استودیوی IO Interactive در سالهای گذشته با مشکلات بسیار زیادی روبرو شده است. از واگذاری به Square Enix، افت کیفی بزرگترین ساخته آنها یعنی Hitman تحت پوشش این ناشر بزرگ ژاپنی و جدایی از آنها روزهای پر تلاطمی را برای این شرکت به وجود آورده است. سری Hitman شاید هیچوقت از کیفیت تولید بالایی در بخش فنی و گرافیکی برخوردار نبود اما گیمپلی منحصر به فرد آن باعث شده تا نام این سری و به خصوص مامور 47 همیشه در ذهن گیمرهای قدیمی باقی بماند. بیشتر از دو سال پیش بود که IO Interactive سعی کرد تا با ارائه Hitman به صورت اپیزودیک ساختار جدیدی را به وجود آورد. این ساختار چندان با اقبال زیادی روبرو نشد و آنها در نهایت کل قسمتهای منتشر شده را به صورت دیسک فیزیکی نیز به بازار عرضه کردند. Hitman 2 در واقع ادامه مستقیمی از لحاظ داستانی برای نسخه قبلی است. با نقد و بررسی Hitman 2 همراه وی جی مگ باشید. (Hitman 2 Review)
در نسخه قبلی تلاش بر این بود که خط جدید داستانی برای مامور 47 ایجاد شود. قاتلی حرفهای که به نظر میرسید در نسخههای قبلی این سری پرونده گذشته پر مخاطرهاش برای همیشه بسته شده اما مشخص شد که هنوز بخش تاریکی از گذشته و به خصوص نوجوانی او برای گیمرها ناگفته باقی مانده. فردی به نام Shadow Client در نسخه قبلی بازی فعالیتهای مامور 47 را تحت تاثیر قرار داده و مشخص میشود که از گذشته فراموش شده 47 اطلاعات حیاتی در اختیار دارد. داستان در Hitman 2 حول و حوش این شخصیت در جریان است و 47 به مهرهای تبدیل شده که باید به هر نحوی از گذشته خود اطلاع پیدا کند.
در حالت کلی درک ساختار داستانی چندان سخت نیست اما چیزی که باعث میشود درک روایت کمی برای گیمرها سخت باشد، میان پردههای عجیب و غریب و پیچیده آن است. اول از همه باید اشاره کرد که میان پردههای بازی دیگر مانند گذشته طراحی نشدهاند. گیمر صرفا شاهد چند عکس از شخصیتهای حاضر در حالتهای مختلف است که صدا پیشگان روی آن صداگذاری کردند. این خود به نظر افت بسیار بزرگی برای این سری است. نکته بعدی دقیقا یکی از ضعفهای بنیادی نسخه قبلی نیز به شمار میرود.
میان پردهها با سرعت بسیار زیاد اطلاعاتی عجیب و ناشنیده را در اختیار گیمر قرار میدهند و تقریبا فرصتی برای تحلیل باقی نمیماند. گیمر بدون شک باید تکههای پازل را بعدا کنار یکدیگر قرار داده یا با مطالعه در اینترنت درک کند که چه اتفاقی در بازی رخ داده است. جزئیات داستانی به حدی در روایت داستان کمرنگ نمود پیدا میکند که شاید به راحتی توسط گیمر نادیده گرفته شوند. در مورد پایان بندی نیز باید گفت که داستان همانند نسخه اول ناتمام باقی مانده و به احتمال بسیار فراوان و در صورت عدم شکست تجاری، باید منتظر ساخت نسخه سوم باشیم. در هر صورت داستان Hitman 2 ناامید کننده ظاهر شده و گیمر در بسیاری از اوقات درک درستی از اتفاقاتی که در حال رخ دادن است نخواهد داشت.
شاید یکی از معدود قسمتهای خوب Hitman 2 گیمپلی آن باشد که البته توسط طاعون ویژگی Stories به ورطه نابودی کشیده شده است. در نسخه قبلی سازندگان قابلیت جدیدی به اسم فرصتها (Opportunities) را به بازی اضافه کردند. این قابلیت راهنمای کلی برای دستیابی به اهداف در مراحل بود. فرصتها در واقع به نوعی یک عامل تخریبی در گیم پلی این بازی محسوب میشد چون اطلاعات مد نظر برای رسیدن به هدف بر اساس سناریوهای مختلف را به صورت کلی فاش میکرد.
در Hitman 2 ویژگی فرصتها، حالا به داستانها (Stories) تبدیل شده است. باید گفت که با تغییر نام البته همچنان شاهد ارائه جزئیات بسیار زیاد از سناریوهای مختلف برای رسیدن به اهداف در نقشههای مختلف هستیم. با تغییر نام این قابلیت شاهد هیچ تغییری در ساختار نبودیم و همچنان بخش داستانها میتواند برای هواداران قدیمی منزجر کننده باشد. داستانها در واقع اطلاعات قدم به قدم برای نابودی هدف با جزئیات بسیار زیاد در اختیار گیمر قرار میدهند. باید گفت که داستانها مضمون اصلی سری Hitman را زیر علامت سوال بزرگی قرار دادهاند.
جالب است بدانید استفاده از این قابلیت در بازی اجباری نیست اما به لطف سیستم تعبیه شده در بازی در حالی که مشغول بازرسی نقشه برای رسیدن به هدف باشید، ممکن است دو یا چند شخصیت غیر قابل بازی سرنخ مربوط به ویژگی داستانها را فاش کرده و لذت پیدا کردن راه حل را از شما سلب کنند. در هسته اصلی باید گفت که Hitman 2 همچنان بازی لذت بخشی است که نسبت به Hitman Blood Money پیشرفت چندان مثبتی نداشته است. تمام ویژگیهای جدید اضافه شده مثل Instinct و داستانها به شدت روی تجربه اصلی تاثیرگذار بودند.
هواداران قدیمی به هیچوجه از این قابلیتها راضی نیستند و شاید کاهش افت فروش این سری گویای همین عدم رضایت باشد. در قسمت اصلی گیمپلی Hitman 2 هیچ تغییری نسبت به نسخه قبلی انجام نشده است. همچنان شاهد همان طراحی منو هستیم که داستان بازی را به قسمتهای مختلف تقسیم کرده با این تفاوت که دیگر نیاز نیست برای خرید آنها چند ماه صبر کنید. هر مرحله شامل اهداف مختلف است که راهکارهای زیادی برای نابود کردن آنها وجود دارد. نیازی به تعریف و تمجید از سیستم اصلی مخفی کاری و نابود کردن اهداف به صورت تصادفی نیست.
البته با تجربه این اثر مشکلات بیش از پیش خودنمایی میکند. در ابتدا باید گفت که در افزایش درجه سختی چندان تعادلی وجود ندارد. درجه سختی Professional که در واقع درجه سختی متوسط است، تعداد نامحدودی فایل ذخیرهسازی در اختیار گیمر قرار میدهد اما درجه سختی بعدی که Master است، تنها امکان یک بار ذخیرهسازی را فراهم میکند. نکته بعدی هوش مصنوعی ضعیف است. در صورتی که یک هدف را میان خیل زیادی از جمعیت به صورت تصادفی نابود کنید معمولا انتظار دارید که افراد حاضر در صحنه واکنشهای مختلفی از خود نشان داده و به فکر خبر کردن نیروهای امنیتی باشند.
این اتفاق تقریبا در هیچ جای بازی قابل مشاهده نیست. بسیاری از قابلیتهای بازی مثل قاچاق اسلحه به داخل محیط، استفاده از ورودیهای مختلف و … همگی در دفعه ابتدایی غیر قابل دسترسی هستند و بازی گیمر را به تجربه چند باره محکوم میکند. گرچه باید گفت که طراحی مراحل یکی دیگر از ویژگیهای خوب Hitman 2 است. مراحل با پیچیدگی خاص همیشگی این سری طراحی شدند. همیشه مکانی جدید برای دیدن وجود دارد و همیشه راهی جدید برای رسیدن به هدف پیدا میشود. اگر از سیستم داستانها صرف نظر کنیم، گشت و گذار در نقشه و پیدا کردن راههای جدید برای رسیدن به اهداف یکی از لذت بخشترین قسمتهای این اثر است.
بخش آنلاین که از Hitman Absolution به این سری اضافه شده است حالا پر و بال بیشتری گرفته اما صرفا به بهتر شدن بازی کمک نکرده است. بخش Contracts هنوز در بازی حاضر است که در آن گیمرها اهداف را در نقشههای مختلف بر اساس نظر خود تعیین کرده و شرایط خاصی را برای شرکت در مرحله به وجود میآورند. با اشتراک گذاشتن این مراحل گیمرهای دیگر میتوانند ساخته دیگران را تجربه کنند. گرچه محدودیتهای زیادی در این سیستم وجود دارد اما بازهم بدون شک قسمت Contracts میتواند طول عمر Hitman 2 را در میان گیمرها افزایش دهد.
دو بخش دیگر نیز به نامهای Ghost Mode و Sniper Assassin وجود دارند. در بخش Ghost Mode دو گیمر میتوانند در بازی شرکت کنند. در نقشه اهداف مختلفی وجود دارد که دو گیمر باید آنها را نابود کنند. اساس این بخش امتیاز بندی است. هر فردی اول هدف را نابود کند امتیاز بیشتری میگیرد اما نفر دوم چند ثانیه فرصت دارد تا اینکار را انجام دهد، در غیر این صورت امتیاز را از دست خواهد داد. هر دو گیمر در حالی که موقعیت فیزیکی یک دیگر را در نقشه مشاهده میکنند اما در واقع در دو دنیای موازی بازی را انجام خواهند داد.
Ghost Mode میتواند به شکلی جدی مهارتهای گیمر در بازی کردن حرفهای Hitman را به چالش بکشد و یکی از بخشهای قابل تامل این اثر است. بخش Sniper Assassin گیمر را در نقش یک اسنایپر قرار میدهد که نمیتواند از جای خود حرکت کند. گیمر در نقطهای مناسب برای تک تیراندازی قرار میگیرد و باید اهداف مشخص شده را با بالاترین دقت و بدون اینکه دیگران متوجه شوند، نابود کند. این بخش نیز میتواند جذابیتهای خاص خود را داشته باشد اما با توجه به هسته اصلی گیمپلی میتوان گفت که بعد از چند بار تجربه، Sniper Assassin کمی خسته کننده خواهد شد.
بخش Elusive Target نیز در این نسخه باز هم حضور خواهد داشت. بدین ترتیب هر چند روز یکبار هدفی جدید در اختیار گیمرها در سرتاسر جهان قرار میگیرد. در این مراحل گیمر صرفا یک شانس دارد و امکان بازی کردن دوباره در صورت شکست فراهم نیست. در صورت مردن نیز قابلیت تکرار وجود ندارد. همانطور که گفته شد هر هدف در مدت محدودی در بازی حضور دارد. اولین هدف Elusive Target در واقع فردی به اسم Mark Faba است که بر اساس شخصیت Sean Bean بازیگر معروف دنیای فیلم و سینما ساخته شده.
با جدا شدن IO Interactive از شرکت Square Enix و مستقل شدن آنها میشد حدس زد که نباید از لحاظ فنی و تکنیکی انتظار زیادی از Hitman 2 داشت. نسخه قبلی خود از مشکلات گرافیکی شدیدی رنج میبرد و حالا بار دیگر شاهد تکرار همه آنها خواهید بود. Hitman 2 در هیچ قسمتی قابل مقایسه با یک بازی روز نیست. گرافیک بازی در حالت کلی مانند یک بازی متوسط از نسل قبل است. این اثر از لحاظ فنی و گرافیکی قطعا هیچ پیشرفتی نسبت به نسخه قبلی نداشته است.
همه مشکلات تکنیکی مشاهده شده مثل تصادم اشیا، انیمیشنهای نه چندان قابل باور، بافتهای متوسط و نورپردازی متوسط همگی در این اثر حضور دارند. با توجه به ساختار گیمپلی و داستان در مراحل مختلف شاهد حضور شخصیتهای غیر قابل بازی زیادی هستیم. تیم طراحی به نظر وقت زیادی برای پر کردن دنیای بازی با شخصیتهای غیر قابل بازی زیادی نبوده و در مراحل مختلف شاهد شخصیتهای تکراری زیادی هستیم. در قسمت صداگذاری باید گفت که تنها نکته مثبت حضور صدا پیشگان قدیمی مامور 47 و دایانا است. موسیقی متن بازی آنچنان که باید قدرتمند نیست. به عنوان مثال Hitman Blood Money در هر مرحله با موسیقیهای تاثیرگذار خود هر گیمری را به خود جذب میکرد اما در نسخههای اخیر موسیقی به بخشی نه چندان با اهمیت تبدیل شده است.
Hitman 2 در حقیقت محو شدن یک خاطره زیبا برای هواداران قدیمی این سری است. IO Interactive بعد از نسخه چهارم یا Blood Money سعی کرد تا هسته گیمپلی را با تغییراتی رادیکال مواجه کند. این تغییرات با عقب نشینی عمیقی در نسخه قبلی همراه شد اما اضافه شدن قابلیتهایی برای عامه پسند شدن گیمپلی صدمه جبران ناپذیری را به این سری وارد کرده است. هنوز هم تجربه Hitman 2 میتواند لحظههایی از خاطرات را برای گیمر زنده کند اما مشکلات فراوان ذکر شده باعث شدند تا این اثر به یک تجربه تلخ و شیرین تبدیل شود که البته تلخی آن برای هواداران قدیمی بیشتر قابل درک است. Hitman 2 آن ادامهای نیست که هواداران منتظر آن بودند.
Hitman 2 Review
-
6.5/10
خلاصه
نکات مثبت:
هسته اصلی گیمپلی همچنان میتواند برای هواداران لذت بخش باشد
تکرار پذیری بالا مراحل
طراحی خوب مراحل
اضافه شدن بخش Ghost Mode به قسمت آنلاین و حضور دوباره بخش Contracts
نکات منفی:
داستانی گنگ و بدون نتیجه
روایت بسیار عجولانه که گیمر را سردرگم میکند
طراحی پیش پا افتاده میان پردهها
قابلیت Instinct هنوز در بازی حضور دارد
بخش داستانها (Stories) مانند نسخه قبلی باعث آسان شدن بیش از حد بازی شده است، تقریبا چالشی برای گیمر در درجه سختی معمولی وجود ندارد
درجههای سختی مختلف بازی به خوبی متعادل نشدند، یک درجه میتواند بسیار سخت و دیگری بسیار آسان باشد.
هوش مصنوعی ضعیف
گرافیک تاریخ مصرف گذشته، مشکلات فنی متعدد
مشکلات شدید در سیستم طراحی انیمیشن
ممنون از نظرات همه دوستان، من به عنوان کسی که واقعا از طرفداران این سبک و سیاق بازی (مخفی کاری) هستم و شاید بیش از 400-500 ساعت وقت روی شماره های قبلی هیتمن گذاشتم… با نظر قلبی نقد میکنم، نه قصد کوبیدن داشتم نه چیزی. نکاتی که دیدم رو نقد کردم و بر اساسش نمره دادم. خودمم فکر نمیکردم یه روزی بازی از سری هیتمن نقد کنم و نمره متوسط بهش بدم. ولی خب انتظارات رو برآورده نکرده و دلیلی هم نداره که نه نمره پایین الکی بدیم، نه مهربون باشیم نمره بالا بی جهت.
شرمنده بابت غلط املایی هام چون چشام بستس و نمیبینم خخخ و یه مورد دیگه اینکه بی زحمت تو پادکست جدید کالاف جدید و بتل رو یه بررسی بکنید که ما کدومشو بخریم بهتره از نظر غنی بودن محتوا.میدونم بتل هنوز نیومده قسمت های مختلفش ولی خواهشن یه مقایسه انجام بدین بازم دمتون گرممم❤
به عنوان شخصی که هردو بازی رو داره میگم call of duty خیلی بهتره مخصوصا زامبیش
ممنون ازت احسان جان منم امروز کالاف رو خریدم و آپدیتش میکنم و ایشالله با هم بتونیم بازی کنیم.
آی دی من:
Heath_Leger7737
خدایی کم میدین به بازی ها.اون از آدیسی و اینم از هیتمن و…یه ذره محربون تر باشین.
بابت نقد ممنون آقا جواد?
6/5
دیگه ظلمه
من با تمام احترام به نظر شما با ۶.۵ موافقم ، شاید به همون دلیلی که با ۸ shadow of the tomb raider موافقم.
به هر حال در مقوله بررسی یه گیم قطعا یکی از مترهای تعیین کننده عناوین قبلی اون سریه ، همیشه یه بازی خوب یه تهدید بزرگ برای عناوین بعدی یه سریه.
به قول مارکوس اورلیوس “رویایی وجود داشت که روم بود ، این [روم غبارگرفته] اون نیست”.
داستان هیتمن هم مثل داستان روم ه.
در نهایت خسته نباشید آقای محسنی…
یک سوال الان هیتمن ریبوت شده؟
اگر ریبوت شده مثل گاد اف وار ریبوت شده یا همه چی از صفر باز شروع شده؟
هیتمن از لحاظ داستانی ریبوت نشده
آقا محمد نقد دارکسایدرز رو کی میرین؟
من بازی رو خریدم خیلی خوبه فقط این افت فریم هاش بد رو اعصابه میخواستم بدونم با این آپدیته بازی درست شده یه ذره یا نه؟که من فردا آپ کنمش.ممنون
???
به به
کوبیده داریم
جواد نارحته اصن?
بابت نقد متشکرم??
نقد خوبی بود
تشکر