انتقام گرفتن حس عجیب و قویای است که میتواند انسانها را به هر کاری وادارد. انتقام یکی از مهمترین پایههای داستانی Dishonored بود و اینبار نیز به نظر میرسد که هدف بازی تغییر چندانی نکرده و شخصیت اول بازی همچنان به دنبال پس گرفتن حق خود است. Dishonored چهار سال قبل در مقطعی عرضه شد که شاید بازی بزرگی برای رقابت با آن وجود نداشت و بسیاری بر این عقیده بودند که نبود رقابت باعث شد تا این اثر در این حد مورد توجه قرار گیرد. شاید کمی از این حس درست باشد اما Dishonored توانست با ارائه بازی تلفیقی که آزادی عمل فوق العادهای در اختیار گیمر قرار میداد، نظر همه را به سمت خود جلب کند. اتمسفر عجیب این بازی میتوانست شما را به راحتی اسیر خود کند. محیط بازی یک شهر صنعتی بود که بر اساس لندن قرن 19 ساخته شده بود و در این شهر نیروهای غیر طبیعی نیز حضور داشتند. Dishonored توانست با تلفیق سبک اکشن، مخفیکاری و ماجراجویی اثری را به دنیای بازی ارائه کند که ساخت بازی شبیه به آن کاری بسیار سخت بود. استودیویArkane نیز حدود چهار سال درگیر ساخت نسخه دوم این بازی بود. حال نوبت به Dishonored 2 رسیده است تا جای خالی نسخه اول را پر کند.
سلطنتی دروغین
Dishonored داستانی کلیشهای را دنبال میکرد در حالی که مکانیزمهای گیمپلی در خدمت داستان این بازی بودند. تصمیمها و شیوه بازی کردن گیمر تاثیر مستقیمی روی پایان و حتی روایت داستان بازی داشت. CorvoAttano شخصیت اصلی بازی در واقع محافظ ملکهJessamine Kaldwin بود و در حالی که از سفری مهم باز میگشت تعدادی از اطرافیان ملکه به او خیانت کرده و او را کشتند در حالی که Corvo را به عنوان قاتل معرفی کردند. Corvo یکی از مورد اعتمادترینشخصیتهای دور و اطراف ملکه بود و در میان مردم نیز از محبوبیت خاصی برخوردار بود. خیانتکاران به دنبال این بودند تا با حذف کردن دختر ملکه به نام Emily Kaldwin خط فرمانروایی این خانواده را به پایان برسانند. Corvo با فرار از زندان تقریبا همه چیز را از دست داده و به همین دلیل تصمیم میگیرد تا خیانتکاران را نابود کرده و امیلی را نجات دهد. Dishonored 2 نیز تفاوت چندانی در قسمت داستانی ندارد. پانزده سال از وقایع نسخه اول گذشته و امیلی بزرگ و در کنار آن Corvo نیز پیر شده است. در این بین مشخص میشود که Corvo در واقع پدر امیلی بوده و در بازه زمانی طی شده مشغول به تمرین دادن امیلی برای تبدیل شدن به ملکهای قوی بوده است. در ابتدای بازی شاهد این هستیم که تعدادی از زیر دستان امیلی که در راس آنها Duke Luca Abele قرار دارد، در شهرهای دیگر به او خیانت کرده و فردی به اسم Delilah Kaldwinبا کمک آنها بر ضد ملکه شورش کرده و ادعا میکند که خواهر Jessamine Kaldwin بوده و ملکه بودن Dunwall حق اوست. در این بین او با قدرتهای عجیب خودش به امیلی و Corvo حمله میکند. اینجا گیمر قدرت این را دارد تا از بین دو شخصیت امیلی و یا Corvo یکی را انتخاب کند. قابلیت عوض کردن شخصیتها بنا به روایت داستان در ادامه وجود ندارد. بنا به انتخاب گیمر در مورد شخصیت اصلی، او مجبور است برای زنده ماندن از شهر Dunwall فرار کرده و به شهر جنوبی و بندری Karnaca پناه برده و با کمک متحدان خود سلطنت را نجات دهد. حالا Delilah سلطنت را بر عهده گرفته و اینبار Dunwall را به ورطه نابودی کشیده است. Dishonored 2 از لحاظ داستانی نکته خاصی برای گفتن ندارد و بر خلاف نسخه اول که پایان بندی بسیار خوبی را در آن شاهد بودیم، اینبار پایان بازی نیز تعریفی ندارد. سیستم Choas هنوز در بازی وجود دارد و بدین ترتیب تصمیمها و نوع بازی کردن گیمر تاثیر مستقیمی روی پایان بازی خواهد داشت. شاید بزرگترین مشکل Dishonored 2 در شیوه روایت داستان باشد. روایت داستان به حدی قابل پیشبینی و کلیشهای است که شاید بعد از مدتی بسیاری از گیمرها توجه خاصی به داستان نداشته باشند و از طراحی خاص خود بازی لذت ببرند.
از مخفی کاری تا جنگ تن به تن
مهمترین نکتهای که باعث محبوبیت Dishonored بین گیمرها شد، گیمپلی بی نقص و چالش برانگیز آن بود. استودیویArkane ساختار اصلی گیمپلی بازی را با تغییرات بنیادی روبرو نکردند و ترجیح دادند تا با رفع نقصها، Dishonored 2 را به یک بازی خاطره انگیز تبدیل کنند. گرچه باید گفت پیشرفت در گیمپلی به صورت نیست که بگوییم انقلابی در ساختار بازی به وجود آمده است اما ساختار پایه آن همچنان لذت بخش است. گیمر همچنان آزاد است تا بازی را آنچنان که خودش دوست دارد پیش ببرد. شما میتوانید تمام مراحل بازی را به صورت مخفیکاری تجربه کنید یا در سمت مقابل میتواند به صورت اکشن محض در بازی پیشروی کنید. مهمترین نکته در مورد این حق انتخاب این است که تصمیم شما برای پیاده سازی یک سبک از گیمپلی تاثیر مستقیم درشکل گیری پایان بازی دارد. همانطور که اشاره شد سیستم Chaos در بازی وجود دارد که بر اساس آن پایان بندی بازی مشخص میشود. اگر شما از آن گیمرهایی باشید که ترجیح میدهد بازی را به صورت اکشن دنبال کند پس باید تعداد بسیاری از دشمنهای خود را از بین ببرید به همین خاطر شما پایانی از بازی را مشاهده میکنید که Chaos در بالاترین حد خود قرار دارد. در بخش مخفی کاری نیز همین حالت وجود دارد و اگر گیمر بازی را به صورتی تمام کند که کسی را نکشته باشد بهترین پایان بازی را مشاهده میکند. گرچه این ویژگی نکته جدیدی برای بازی نیست و در نسخه اول نیز شاهد آن بودیم. یکی دیگر از نکات مثبت Dishonored 2 طراحی بسیار خوب مراحل آن است. به راحتی میتوان گفت که بزرگترین پیشرفت این بازی نسبت به نسخه اول همین مورد است. تعداد مراحل طراحی شده برای بازی چندان زیاد نیست اما وقتی که به حق انتخاب در سبک گیمپلی وطراحی غیر خطی آنها توجه میکنیم باید گفت که میتوانید هر مرحله از بازی را به چندین مدل مختلف به پایان برسانید. طراحی مراحل بازی تغییر زیادی نسبت به نسخه اول داشته و میتوان گفت انقلابی در این سبک به وجود آورده است. در یکی از مراحل بازی شما در خانهای هستید که با فشردن دکمههای مختلف ساختار هر اتاق آن تغییر کرده و معماهای جدیدی را در مقابل شما قرار میدهد. در مرحلهای دیگر شما قدرتی جدید پیدا میکنید که میتوانید دو مقطع زمانی مختلف را در یک لحظه تجربه کنید! به راحتی میتوان گفت که در کمتر بازی شاهد پیاده سازی طراحی مراحل به این صورت هستیم. انجام اینکار به صورت پویا و همچنین وجود داشتن راههای مختلف برای بازی کردن، ترکیبی است که Dishonored 2 را به یکی از متنوع ترین بازیهای نسل حاضر تبدیل کرده است. تنوع عالی گیمپلی حتی برای کسانی که نسخه اول را تجربه کردند نیز قابل تامل است. در این بازی نیز مانند نسخه اول Runeها حضور دارند که میتوانند به شخصیت اصلی قدرتهای جالبی ببخشد. Rune دچار تغییرات بنیادی نشدند اما اضافه شدن ایدههای جدید به این بخش باعث شده است تا بازی حالتی جدید به خود بگیرد و گیمپلی همانی نباشد که در نسخه اول شاهد آن بودیم. قسمت BoneCharm به بازی اضافه شده است که گیمر میتواند در قسمتهای مختلف دنیای بازی آنها را پیدا کرده و استفاده کند. BoneCharmها میتوانندقدرتهای شخصیت اصلی را در پس زمینه ارتقا دهد. با استفاده از برخی BoneCharm ها میتوانید برخی از مکانیزمهای بازی را دچار تغییرات خاصی کنید که در آخر به نفع شما خواهد بود. سیستم Rune و BoneCharm هسته اصلی گیمپلی را تحت تاثیر خود قرار میدهند و باعث میشوند تا بازی حالتی تکراری به خود نگیرد.
نسل به نسل
نسخه اول بازی در حالی به بازار عرضه شده که کنسولهای نسل قبلی در انتهای عمر خود به سر میبردند. Dishonored با استفاده از موتور Unreal Engine 3 ساخته شد و میتوان گفت که از لحاظ گرافیک فنی نکته قابل توجهی برای عرضه نداشت. اما از نظر هنری این بازی ترکیبی بسیار زیبا را ارائه کرد. آنها توانستند تا تصویری بسیار زیبا از شهر Dunwall ارائه کنند که در تصور بسیاری از گیمرها شباهت بسیار زیادی به شهر 17 داشت. شهری که اتفاقات بازی Half-Life 2 در آن دنبال میشد. همانطور که اشاره شده بود Dunwall با ایده کلی شهر لندن در قرن نوزدهم ساخته شده است. در ابتدای Dishonored 2 شما بازی را در شهر Dunwall آغاز میکنید که به نظر با تغییرات زیادی نسبت به بازی اول روبرو شده است. در ادامه نیز بنا به شرایط موجود در داستان شخصیت اصلی بازی مجبور به فرار میشود و سر از Karnaca در میآورد. Karnaca طراحی بسیار عجیبی دارد. در سرتاسر آن میتوان تاثیر خرابکاریها و فرسوده شدن شهر و مردم آن را تماشا کرد. باید گفت که Arkane بار دیگر در طراحی هنری بازی خود موفق بوده است و این بازی میتواند با طراحی هنری خود بسیاری از گیمرها را به خود علاقهمند کند. در بخش فنی نمیتوان به همین نظر پایبند بود. اینبار Dishonored 2 بر خلاف نسخه اول با Unreal Engine 3 که امتحان خود را پس داده بود ساخته نشد و بازی با موتور Void Engine فرآیند ساخت را پشت سر گذاشت. موتور Void در واقع همان موتور id Tech 5 است که قبلا بازی همچون Rage با آن ساخته شده است. کارگردان هنری این بازی اشاره کرده است که آنها موتور id Tech 5 را دچار تغییرات بنیادی کردند و چیزی که ما در Dishonored 2 شاهد آن هستیم فقط 20 درصد از id Tech 5 استفاده میکند و به همین خاطر آنها اسم موتور بازی را عوض کردند. بازی در قسمت فنی با مشکلات فراوانی روبرو است تا حدی که در برخی از موارد آن را غیر قابل بازی میکند. نسخه PC این بازی با مشکلات فنی بسیار زیادی روبرو بود که تا به امروز نیز برخی از این مشکلات حل نشده باقی ماندند. در نسخه کنسولی نیز این بازی با افت فریمهای بسیار وحشتناک، مشکل لود نشدن بافتها و باگهای گرافیکی روبرو است. باید گفت که Dishonored 2 در قسمت گرافیکی مثل نسخه اول چندان موفق عمل نکرده است. این بازی از لحاظ هنری بسیار زیبا به نظر میرسد اما مشکلات فنی در قسمت گرافیکی به حدی زیاد است که لذت بازی را در برخی از مواقع به عذاب تبدیل میکند. در بخش صداگذاری باید گفت که صداگذاری شخصیتهای اصلی بازی به خوبی انجام شده است، در مقابل به نظر شخصیتهای جانبی دارای صداگذاری بسیار قوی نیستند. موسیقی متن بازی نیز هماهنگی خاصی با محیطهای مختلف شهر Karnaca دارد.
Dishonored 2 در نگاه کلی بازی بسیار خوب و مهیجی به شمار میرود. سیستم گیمپلی این بازی با توجه به پیچیدگیهای خاص خود و در هم تنیدگی با روایت داستان میتواند شما را ساعت ها مجذوب خود کند. یکی از مشکلات اصلی در Dishonored 2 کلیت و کلیشهای بودن داستان آن است. در نسخه اول این بازی شاهد روایت داستانی انتقامجویانه و کلیشهای بودیم که Corvo نقش اصلی آن را بازی میکرد. شاید نادیده گرفتن ضعف داستانی نسخه اول به خاطر گیمپلی نوآورانه و جدید آن بود اما نسخه دوم نیز همان روال داستانی را برای روایت انتخاب کرده که شاید در چند نقطه شاهد پیچشهای داستانی نیز در آن باشیم اما در کلیت نوآوری خاصی در داستان مشاهده نمیشود. مشکلات فنی بازی در بخش گرافیک نیز دست به دست داستان داده است تا شاهد موفقیت بی بدیل نسخه اول برای Dishonored 2 نباشیم. اما شاید یکی از بزرگترین نقاط قوت این بازی که استعداد بسیار خوب استودیویArkane را نشان میدهد، طراحی مراحل بازی باشد. استویدویArkane با طراحی مراحل بازی نشان داد که آنها ایدههای بسیار خوبی در سر دارند و میتوانند آنها را به راحتی در بازیهای خود پیادهسازی کنند. در هر صورت و با توجه به مشکلات بازی تجربه کردن این اثر زیبا را به تمامی گیمرها توصیه میکنیم گرچه باید گفت انتظار معجزه نسخه اول را نداشته باشید. Dishonored 2 هم اکنون برای Playstation 4، Xbox One و PC در دسترس است.
-
85%
خلاصه
نکات مثبت:
تاثیر مستقیم تصمیمات و شیوه بازی کردن گیمر بر پایان بازی توسط سیستم Chaos
گیمپلی درگیر کننده و غنی که با سیستم Rune و BoneCharm حس تازگی به گیمر القا میکند
طراحی عالی مراحل با نوآوری بسیار زیاد
طراحی هنری خوب
نکات منفی:
گرافیک فنی ضعیف و افت فریم
کلیشهای بودن داستان و شباهت زیاد آن به نسخه قبلی
خب پس خیلی زیادی رو از دست نمیدیم اگر بازی نکنیم
طراحی مراحل بازی فوق العاده اس حداقل واسه همینم که شده باید یک بار تجربش کرد.
چون شما پیشنهاد دادید حتما تجربه خواهم کرد :yes: