالت تصویر بصورت Split Screen جدا نمیشد. شاید این کار نیز به خاطر آن انجام شده که هر یک از دو برادر بصورت جداگانه میتوانند در محیط چرخ بزنند، که در ادامه به آن نیز اشاره خواهیم کرد.
معماهای جهنمی
در کنار مبارزات شیرینی که بازی به شما اهدا میکند، طراحی مراحل و وسعت آنها نیز به این لذت افزوده میشود. با اینکه این عنوان بصورت مرحلهای طراحی شده اما هریک از مراحل دارای محیطی بسیار بزرگ هستند که میتوانید به راحتی در آنها به گشت و گذار پرداخته و به یافتن Collectableها و سنگهای ارتقا مشغول شوید.
البته برای یافتن تمامی این آیتمها هراز چندگاهی باید به مغزتان فشار بیاورید و از معماهایی که سازندگان برایتان تهیه کردهاند عبور کنید. هر یک از دو برادر در کنار قابلیتهای متفاوت مبارزه، تکنیکهای جدیدی در طول سفر خود یاد خواهند گرفت که معماهای موجود، به واسطه این قابلیتها حل خواهند شد. برای مثال War میتواند با استفاده از بومرنگ خود مشعلها را روشن کند و Strife میتواند در مکانهای خاصی پورتال بزند.
نکته جالب اینکه اگر بازی را به صورت دو نفره انجام دهید، دنیایی که در آن قرار دارید، دچار تغییرات کوچکی میشود که بستر را برای حل مهماها بصورت دو نفره مهیا میکند. بدین صورت در بعضی از مناطق، برای حل مهماها باید حتما با یار خود هماهنگ شده و بصورت صوتی از حال همدیگر خبر داشته باشید، زیرا دکمهای که شما فشار خواهید داد، در سوی دیگر دری را باز خوهد کرد که فقط یارتان قادر به دیدنش هست و از کادر تصویر شما خارج است.
در این چنین موقعیتهایی میتوان به منطق Split Screen که بالاتر اشاره کردیم پی برد! حل این معماها به جرئت برایمان به یکی از بهترین بخشهای گیمپلی تبدیل شد و آرزو میکردیم که ایکاش کمی بیشتر از این بخش را میتوانستیم تجربه کنیم. تنها موردی که در گیمپلی گاها برایمان آزاردهنده بود، باگهایی است که گاهوناگاه برایمان اتفاق میافتاد.
برای انجام بعضی از کارها مثل بازکردن صندوقچههایی خاص، بازی به هردو سوار نیاز دارد؛ در حالت آنلاین گاه اتفاق میافتاد که بعد از باز کردن صندوقچه، یکی از بازیکنان دچار باگ شده و دست از سر صندوق برنمیدارد و خشکش میزند. در این حالت چارهای بجز خروج از بازی و شروع دوباره آن نداشتیم!
لذت موسیقی!
از نظر گرافیکی این عنوان شمارا راضی نگه خواهد داشت. هرچند به طرز عجیبی فریم بازی برروی کنسولها (حداقل کنسولهای پایه) برروی 30 قفل شده است و گاها افتهای نامحسوسی را شاهد هستیم، اما ویترینی از بهترین افکتها و شلوغیها را برایتان به ارمغان خواهد آورد.
یکی از بخشهایی که بشدت نظرمان را جلب کرد، موسیقی فوقالعاده این عنوان است. درست است که تقریبا تمامی شمارههای بازی از موسیقی خوبی برخوردار بودند اما به نظر نگارنده این نسخه یک سروگردن از دیگر شمارهها بالاتر قرار میگیرد. از همان ابتدا و ورود به منوی بازی، شما مسخ موسیقی زیبا و شاهکار آن خواهید شد، و البته شاید این نیز دلیل دارد!
جالب است بدانید که شخصی که کار موسیقی این عنوان را برعهده داشته کسی نیست جز، Gareth Coker موسیقیساز مشهوری که پیشتر کار موسیقی هر دو عنوان Ori را در کارنامه دارد! در یک کلام موسیقی این عنوان نمره کاملی را از هر جهت میتواند بگیرد! کافی است تجربه مبارزه با یکی از باس فایتهای بازی برروی اسب را، به همراه موسیقی اپیکی که در زمینه نواخته میشود، داشته باشید تا به این گفته پی ببرید.
کلام آخر
بعد از تجربه شماره سوم بازی که با مشکلات فراوانی روبرو بود و احساس دوگانگی برایمان ایجاد کرد، تجربه این عنوان برایمان لذت بخش بود. تجربهای که ما را به ریشههای این سری بازگرداند و یادو خاطرات شمارههای نخست را برایمان تداعی میکرد. راهی که شرکت Airship Syndicate برای این عنوان در پیش گرفت به جرئت میتوان گفت نتیجه داده و حالا با عنوانی واقعی از یک دارکسایدرز طرف هستیم.
لذت بخش دو نفره در کنار حل معماهای گوناگون و مبارزات متنوع و محتویات کافی، و صد البته موسیقی فوقالعاده، بستهای کامل را برایمان به ارمغان آورده که میتواند ساعتهای زیادی ما را به پایش بنشاند. پس اگر امکانش برایتان مهیا است، در این روزهای سخت که در خانه نشستهاید، میتوانید با تهیه این عنوان به همراه یکی از دوستان یا اعضای خانواده، از ساعتها Hack & Slash و حل معما لذت ببرید.
نقد و بررسی Darksiders Genesis روی PS4 و بر اساس نسخه ارسالی سازندگان انجام گرفته.
Darksiders Genesis Review
-
8.5/10
نقد و بررسی Darksiders Genesis
نکات مثبت:
موسیقی، موسیقی، موسیقی!
بخش دونفره
محیطهای جذاب و پرمعما
صداپیشگی
یک دارکسادرز واقعی!
مدت زمان بالای بازی
نکات منفی:
وجود برخی باگهای عجیب
داستان نه چندان گیرا
نظری ارسال کنید