اگر نو منز اسکای و کمی دارک سولز را با هم ترکیب کنید و به قدری نامتعارف شوخیهای بینمک و ناتوانیهای فنی به یک بازی قاطی کنید، حاصل کار بازی یخ و نچسب با نام « Journey to the Savage Planet » نصیبتان میشود. همراه وی جی مگ باشید با نقد و بررسی Journey to the Savage Planet .
همانطور که از نام بازی هم میشود متوجه شد قضیه از این قرار است که به یک سیاره وحشی سفر میکنید و باید آنجا گشت و گذار انجام داده و منابع طبیعیاش را استخراج کنید. البته داستان بازی کمی پیچیدهتر از این است و در ابتدای بازی سفینه شما در این سیاره نه چندان وحشی سقوط میکند و شرکتی که شما را استخدام کرده عقیده دارد طبق گزارشات نباید هیچ گونه حیات هوشمندی به پستتان بخورد. ولی با این حال همه جای سیاره پر از موجودات باهوش و سازههای عجیب و قدرتمند است.
داستان بازی از طریق دیالوگهای یک منشی خانم و ویدئوهایی از پیش ضبط شده که توسط رئیس شرکت «کیندرد» برای شما ارسال میشود، پیش میرود. در بین این ویدئوهای نسبتا جالب تبلیغات کاپیتالیستی هم گنجانده شده که لحن کنایه آمیز سری فالاوت را در خود داشته و میتواند در گوشه تنهاییتان در این سیاره وحشی دلگرم کننده باشد.
فضای داخلی سفینه ساقط شده شما چیز خاصی ندارد و از یک تخت خواب، محفظه رویش دوباره (در صورت مردن)، پنل تولید محتوا (کرفتینگ تجهیزات) و رایانه برای دریافت ایمیل و سایر مشتقات تشکیل یافته است.
با ورود به سیاره وحشی خیلی سریع پی میبرید که تنها عامل وحشی در این سیاره خود شما هستید چون اکثر ساکنان موجوداتی بانمک و خون گرم هستند که کاری به شما ندارند. ولی مشکل اینجاست که برای پیشرفت در بازی و ارتقاء تجهیزات به مواد تشکیل دهنده بدن آنها نیاز دارید.
به همین خاطر هر چه سر راهتان باشد را باید بکشید یا بشکنید تا مقدار لازم از کربن، آلومینیوم و سایر عناصر ارزشمند را برای انجام کرفتینگ و ارتقاء تجهیزات در اختیار داشته باشید. پیشروی در محیط بازی و دستیابی به مناطق مختلف با انجام این ارتقاءها امکان پذیر است و تاحدودی هم از بازیهای نظیر زلدا و دارکسایدرز الهام گرفته شده است.
این سیاره نه چندان وحشی طراحی چندان دلچسبی ندارد و مثل یکی از سیارههای تولید شده به صورت تصادفی No Man’s Sky است. البته با تنوع و جزئیات کمتر! در طول بازی شاید بیش از 10 نوع دشمن مختلف نبینید و چالشهای طراحی شده هم پایه و پشت سر گذاشتن آنها هم بدون حس موفقیت قابل ذکر هستند.
دوبار پریدن، استفاده از قلاب و آویزان شدن از دانه درختان کارهایی هستند که n بار در بازیهای دیگر انجام دادهاید و انجام چندباره آنها برای رسیدن به مرکز یک سیاره بیکیفیت چندان جذاب و تحریک کننده به نظر نمیآید.
گرافیک فنی، بصری و هنری بازی در مرز سوء تغذیه است. قحطی ایدهها و نبوغ در طراحی و رنگبندی شما را به فکر مراجعه به مراکز خیریه برای کمک به گرسنگان جهان میاندازد. همه جای بازی شبیه به هم است و جزئیات کم محیط شما را یاد بازیهای دوران کودکی میاندازد.
حتی بازیهای مجانی موبایلی هم جزئیات بیشتری از این دارند. چشم انداز سیاره از دور کمی پذیرنده و هیجان انگیز است، ولی وقتی از نزدیک همان مراحل را طی میکنید همه جای درختها و دشمنان یکسان است که سعی دارند در خط مستقیم به شما برسند و شما را نوک بزنند.
البته با پیشرفت در بازی تنوع دشمنان کمی بهتر میشود، ولی باز هم جذابیت لازم برای درگیر شدن و ایجاد مبارزات نفسگیر را ندارند. تعدادی هم باسفایت در بازی وجود دارد که نسبت به دشمنان عادی طراحی و شیوه مبارزه متفاوتتری دارند. شاید اگر تعداد این باسفایتها بیشتر بود، میشد به سیستم مبارزه و درگیریهای بازی امید بیشتری داشت.
طراحی مراحل بازی را میتوان حاصل ازدواج نافرجام No Man’s Sky و Borderlands دانست؛ البته اگر بچهشان قبل از رشد کامل و به دنیا آمدن از دنیا میرفت و بعد توسط مراسم خاص فرقهای به عنوان یک زامبی احیاء میشد.
بازی چیزی مابین طراحی سرسری و کم جزئیات بوردرلندز و سیاست تصادفی نو منز اسکای گیر کرده است، نه آنقدر خوب طراحی شده که حاصل کار دست انسان تلقی شود و نه آنقدر عجیب و بیبدیل است که بتوان آن را حاصل کار یک الگوریتم هوشمند دانست.
حاصل کار مراحی سطحی و نچسب هستند که یک مسیر اصلی را طی میکنند و دور و برتان را گیاهانی زشت و چشماندازهایی خفه و کور گرفتهاند. حتی مسیرهای فرعی برای کشف مناطق دست نخورده هم خفقان آور و دل به هم زن هستند.
لذتی که در کشف مناطق جدید وجود دارد در این بازی به قتل رسیده است و شما باید به زحمت با خودتان کنار بیایید تا غارهای هم شکل و تکراری را برای پیدا کردن چند تکه سنگ معدنی طی کنید.
گیمپلی بازی شامل شلیک کردن و پریدن میشود. سیستم مبارزات بازی هم شامل پریدن و شلیک کردن است. اگر به نظرتان خسته کننده میآید باید اعتراف کنم همین است که هست!
البته با کند و کاو و کشتن چند مرغ بیآزار میتوانید هر یک از این قابلیتهای خودتان را ارتقاء دهید و در پریدن و شلیک کردن ماهرتر شوید، ولی در آخر باز همان پریدن و شلیک کردن است. بعضی دشمنان با شلیک مستقیم شما میمیرند، بعضی دیگر را باید به صورت مخفیانه از پشت با انگشت به خدمتشان برسید.
در سایر موارد شلیک به نقاط درخشان و چشمک زنشان کافی است. چرخه روز و شب و یا تخریب پذیری در این سیاره وحشی تعریف نشده است و شما هیچ اثری بر خود در این سیاره نخواهید دید جز خاطره ساعات تلف شده عمرتان.
البته لازم به ذکر است میتوانید با قبول بزرگترین گناه دنیای بازی، دوست غافلی را با خود به این جهنم بیکیفیت دعوت کرده و روزهای طلایی عمرتان را با هم به پای این سیاره بیوفا بریزید. بدون شک در این حالت بازی لطف و صفای بیشتری خواهد داشت ولی احتمال دارد به قیمت دوستی و رفاقتتان تمام شود.
موسیقی متن و صداگذاری و صداپیشگی در بازی خندهدار است. موسیقی متن که وجود خارجی ندارد و چند تکه نتی که به گوش میرسد هم مثل سرابی است که در این سیاره غیرقابل ارائه تجربه خواهید کرد.
صداگذاری در حد فاجعه است؛ صداهای محیط، تجهیزات و دشمنان هیچ ربطی به هم ندارند و اکثر اوقات به پشت سرتان نگاه میکنید، چون صدای خشاب گذاشتن اسلحه مثل خمیازه کشیدن یک جوجه فضایی عقب افتاده است. صداپیشگی منشی خانم بهترین داروی خواب آوری است که محققان و دانشمندان موفق به کشف آن شدهاند.
بازیگری و ادا اصول مدیر عامل شرکت کیندرد که شما فایلهای صوتیاش را تماشا میکنید یکی از ظالمانهترین شکنجههای تاریخ گیمینگ به شمار میرود؛ حرکات اغراق شده و تلاش مذبوحانه برای خندهدار جلوه دادن، شما را به یاد آن رفیقتان در مدرسه ابتدایی میاندازد که همیشه سعی داشت خودش را با همه صمیمی نشان دهد.
اگر این متن را تا بدین جا خواندهاید حتما از تجربه Journey to the Savage Planet منصرف شدهاید، اگر هم هنوز شک دارید اجازه دهید شما را نصیحت کنم؛ به سراغ این بازی نروید.
اگر قصد دارید خودتان را عذاب دهید و یا به خاطر اینکه عذاب وجدان دارید و فکر میکنید تلف کردن عمر گرانبها تنها کاری است که در این برهه از زندگیتان منطقی به نظر میرسد، این شما و این هم سفر به سیاره وحشی!
نقد و بررسی Journey to the Savage Planet روی PS4 و بر اساس نسخه ارسالی سازندگان انجام گرفته.
Journey to the Savage Planet Review
-
2/10
نقد و بررسی Journey to the savage planet
نقاط مثبت:
حسی خوبی که احتمالا قبل از اجرای بازی داشتید
نقاط منفی:
گرافیک
گیمپلی
صداگذاری
موسیقی
داستان
در واقع کل بازی
نظری ارسال کنید