از عرضه شدن اولین بازی Dirt حدود 13 سال میگذرد و همین عدد منحوس حرفهای زیادی برای توصیف تازهترین نسخه یعنی Dirt 5 دارد. سری بازیهای Dirt همیشه جایگاه خاصی بین طرفداران سبک ریسینگ داشته و دارند. هندلینگ فوق العاده خوش دست و گرافیک نسبتا متمایز از برگهای برنده همیشگی این سری است.
از همان ابتدای ورود به نسل قبلی، عرضه Colin McRae: Dirt در سال 2007 آغازی برای فاصله گرفتن Codemasters از ساختن بازیهای روتین رالی و نزدیک شدن به سبک و سیاقی عامهپسند و با کیفیتتر بود. این روند در طول این 13 سال ادامه داشته است و با وجود فراز و نشیبهای نسبی، انتظارات طرفداران همیشه بر آورده میشد.
اما سبک ریسینگ از معدود سبکهایی است که جای زیادی برای نوآوری در آن وجود ندارد و تنوع بخشیدن به گیمپلی آن عملا غیرممکن است. موردی که باعث شد سازندگان سری Dirt به صورت متناوب بین بازی شبیهساز بی عیب و نقص تجربه مسابقات رالی و بازیهای فستیوال مانند و آرکید نوسان کنند.
بعد از Dirt Rally 2.0 که بازی سختگیر و بسیار دشوار بود، اینبار زمان شرکت در فستیوال خوش رنگ و لعاب Dirt 5 رسیده است. اما این رنگ لعاب چقدر تازگی دارد؟ و آیا سازندگان باز هم توانستهاند فرمول گیمپلی جذاب و سرگرم کننده بازیهای آرکید قبلی را از نو بفروشند؟
هسته اصلی بازی Dirt 5، همانطور که هرکسی میتواند حدس بزند: رانندگی روی خاک و مسیرهای نامتعارف است. سیستم کنترل ماشین و فیزیک حاکم بر بازی مثل همیشه کم نقص و روی نهایت سرگرم کنندگی تنظیم شده است. رانندگی با تمامی ماشینها حس خوب آرکید دارد و چندان به دقت و زمانبندی تاکید نمیکند. طبق روال همه بازیهای آرکید ماشینها سبکبال و خوشحال داخل پیست میچرخند و به هم میخورند.
اما به وجود آوردن تعادلی مناسب و باور پذیر در این قضیه تاثیر بسیاری در تعالی گیمپلی و هندلینگ خودروها دارد. متاسفانه با وجود اینکه Codemasters سالیان سال مشغول ساختن بازی ریسینگ بوده است، در خلق چنین حس آرکیدی ناتوان بوده: اکثر اوقات ماشینها مثل بادکنک به هم میخورند و به پرواز در میآیند.
تعداد بالای خودرو در هر مسابقه هم مزید بر علت شده و در هر پیچ به جای اینکه به فکر زمانبندی و زاویه ورود به پیچ باشید، خود را به جریان در حال تلاطم خودروهای رقیب میسپارید و در اکثر مواقع هم با خوردن به رقبا جلو هم خواهید افتاد. حالا که سختافزارها توانایی گنجاندن تعداد بالای ماشینها در هر مسابقه را فراهم کردهاند انجام اینکار همیشه مناسب نیست. در یک پیست کوتاه که در عرض چند دقیقه به اتمام میرسد و جای زیادی برای مانور دادن نیست.
حاشیه پیست یا حصار کشی شده است و یا با دیوار نامرئی محدود شده، قرار دادن 20 ماشین بادکنکی فکر خوبی نیست. در همان دو پیچ اول میشود به راحتی و با کوبیدن به بغل خودروی جلویی راه خود را تا مقام اول هموار کنید و باقی مسیر را هم با کمی دقت به راحتی طی کنید. این مساله در درجه سختی Hard و Very Hard قابل انجام است و تمام لطف و جذابیت بازی را همچون سیاهچالهای به درون خود میکشد!
حس سنگینی ماشینهای آفرود در Dirt 5 غایب است و بیشتر اوقات ماشینها چند میلیمتر روی هوای پیست در حال شنا هستند. برای مثال در پیچها که 99% آنها خاک و گلی هستند، حس کشیده شدن لاستیک روی زمین ایجاد نمیشود و به جای آن ماشین مثل یک قایق به در و دیوار کناری پیست خورده و در نهایت راه خود را بدون از دست دادن قابل توجه سرعت پیدا میکند.
برخورد با دیواره پیست کمترین تاثیر را دارد و اکثر اوقات بهترین روش برای پشت سر گذاشتن بعضی پیچهاست. اما همین قضیه هم تعادل منطقی ندارد و بعضی نقاط پیست بدون توجه به ساختار کلی آرکید باز بوده و احتمال پرتاب شدن شما به پایین و یا گیر کردن میان دیوار نامرئی و تکه سنگ کوچک وجود دارد. اگر قرار بود چنین موانعی هم بر سر راه بازیکن وجود داشته باشد، بهتر بود همه جای پیست یکنواخت و چالش برانگیز کار میشد تا تکلیف بازیکن مشخص شود.
جدا از مساله فوق، کمدقتی در طراحی مسیرهای مسابقه در Dirt 5 به چشم میخورد. تعداد مسیرهای مسابقه تعداد بسیار بالایی دارد ولی مشخص است که یا توجه چندانی به هر یک از آنها نشده و یا اینکه با استفاده از روشهای نوین تولید محتوای رویهای (خودکار) استفاده شده است.
بعضی نقاط پیست جزئیات کمی دارند و بیحوصله و سرسری کار شدهاند. در بازیهای سری Dirt هر مسیر و هر کشور شخصیت و ویژگیهای خاص خودش را داشت و تمرین و دقت بالا لازم بود تا در عین حفظ حس و حال آرکید بتوانید در عبور از پیچهای مسیر بخصوصی مهارت کسب کنید. اما در Dirt 5 همه مسیرها تقریبا شبیه به هم هستند و شما یک در میان به چپ یا راست میپیچید و بدون هیچ حس کسب مهارت و آشنایی به سمت مسابقه آخر میرانید.
سیستم پیشرفت در بازی هم خندهدار و معیوب اجرا شده است. در همان یک ساعت ابتدایی بازی Dirt 5 آنقدر پول به دست میآورید تا بهترین ماشین در هر کلاس را بخرید. پس از آن دیگر هیچ انگیزهای برای پول درآوردن و خرج کردن آن وجود ندارد، چون بهترین ماشین را دارید و انباشته شدن پول بیشتر نمک روی زخم است تا اینکه معیاری برای پیشرفت.
تعداد کم خودروها و نبود قابلیت ارتقاء و شخصیسازی آنها بر پوچی پیشرفت میافزاید. برای هر خودرو تنها دو یا سه حالت طراحی دستی وجود دارد که همگی زشت و نچسب هستند. جدا از اینها حداکثر 3 اسکین از پیش طراحی شده برای هر خودرو وجود دارد که آنها هم به جز مواردی معدود تکراری، زشت و نچسب هستند. حتی ایده خوب پادکست که در بین مسابقات و در منوی بازی پخش میشود هم لوس و بیمزه جلوه میکند.
در این پادکستها حریفها و مجری برنامه بگومگوهای جالب و شوخیهای بانمکی میکنند که پس از چند بار تکراری شده و لطف خود را از دست میدهد. همه اینها باعث میشود هیچ حس تعلقی به خودرویی که میرانید و پیشرفتی که انجام میدهید نداشته و مثل یخ به تجربه بازی بپردازید.
تنوع حالات مختلف مسابقه خوب و معقول است و شامل مسابقات نمایشی در استادیوم و زمینهای ویژه، مسابقات سریع در یک مسیر مستقیم و مسابقات مختلف در پیستها با تعداد دورهای همیشگی 3-دور میشود. طول کوتاه هر مسابقه و شباهت بیش از حد پیستها به یکدیگر از جذابیت این تنوع هم میکاهد و بعد از مدتی بازیکن را دلزده میکند.
کشورهای مختلف و آب و هوای متفاوت مثل چاشنیهای معجزهآسا تنوعی سطحی به این ملال میبخشند، اما این قضیه هم بعد از چند ساعت رنگ میبازد. تا جاییکه حتی بالا رفتن از کوه راست با ماشینهای مریخ پیما هم دیگر هیجانی ایجاد نمیکند.
هوش مصنوعی رقبا خوب و منطقی کار شده است. طبق روال سایر بازیهای رانندگی اگر از شما عقب بیافتند تمام تلاششان را میکنند که باز هم از سبقت بگیرند. اگر هم جلوی شما باشند راه را بر رویتان خواهند بست.
اما همین مولفه مثبت هم در زیر سایه فیزیک بیش از حد آرکید و طراحی غیرچالشی پیستها قرار میگیرد و حتی در درجات سختی بالا هم رقبا بدون هیچ مقاومتی تسلیم میشوند. تا جاییکه احتمال اینکه به در و دیوار گیر بکند و از خودتان و از مسیر شکست بخورید بیشتر است تا اینکه به رقبا ببازید.
با گفتن همه اینها و بسته شدن پرونده موارد مهم و تعیین کننده در یک بازی ریسینگ برویم به سراغ ظاهرسازی و جنبههای فنی! گرافیک Dirt 5 در یک کلام نسل بعدی است، حتی روی کنسولهای نسل فعلی! انواع اقسام افکتهای بصری و آب و هوایی چشمان شما را در تجربه این ملالت نوازش میدهند.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار هستند تا شما تجربه خوبی از تکرار مکررات داشته باشید. موسیقیهای انتخاب شده هم عالی و هیجانآور هستند. اما افسوس که همه این پتانسیل روی یک بازی جنریک و تکراری تلف شده است.
اگر از طرفداران سرسخت سری Dirt هستید، شاید بهتر باشد Dirt 5 را بازی نکنید. چون در مقایسه با میراث درخشان بازیهای قبلی بازی ضعیفی است. اما اگر تا بحال اسم این بازیها را هم نشنیده باشید، منتظر باشید تا باقیمت مناسبی آن را تهیه کرده و توان ابتدای نسلی کنسول نسل بعدی خودتان را بسنجید، چون در واقع چیزی برای دیدن در این نسل وجود ندارد.
نقد و بررسی بازی Dirt 5 روی PS4 و بر اساس نسخه ارسالی ناشر انجام گرفته.
Dirt 5 Review
-
6/10
برخی نکات برجسته و قابل ذکر در بازی Dirt 5
طراحی واسط کاربری عالی
آغاز طوفانی
موسیقیهای بینظیر
صداپیشگی خوب در پادکست
ملال، ملول، ملالت!
از همون اول هم معلوم بود آبی ازش گرم نمیشه 😒، من موندم چرا اینقدر رو نسخه نسل بعدش مانور دادن 🤣
گرافیک.
کافیست چشمها و گوشها را نوازش کنید. آنگاه دنیایی خام شما خواهند شد.
این شعار تو همه چی و همه جا کاربرد داره.
سلام اقای میثم قربانی یه سوال داشتم دیگه چرا مثل قبل مجله ویدئوئی تهیه نمی کنید وفقط به نیم ساعت از گیم پلی یه گیم که تازه انتشارپیداکرده خلاصه میکنید
سلام
تک نفره فقط انقدر میتونم کار کنم. ایشالا هر وقت پولدار شدیم تیم جمع میکنم و مجله ویدئویی رو هم میسازیم
مخلصیم اقا میثم همین بازم هستین خودش کلی
نقد خوبی بود
ولی ملال، ملول، ملالت! یعنی چی؟
خسته کننده، حوصله سر بر، بسه دیگه 😂
اوکی:)))))