تا اینجا داستان سری دووم همیشه سر راست و تک بعدی بوده است، مردی قوی و خشمگین (Doomguy) وارد ایستگاه فضایی میشود، همه شیاطین را میکشد، نگهبان دروازه جهنمی را سلاخی کرده و پورتال به جهنم را مسدود میکند. درونمایه همه بازیهای دووم همین بوده است، فقط با کمی تغییر، درست مثل یک فیلم اکشن دهه 1990. با نقد و بررسی DOOM Eternal همراه وی جی مگ باشید.
اما قضیه دووم اترنال کمی با عناوین قبلی فرق دارد. در شماره قبلی این سری جدید (Doom 2016) اساس و زیرساخت خوبی برای گسترش دنیای کمتر توسعه یافته DOOM ایجاد شد. در این بازی انسان همچنان درگیر انجام آزمایشات روی کره مریخ بوده و دکتر هایدن رهبری این تیم جدید را به دست گرفته است.
اگر یادتان باشد بعد از اتفاقات Doom 2 زمین تمامی تاسیسات و ایستگاههای خود در کره مریخ را تحت تشعشعات سنگین رادیو اکتیو قرار داد تا دیگر کسی جرات رفتن و یا پورتال زدن به آنجا را نکند. اینبار دکتر هایدن با انتقال مغز خود به اسکلت یک ربات به مریخ میرود تا تحقیقات خود در رابطه با انرژی «آرنجت» را پیش ببرد.
همین انرژی آرنجت نقطه عطفی برای اضافه شدن لایه دیگری به داستان دووم اترنال است. اگر یادتان باشد در شماره قبلی دووم اسلیر از خواب باستانی خود بیدار شد و بار دیگر میدان مبارزه را زیر پای خود لرزاند.
او با فریبهای دکتر هایدن مجبور میشود به اعماق جهنم رفته و کروسیبل را برای ادامه آزمایشهای این دانشمند دیوانه پیدا کند. اما در آخر کار به او خیانت میشود و بار دیگر به خوابی ناخواسته و طولانی فرو میرود.
به لطف همین زیرسازی هوشمندانه حالا دیگر DOOM Eternal کاملا Lore و پشتوانه کافی برای خلق داستانی جذاب و درگیر کننده را دارد و به جرات میتوان گفت داستان بازی یکی از بهترینهای سری است. اینبار دیگر شما سربازی کارکشته و بینام نیستید؛ شما در هیبت Doom Slayer کبیر ظاهر میشوید. همان Doomguy دوست داشتنی که پس از اتفاقات Doom64 سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
سازندگان در نسخه جدید بازی Doom64 مرحله اضافهای به داستان اضافه کردهاند که پلی مستقیم بین دو دنیا میشود. در Eternal برای اولین بار گذشته و خصوصیتهایی از شخصیت اصلی افشاء میشود که برای هر گیمری هیجان انگیز و انقلابی به شمار میرود.
اینکه چطور Doomguy وارد Argent D’nur شده و چه راهی برای تبدیل شدن به «Doom Slayer» مخوف طی کرده است بالاخره در DOOM Eternal بازگو میشود. علاوه بر این تمدن و مخلوقات دیگری به نام Sentinelها معرفی میشوند.
موجوداتی بسیار شبیه به انسان که ملت مبارزی بوده و طبق آداب و رسوم جنگجویان زندگی میکنند. آنها با ظهور Maykrها با جادو آشنا میشوند و فنون جنگی و روحیه رهاییبخش خود را در تمامی دنیاهای شناخته شده ترویج میدهند.
Maykrها منبع به وجود آمدن انرژی آرجنت هستند، همان موضوعی که دکتر هایدن روی آن تحقیق میکرد. حالا متوجه میشوید چطور تکههای پازل در حال جمع شدن هستند. از طرف دیگر راهبان جهنمی (Hell Priests) بنابر دستور مستقیم Khan Maykr خداگونه در حال آماده شدن برای قربانی کردن کامل کره زمین و ساکنان آن و به اتمام رساندن Blood Ritual هستند.
همین جاست که یگانه منجی زمین، Doom Slayer وارد گود میشود. ضرب آهنگ روایت داستان سریع، نفسگیر و سرراست است. هرگونه توضیح اضافی در Codexهای بازی در دسترس است. تاریخچه زمین، جهنم، Maykrها و سنتینلها همگی با سبک نوشتاری عالی و حماسی قابل مطالعه هستند.
تصویرسازی و عکسها مربوط به تاریخچه اتفاقات حس ورق زدن کتابها باستانی قطور با صفحات زرد رنگ پوستی را تداعی میکند، لذتی که برای هر طرفدار سری دووم و گیمر علاقهمند به Lore وصف نشدنی است.
همه این توضیحات داستانی تنها بخشی از بازی را تشکیل میدهند که در چند دهه اخیر چندان توجهی به آن نشده بود. ولی اشتباه نکنید DOOM Eternal تنها یک محوریت دارد: قلع و قمع کردن سپاهیان جهنمی تا جایی که چشم میبیند و عقل یاری میکند.
گیمپلی بازی اوج تعالی اکشن اول شخص به معنای واقعی است. هیچچیز، حتی داستان هم نباید در مسیر خلق گیمپلی بینقص و نفسگیر بازی باشد. هر یک از محیطهای بازی به طور استادانه میدانی برای سنجش مهارت شما در کشتن اهریمنها است.
تک تک کوریدورهای بسته و محیطهای باز با طراحی فوق العاده پرجزئیات آماده تبدیل شدن به میدان رزمی نفسگیر و خونین هستند. طراحی محیطهای بازی به شدت عالی و چشمنواز کار شده است و به طور عمیقی اتمسفر مخوف و جدی بازی را القاء میکند. اما همین اتمسفر سنگین خود در خدمت گیمپلی بازی است.
مناظر جذاب و آن-دنیایی در عرض یک چشم به هم زدن تبدیل به میدان نبردی سهمگین میشوند و چشمان شما از ستایش مناظر زیبا به پیدا کردن راهی برای زنده ماندن در بین سپاه شیاطین، برقی قرمز رنگ میزند. مبارزه با دشمنان در سری دووم همیشه هسته اصلی بازی بوده و هست.
اکشن نفسگیر، هیجان انگیر و خون آلود. مهم نیست در راهروهای باریک ایستگاه فضایی متروکه باشد یا اعماق جهنم، همیشه ریتم و ضرب آهنگ خاصی برای تک تک مبارزات در دووم اترنال وجود دارد. دووم اسلیر اینبار به ناممکنترین مامورت خود قدم گذاشته است و هیچ تضمینی وجود ندارد که در همان اولین بار بتوانید نیروهای دشمن را منهدم کنید.
مبارزات تا حدی شما را آبدیده میکنند که پس از اتمام هر یک از درگیریها، ابتدا نفس راحتی بکشید و با خود بگویید: «این شد، این یکی به دل خودمم نشست!». محیطها همگی پر از جاهای مخفی و آیتمهای مورد نیاز برای پیشروی در بازی هستند و شما باید در حین مبارزات سریع و خشن چشمتان به همه جای محیط باشد تا نزدیکترین پورتال یا سکوی پرش را در نظر داشته باشید.
باید ضرب آهنگ و ریتم مخصوص هر مرحله را بدست بیاورید و با اتکاء به آن با رقصی مرگبار بدرید و پاره کنید. مبارزات تا جایی میتوانند سریع و خلاقانه و خشن باشند که مغز شما یاری کند. با شروع هر مبارزه باید تعادل مناسبی بین کشتن دشمنان بزرگتر و خطرناکتر، استفاده ابزاری از دشمنان ضعیفتر برای پر کردن زره، سلامتی و مهمات خود برقرار کنید.
همه اینکارها باید به نحوی انجام شود که کمترین آسیب را ببینید. همین چند دستور ساده را باید در بهترین میادین نبرد خلق شده در یک بازی شوتر اکشن اجرا کنید. اما این همه ماجرا نیست و بعد از اتمام هر نبرد فرصت کافی برای غرق شدن در مراحل زیبا و پر جزئیات بازی و پیدا کردن چالشهای بیشتر و آیتمهای مخفی خواهید داشت.
دیدن لیست اسلحههای بازی حس اولین روز تعطیلات تابستان را دارد. شاتگان دو عدد، مسلسل دور برد با امکان پرتاب راکت، chaingun سنگین، مسلسل پلاسمایی، Railgun، راکت انداز و … BFG! نگران نباشید در این سفر به اعماق جهنم و در راه بازگشت از آن بازهم تمامی دوستان قدیمی همراهتان خواهند بود و در کنار هم به موج شیاطین سلامی دوباره خواهید کرد.
جدا از اسلحههای دوستداشتنی طیف گستردهای از امکانات و تجهیزات هم در اختیار دارید که همگی قابل ارتقاء و شخصیسازی هستند. امکان پرتاب دو نوع نارنجک، جا خالی دادن سریع، پرش دوباره، ضربه مشت فوق قوی و اره برقی مطمئن برای دریدن شکم، سر و ستون فقرات شیاطین همگی با کوچکترین تاخیری با فشردن تنها یک دکمه در اختیارتان هستند.
چینش همه این قابلیتها و تسهیلات به خوبی انجام شده و بعد از آشنایی کامل با روند امور موسیقی فشرده شدن دیوانهوار دکمهها با والس مرگبار Doom Slayer روی صفحه نمایش ترکیب شده و نمایشی خونبار را رقم میزند. نمایشی که با موسیقی متن عالی و بسیار سنگین میک گوردون همراه میشود.
موسیقی متن سنگین و مخوف از همان ابتدا یکی از امضاهای پر رنگ سری Doom بوده است. اینبار هم میک گوردون با نبوغ خود گوشهایتان را نوازش کرده و رگهای مغز و عضلات گردنتان را چند سانتیمتری گشاد میکند.
صدای گیتار الکتریک مثل رعد و برق در ذهنتان میپیچد و ترکیبی از صداهای صنعتی و بیتهای الکترونیکی شما در دنیایی دیجیتالی و آهنین رها میکند. هر جا را که نگاه کنید بوی آهن و خون میآید، هر چه که میشنوید زنگ آهن و رنگ خون دارد.
گرافیک بازی هم از نظر هنری و هم از نظر فنی در بلندترین قلههای صنعت بازی ایستاده است. تمامی بافتها با نهایت کیفیت خودنمایی میکنند. مناظر دور دست درست مثل تابلوی نقاشی در برابر دیدگان شما بر افراشته میشوند و انواع و اقسام افکتهای گرافیکی روی صفحه نمایشگر به رقص در میآیند، بدون اینکه کمترین افت نرخ فریم یا مشکل بصری ایجاد کنند.
بازی از نظر تکنیکی روان و سریع است و امکان شخصیسازی میدان دید و وسیعتر کردن آن، در کنار نرخ فریم پایه 60 بر ثانیه بودن از دیگر دستآوردهای این بخش از DOOM Eternal به شمار میروند. بخش عمده محیطهای بازی را سطوح آهنی یا بافت گوشتی لزج تشکیل داده است.
بافتها به حدی باکیفیت هستند که بعضی اوقات وسوسه میشوید دستی به روی آنها بکشید. طراحی دشمنان، اسلحهها و تمامی آیتمها از نو انجام شده است. بهتر است هر چه از دووم یادتان مانده کنار بگذارید و با دید دیگری دووم اترنال را نگاه کنید.
دشمنانی که اولین بار نزدیک به 30 سال پیش خلق شده بودند در این بازی به پختهترین و باور پذیرترین طراحی خود رسیدهاند. انیمیشنهای بینقص و منحصر بفرد هر کدام هم در این تعالی نقشی تکمیلی بازی میکند. طراحی تمامی اسلحههای آشنای قدیمی هم ارتقاءهای به جا و خوبی دریافت کردهاند و بیش از پیش دوست داشتنی به نظر میرسند.
DOOM Eternal را میتوان هم نقطه اوجی برای یکی از پرآوازهترین شوترهای تاریخ بازیسازی دانست و هم نقطه عطفی برای این سری افسانهای. همهی المانهایی که بازی سال 1993 را منحصر بفرد کرده بود در بهترین و بهینهترین شکل خود در این بازی قابل مشاهده است.
یک شوتر اول شخص تمام عیار که سطح جدیدی برای سبک شوتر تعیین میکند و با تکبر بیشتری بر تخت پادشاهی شوتر اکشن تکیه میزند و در عین حال چشماندازهای جدیدی برای ادامه این سری ارائه میکند و با جمعبندی و ارتقاء حداکثری هر آنچه به دنیای بازی معرفی کرده است برای ورود به دوره جدیدی از دووم آماده میشود.
Doom بود که اولین بار راز شمشیر را کشف کرد و در تاریکی نفوذ ناپذیر کورههایی در دل کوههای برف گرفته آنقدر بر استیل گداخته کوفت تا برای شکافتن استخوان و دریدن گوشت کافی باشد.
همه اینها در کنار مد آنلاین جذاب و بسیار خلاقانه Battlemode این شاهکار را به بازی نهایی تبدیل میکند. مثل شماره قبل خبری از مدهای آنلاین تکراری نیست (نه اینکه جای خالی آنها حساس نشود و یا این مدها در دووم قبلی بد باشند) و اینبار با مد آنلاین جدیدی روبرو هستیم که تنها با 3 نفر بازیکن انجام میشود.
1 نفر در نقش Doomguy و 2 نفر دیگر در نقش دشمنان شیطانی بازی. هدف این است که Doomguy قبل از اینکه هر یک از بازیکن مرده بار دیگر ریسپاون شود، همدستش را بکشد. تیمی دو نفره هیولاها هم باید در کمترین زمان ممکن Doomguy را بکشند
. همین مد محقر یعنی بازی کردن تمامی آن مراحل Doom که تا بحال به صورت تکنفره تجربه کردهاید. همین ساختار ساده با کمی دقت و برنامهریزی میتواند عمق مطلوبی داشته باشد و لحظات بیبدیلی برایتان ایجاد کند.
فرو رفتن در نقش شیاطین قدرتمند و دیدن میدان نبرد از دیدگاه آنها صفای خاصی دارد و همدستی برای کشتن Doomguy دیدگاه دیگری از نظر مد آنلاین باز میکند. اگر هم در نقش Doomguy ظاهر شوید همه اسلحهها را در اختیار خواهید داشت و باید هر دو دشمن را در کمترین زمان از پا در بیاورید.
نقشههای این مد هم متنوع و عالی طراحی شدهاند و پر از دشمنان ضعیفتر برای پر کردن شکافهای بین مبارزات هستند. دو دشمن شیطانی در تیم مقابل هم قابلیت ریسپاون کردن دشمنان ضعیف بیشتر را دارند تا عرصه را بیش از پیش برای قهرمان ما تنگ کنند.
نقد و بررسی Doom Eternal روی PS4 و بر اساس نسخه ارسالی سازندگان انجام گرفته.
DOOM Eternal Review
-
10/10
بررسی Doom Eternal
نکات مثبت:
اکشن سریع
خشن و بینظیر
موسیقی عالی
طراحی محیط نفسگیر
داستان خوب
نکات منفی:
مثل هر بازی معمولی دیگری قابل تمام کردن است
نظری ارسال کنید