اگر نسل قبل کنسولها را تجربه کرده باشید عناوین Ninja Gaiden: Master Collection نیازی به معرفی اضافی ندارند. هر 3 این بازیها عناوین افسانهای هستند که ماجراهای نینجایی به نام «ریو» را دنبال میکنند که به دنبال مبارزه با نیروهای اهریمنی است. سیر نزولی که این سه گانه داشت در نهایت منجر به متوقف شدن روند ساخت بازیهای بعدی شد، اما حتی با در نظر معیارهای امروز بازیهای اکشن، تجربه این بازیها چندان هم خالی از لطف نخواهد بود.
شاید بتوان Ninja Gaiden را یکی از بهترین بازیهایی دانست که Team Ninja تا به حال روانه بازار کرده است. این بازی که در سال 2004 عرضه شد توانست عملکرد خوبی روی کنسول اکسباکس اولیه ارائه کند و خیلی زود به یکی از محبوبترین بازیهای «نینجایی» تبدیل شود. تاریخچه ساخت بازی نینجا گایدن که از کنسولهای قدیمی NES شروع میشود همیشه بر فنون رزمی سریع، نبرد خیر و شر و انواع و اقسام جادو و سلاحهای سرد تمرکز داشت.
همین مساله در اکثر بازیهای Master Collection به چشم میخورد. اما مشکل اصلی اینجاست که سازندگان بهترین نسخهها برای گنجاندن در کالکشن را انتخاب نکردهاند؛ بخشی از این کاستی به خاطر در دسترس نبودن کدهای بازیهای بهتر و بخشی دیگر به خاطر کمکاری آنهاست.
برای مثال، به عقیده خیلیها بهترین نسخه عنوان اولی Ninja Gaiden Black است که به نوعی عصاره Ninja Gaiden اصلی را در خود جای داده و پس از 2 بار بهینهسازی بهترین سطح از بازی را ارائه میکند. اما نسخه موجود در کالکشن نسخه Ninja Gaiden Sigma است. همان پورتی که در سال 2007 برای کنسول PS3 گردآوری شد و بسیاری از موارد جانبی، لباسها و کاراکترهای قابل بازی محبوب را ندارد.
همین قضیه برای نسخه دوم هم صادق است که Ninja Gaiden Sigma 2 خطاب میشود و در زمان عرضه سیستم قطع عضو محبوب آن نسخه را نداشت. اما در عوض نسخه سوم بازی با نام فرعی Razor’s Edge همان خاک است که بود! با این تفاوت که دیگر حالت آنلاینی در آن وجود ندارد.
از دید فنی هر 3 بازی به طور مستقیم از روی بازیهای قبلی بر روی کنسولهای موجود فعلی پورت شدهاند. هیچ تلاشی برای بهبود نرخ فریم، مدلها، رنگبندی، وضوح تصویر مدرن با قابلیتهای جدید چون HDR و اصلاح حرکت دوربین یا کنترلر انجام نشده است.
حس و حال بازیها به طور دقیق تداعی کننده بازیهای دو دهه پیش هستند. نسخه اول که بیشترین عقب افتادگی گرافیکی را تجربه میکند از دو بازی دیگر در وضع بهتری قرار دارد! به لطف بهبود چندباره و ارتقاء سیستم مبارزات در طول نسخههای مختلف که در نهایت به Sigma منتهی شد، این بازی به خوبی گلیم خودش را از آب بیرون میکشد.
درگیریهای سریع و خشن به همراه داستان مناسب و پازلهای معقول، معجون خوبی از مغز و عضله و جذابیت فراهم کرده است. درگیریها همچنان دلچسب هستند و البته کمی دشوار، حتی با استانداردهای بازیهای سخت اخیر! یاد گرفتن تمامی فوت و فن بازی و کنار آمدن با دوربین دیوانه بازی کمی عادت میخواهد، اما پس از استاد شدن در این موارد پریدن و بریدن و جادو کردن دشمنان منبع تمام نشدنی هیجان است. کنترل ریو سریع و روان است و اگر بتوانید با دروبین غیرقابل کنترل کنار بیایید، تجربهای ناب از دوران اوج بازیهای نینجایی در انتظار شماست.
بازی دوم که در همان روزهای انتشار هم در مقایسه با بازی اصلی پسرفت محسوسی نشان میداد اینجا هم تغییری نداشته است. روند ساخت نسخه دوم مشکلات جدی به همراه داشت و حتی باعث شد در میانه کار کارگردان اصلی سری نینجا گایدن، یعنی تومونوبو ایتاگاکی تیم سازنده را ترک کند و در ادامه فاجعهای به نام Devil’s Third را به دنیا بیاورد! این روند مشکلدار در مراحل انتهایی بازی بیشتر به چشم میخورند.
ولی با این حال اکشن و کشتار در بهترین سطح خود قرار دارد و اضافه شدن چند قلم سلاح جدید به همراه سیستم قطع عضو از مزیتهای این نسخه است. در ابتدا قطع عضو از کالکشن کنار گذاشته شده بود اما با فشار طرفداران به نظر میرسد در آپدیتی این تصمیم تغییر کرده باشد. سیستم قطع عضو باعث میشد دشمنان دست به حرکات انتحاری بزنند و درجه سختی دشوار بازی را به سمت مرزهای کابوس ببرند. جدا از آن ادامه داستان ریو هایابوسا و شمشیر اژدها به خوبی دنبال میشود و تجربه آن لذت بخش است.
در نسخه سوم، کار کمی به جاهای باریک کشیده میشود. اینبار با نبود تومونوبو ایتاگاکی از بیخ و بن سیستم بازی دچار تحول شده است و از ریشههای کلاسیک خود دورتر میشود. برای مثال بازیکن دیگر قادر نیست در طول بازی میزان سلامتی خودش را با استفاده از آیتمهای مختلف پر کند.
در هر مرحله میزان سلامتی ریو ثابت است و با هر بار صدمه دیدن از مقدار اصلی کاسته میشود. برای پر کردن این مقدار باید مراقبه کنید که آن هم به خاطر سیستم مضحک چندان شدنی نیست. همچنین انجام جادو و حرکات شارژی بسته به جمع کردن انرژی دشمنان مغلوب شده است که بر خلاف سه بازی قبلی چندان روان و سریع نیست. همچنین در بسیاری از نقاط بازی مجبور هستید تنها با یک اسلحه پیش بروید و دست و بالتان در انتخاب شیوههای مبارزه متنوع بسته خواهد بود.
این مسائل در کنار تکراری شدن روند مبارزات و علاقه جنون آمیز سازندگان به استفاده از دشمنان راکتزن تجربه Ninja Gaiden: Razor’s Edge را به ضعیفترین سطح از جذابیت میرساند. اما با این حال کمبوهای مختلف و مبارزات سریع و فوق خشن همچنان خالی از لطف نیستند. درونمایه داستان و شخصیت ریو در این بازی دچار تغییرات بنیادی میشود و در کنار مشکلات قبلی بازی را به ضعیفترین در کالکشن تبدیل میکند.
جدا از جزئیات ذکر شده برای هر بازی لازم به ذکر است طراحی مراحل، صدا گذاری، صدا پیشگی و طراحی دشمنان و باسهای کالکشن بسیار خوب و مثال زدنی هستند. همه این موارد برای حدود 2 دهه استاندارد بازیهای اکشن به شمار میرفتند و تجربه و دستاوردهای سازندگان در این بازیها بوده است که منجر به عناوین موفق بعدی چون سری موفق Nioh شده است.
اگر تا به حال هیچ یک از بازیهای موجود در این کالکشن را تجربه نکردهاید، تهیه و بازی کردن Ninja Gaiden: Master Collection را به شدت برای شما توصیه میکنیم. اما اگر از کارکشتگان قدیمی این سری هستید، اگر آنقدرها هم دلتان برای ریو و نوای «چکاچاک شمشیرها» تنگ نشده است، لزومی به ورود به گود برایتان وجود ندارد!
نقد و بررسی بازی Ninja Gaiden: Master Collection روی PS4 و بر اساس نسخه ارسالی ناشر انجام گرفته.
بررسی Ninja Gaiden: Master Collection
برخی نکات برجسته و قابل ذکر در بازی
حدود 40 ساعت درگیری نینجایی ناب
کمکاری سازندگان در افزودن رنگ و لعاب به کالکشن
کنترل سریع و روان حتی پس از 20 سال
بازگشت به لوکیشنهای افسانهای قدیمی
نینجا گایدن 3 همچنان نمک روی زخم است!
نظری ارسال کنید