نقد و بررسی

سقوط قهرمانان – نقد و بررسی Company of Heroes 2

بازی های سبک استراتژی در صورت موفق شدن و جلب توجه بازیباز ها، سال های سال در کنار آنها باقی خواهند ماند و بازیباز ها در قسمت های مختلف دنیا ساعت های زیادی را به بازی کردن این عنوان ها با دوستان خود اختصاص می دهند. شاید گل سر سبد این بازی ها و شناخته شده ترین آنها حتی توسط کسانی که علاقه ای با بازی های رایانه ای ندارند عنوان Starcraft باشد که توانسته است میلیون ها بازیباز را بیش از 14 سال اسیر خود کند. استدیو Relic نیز با ساخت عنوان بسیار محبوب Company of Heroes تجربه ای مشابه داشته است. Company of Heroes در سال 2006 به بازار جهانی عرضه شد و این عنوان توانست با ایجاد استاندارد های جدید در قسمت گیم پلی ، تغییرات بنیادی در این سبک ایجاد کند. این تغییرات توسط عموم بازیباز ها و منتقدان مورد توجه قرار گرفت  به صورتی که Company of Heroes و بسته های الحاقی آن که در سال های بعد به بازار عرضه شدند بدون شک در کنار Starcraft به انتخاب اصلی برای دوست داران این سبک تبدیل شد. ایده ها و ویژگی های جدیدی که در Company of Heroes پیاده سازی شده بود این اختیار را به بازیباز می داد تا در درجه های سختی مختلف تجربه ای متفاوت از بازی داشته باشد و حتی تکرار مراحل نیز، بازی را تکراری جلوه نمی داد. پویا بودن مراحل و شیوه به پایان رساندن آن بزرگترین نکته Company of Heroes بود که باعث می شد این عنوان تفاوت زیادی نسبت به عناوین مشابه داشته باشد. همچنین قسمت چند نفره بازی با توجه به ویژگی های جدید گیم پلی و عدم پیروی از سیستم سنتی بازی های استراتژیک، به یکی از مجبوب ترین بازی های چند سال اخیر تبدیل شده بود. چیزی نزدیک به 7 سال از عرضه نخستین عنوان Company of Heroes می گذرد. 7 سال زمان زیادی بین دو نسخه اصلی از یک عنوان است و این وقفه باعث می شود تا بازیباز ها انتظار بیشتری نسبت به عنوان جدید داشته باشند. مخصوصا که در این میان یک ابر بازی همچون Starcraft II همراه با یک بسته الحاقی نیز به بازار عرضه شده اند و این مورد کمی انتظار ها را از Relic و Company of Heroes 2 بالاتر می برد. حال باید دید که آیا Company of Heroes 2 توانسته است همانند نسخه اول خود بی همتا و کاملا متفاوت ظاهر شود یا خیر؟

جنگ جهانی دوم، از زاویه ای جدید

جنگ جهانی دوم بدون شک یکی از خونین ترین رویداد های تاریخ بشر است که جان میلیون ها انسان در آن از دست رفت و اثرات این جنگ تا سال ها بعد در نقاط مختلف دنیا مردم را آزار داد. در بازی های ویدویی نیز تلاش شده است تا قسمت های مختلف این رویداد تلخ تاریخی به نمایش گذاشته شود. در بیشتر این بازی ها جبهه های غربی به نمایش گذاشته شده اند و بازی های بزرگی همچون Call of Duty و Medal of Honor کمتر به جبهه شرق توجه کرده اند. در این میان می توان گفت که در جبهه شرق شوروی سابق یکی از بزرگترین مهره های در جنگ جهانی دوم بود که توانست یک تنه نیرو های آلمان ناتزی را از کشور خود بیرون کند و در نهایت برلین را فتح کند. ارتش سرخ شوروی یکی از قدرتمند ترین ارتش های آن زمان بود. این ارتش توانست توسط استراتژی های بی رحمانه، خود را از دست آلمان ناتزی نجات دهد اما این استراتژی های بی رحمانه فقط برای دشمن نبود، این استراتژی ها بیشتر بر افراد خودی اعمال می شدند. در ارتش سرخ شوروی عقب نشینی وجود نداشت و سربازانی که از ترس مرگ عقب نشینی می کردند توسط سرباز های خودی به قتل می رسیدند و فرماندهانی که این دستور را پیاده سازی نمی کردند در دادگاه نظامی محاکمه و اعدام می شدند. در واقع در جبهه شوروی هیچ راهی به جز پیشروی در دل نیرو های دشمن وجود نداشت و ایده اصلی گیم پلی نیز از این قسمت الهام گرفته است که در قسمت بعدی به آن خواهیم پرداخت. شوروی از لحاظ جغرافیایی بسیار گسترده بود و نبرد های مختلفی در قسمت شرقی آن در طی جنگ جهانی دوم رخ داده است که تعداد زیادی از آنها در داستان بازی تاثیر مستقیم دارند. آز آنجا که فاصله جغرافیایی و زمانی مراحل کمی زیاد بودند و این مورد می توانست درک داستان را برای بازیباز ها دشوار کند، Relic تصمیم گرفته است تا داستان بازی را از طریق مراحلی به تصویر بکشد که در واقع Flash Back هایی از خاطرات یک ستوان ارتش سرخ شوروی به اسم Lev  Abramovich Isakovich  هستند. Abramovich در سال 1952 در سیبری زندانی شده است و توسط یکی از سرهنگ های ارتش که در واقع هنگام جنگ افسر مافوق او بوده است، به خاطر تصمیم ها و کار هایش بازجویی می شود. داستان بازی بدین گونه روایت می شود که قبل از هر مرحله، یک Cut Scene کوتاه از بازجویی Abramovich مشاهده می شود که سوالاتی در مورد تصمیم های او در نبرد های مختلف پرسیده می شود و صد البته، پاسخ ها باید توسط بازیباز حین مراحل مشاهده شوند. مشکل بزرگی که در این قسمت مشاهده می شود، اکثرا مراحل نمی توانند پاسخ روشن و بدون ابهام به سوالات ایجاد شده بدهند و این مورد بازیباز را بسیار گیج می کند. مشاهده خاطرات Abramovich در طی مراحل در نگاه اول راه بسیار خوبی برای یکپارچه کردن داستان بازی به شمار می رود اما این خاطرات به گونه ای بسیار مبهم روایت می شوند و درک آنها و پیوند دادن آنها به یکدیگر بسیار دشوار به نظر می رسد. Relic با استفاده از این روش می خواست تا روایت داستان را ساده تر کند اما به نظر می رسد این گونه روایت داستان، به خاطر پراکندگی موجود در قسمت های مختلف نه تنها باعث روایت بهتر نشده است بلکه داستان بازی را بسیار مبهم کرده است. اما یکی از نکات مثبت روایت داستان بازی، روایت شخصی آن است. داستان بازی به گونه ای روایت می شود که روابط شخصی میان سرباز های نیرو های ارتش سرخ به خوبی در آن مشاهده می شود. ترس ها، ابهام ها، سرپیچی از دستورات و رشادت ها در رفتار سرباز ها به خوبی مشاهده می شوند. شاید بُعد عاطفی ای که در این عنوان به نمایش گذاشته شده است در هیچ بازی دیگری با داستان جنگ جهانی دوم مشاهده نشده باشد.

ارتش سرخ، جنگی خونین

عنوان Company of Heroes در سال 2006 توانست استاندارد های جدیدی در این سبک بنا کند که بعد ها توسط بسیاری از بازی های کپی برداری شد اما می توان به راحتی گفت که Company of Heroes یکی از موفق ترین عنوان استراتژی تاریخ بود که علاوه بر عالی بودن بخش تکنفره، از قسمت چند نفره بسیار پر محتوی بهره می برد. سوال بزرگ اینجاست که آیا Relic می تواند در Company of Heroes 2 تمام نکات عالی نسخه اول را بازسازی کرده و آن را بهبود ببخشد و یا به بازسازی راضی شده است؟ اینجاست که سطح بالای انتظارات از این عنوان کار دست Relic می دهد. Company of Heroes 2 از لحاظ گیم پلی یک بازی بسیار عالی و درگیر کننده است اما به جز جزئیات کوچک و صد البته جالب نکته و ویژگی جدیدی برای عرضه ندارد. درست است که داستان بازی و روایت تازه ای از جنگ جهانی دوم روح تازه ای به بازی بخشیده است و در نگاه اول، بازی به صورت کامل عوض شده است، اما بعد از چند ساعت بازی پی خواهید برد که روح بازی در اصل همان نسخه اول است. این نکته کمی بازیباز هایی که سال ها منتظر این نسخه از بازی بوده اند را ناراضی می کند. گیم پلی بازی به صورت کاملا خطی پیگیری می شود که برای یک بازی استراتژیک بسیار عجیب به نظر می رسد. در Company of Heroes 2 همانند نسخه اول چیزی به اسم ساختن پایگاه به رسم بازی های استراتژیک  وجود ندارد. بازیباز باید با استفاده از نیرو هایی که در اختیارش قرار داده می شود، منابع مختلف در نقشه را مورد تصرف قرار دهد و با استفاده از آنها، نیرو های جدید را به نیرو های قبلی اضافه کند. گرچه در نسخه اول بازی تنوع بسیار زیادی در ماموریت ها مشاهده می شد اما در Company of Heroes 2 ماموریت ها بسیار خطی دنبال می شود. در اکثر ماموریت ها بازیباز باید از نیرو های خود در چند جبهه دفاع کند و یا به چند جبهه مختلف دشمن حمله کند و آنها را مجبور به عقب نشینی کند. تکرار این ماموریت ها بعد از مدتی کمی خسته کننده به نظر می رسد و بازیباز آنچنان که باید و شاید رغبتی به ادامه بازی نخواهد داشت. سرعت در گیم پلی همانند نسخه اول حفظ شده است و می توان گفت استفاده از آن بسیار بهتر شده است. به خاطر عدم وجود پایگاه کلی در بازی، بازیباز مجبور است به صورت دائم به تصرف منابع مختلف بپردازد. این منابع یا در اختیار نیرو های دشمن قرار دارند و یا بازیباز مجبور است برای دست یافتن  به آنها برای اولین نیرو، با دشمن به مبارزه بپردازد. در هر صورت دستیابی به منابع در بازی بدون نبرد تقریبا غیر ممکن است. عدم دست یابی به منابع جدید می تواند به سرعت بازیباز را به نوعی فلج کند که در بسیاری از مواقع باعث می شود تا بازیباز مرحله را از ابتدا آغاز کند. تصرف منابع به سرعت عمل بسیار خوب و قدرت تصمیم گیری مناسب نیاز دارد. از این رو سرعت گیم پلی در مقایسه با بازی های مشابه، به صورت ذاتی بسیار بالاتر است. بازیباز در حین بازی مجبور است که به صورت دائم نیرو های خود را جا به جا کرده در نقاط مختلف نقشه به صورت همزمان با نیرو های دشمن درگیر شود. حفظ سرعت در گیم پلی یکی از بهترین نکات در Company of Heroes 2 است. نکات ریز بسیار زیادی در قسمت گیم پلی Company of Heroes 2 مشاهده می شوند که تقریبا اکثر آنها ویژگی هایی هستند که به بهترین شکل ممکن بهبود داده شده اند. اولین نکته مربوط به Tru Sight است. در این قابلیت نیرو های مختلف فقط می توانند به چیزی که از لحاظ فیزیکی برای آنها قابل مشاهده است حمله کنند. به عنوان مثال نیرو های موجود در بازی نمی توانند سرباز های دشمن را در پشت یک درخت نابود کنند، چون دید درستی نسبت به نیروی دشمن برای تیر اندازی وجود ندارد. استفاده از این تکنولوژی، باعث شده است تا قابلیت کاورگیری بسیار بهتر شبیه سازی شود. بازیباز می تواند نیرو های خود را در پشت سنگر ها نگه دارد و در موقعیت خوب به دشمن حمله کند و یا در پشت سنگر ها، از خود در برابر موج حملات دشمن دفاع کند. فیزیک خوب بازی نیز استفاده از کاور ها را بسیار جذاب کرده است. سنگر ها می توانند توسط خمپاره ها و یا رد شدن تانک از بین بروند، بازیباز می تواند با استفاده از بمب ها و خمپاره ها یخ های زیر پای نیرو های دشمن را شکسته و آنها را به اعماق آب های سرد شوروی بفرستد. نکته بسیار جالب دیگر که به نوعی وسواس طراحان بازی برای طبیعی به نظر رسیدن این عنوان را نمایش می دهد، تاثیر مستقیم سرما بر نیرو ها است. نیرو هایی که به طور مداوم در سرما قرار بگیرند قدرت خود را در طول زمان از دست می دهند و در مقابل حملات آسیب پذیر تر هستند. اگر نیرو ها در مدت زمان زیادی در سرما باشند حتی سلامتی خود را از دست داده و نابود می شوند! توجه به جزئیات در قسمت گیم پلی Company of Heroes 2 چیزی است که در کمتر بازی استراتژیک تا به امروز مشاهده شده است.

بازی با دوستان، لذت بیشتر

باید اشاره کرد که بخش تکنفره بازی فقط نوعی تمرین برای بخش چند نفره آن است. Company of Heroes 1 در زمان عرضه و حتی سالیان زیادی بعد از آن به یکی از محبوب ترین عنوان های چند نفره در این سبک تبدیل شد. قسمت تکنفره در Company of Heroes 2 به گونه ای طراحی شده است که بازیباز را با ویژگی های جدید بازی آشنا می کند و به نوعی او را برای رقابت با دیگران آماده می کند. قسمت چند نفره بازی از سرعت سرسام آوری برخوردار است و این قسمت به گونه ای طراحی شده است که مهارت های بازیباز را کاملا به چالش می کشد. بازی کاملا به نبرد بر روی منابع تبدیل خواهد شد و هر کسی که بتواند سرعت را سرلوحه کار خود قرار دهد تقریبا نیمی از راه را برای رسیدن به پیروزی طی کرده است. اما پیاده سازی دقیق حملات و فلج کردن دشمن نیمه دیگر راه است که در صورت عدم پیاده سازی درست، می تواند باعث باخت بازیباز شود. بازی در غالب نیرو های شوروی ضرب آهنگ سریعی دارد. بازیباز می تواند بسیار سریع نیرو های خود را سازماندهی کرده و به دشمن حمله کند در صورتی که آلمان ناتزی در ابتدای بازی کم کند تر آماده خواهند شد و آماده سازی تانک ها بیشتر طول خواهد کشید. بازی به نوعی طراحی شده است که بعد از حدود چندین دقیقه بالانس کامل میان نیرو ها برقرار شود. سرعت و قدرت میان شوروی و آلمان ناتزی به صورت هوشمندانه ای تقسیم شده است و نمی توان گفت که کدام یک از آنها برای پیروزی تعین کننده است. اما به راحتی می توان گفت مهارت بازیباز و قدرت مدیریت او در پیروزی تاثیر مستقیم دارد. قسمت چند نفره در Company of Heroes 2 برای بازیباز های تازه وارد می تواند بسیار سخت باشد. عادت کردن به گیم پلی سرعتی و تصمیم های مهمی که باید در چندین ثانیه اتخاذ و پیاده سازی شوند، فشار بسیار زیادی بر بازیباز ها وارد می کند، این فشار بر روی بازیباز های تازه وارد چندین برابر بیشتر است. اما با ادامه دادن بازی و عادت کردن به مکانیزم های مختلف در قسمت چند نفره، Company of Heroes 2 به یکی از بی نظیر ترین تجربه های چند نفره بازیباز تبدیل خواهد شد.

در ساخت Company of Heroes 2 از موتور Essence Engine V3.0 استفاده شده است که قدرت استفاده از DX11 را در اختیار دارد. با استفاده از این موتور می توان گفت Relic یکی از بهترین گرافیک های سبک استراتژیک را نمایش گذاشته است. طراحی محیط یخ زده شوروی در بازی به حدی زیبا و با جزئیات انجام شده است که شاید نمونه آن را در کمتر بازی مشاهده کرده باشیم. نورپردازی و سایه پردازی عالی، در کنار آن استفاده از بافت ها با حجم بسیار عالی، گرافیک بازی را بسیار چشم نواز نمایش می دهد. طراحی جزئیات در بازی بسیار عالی است و با زوم کردن در نقشه این جزئیات بیش از پیش خود را نمایان می کنند. طراحی عالی سیستم آب و هوا و استفاده از برف در بازی علاوه بر تاثیری که در گیم پلی بازی دارد، ظاهر بازی را نیز بسیار خاص و تقریبا بدون رقیب کرده است. موسیقی بازی نیز همانند همیشه حالتی حماسی دارد که با داستان بازی هماهنگی خاصی دارد. صداگذاری نیرو ها، سرباز ها، سلاح ها و در آخر صدا پیشگی خوب در بازی حس حضور در میدان جنگ را به خوبی به بازیباز القا می کند.

Company of Heroes 2 عنوان بسیار بزرگ و قابل احترامی است که دنباله مستقیم بر یکی از بزرگترین عناوین استراتژیک کل تاریخ است. Relic سعی کرده است تا با ریسک کمتر و استفاده بهینه و درست از المان های بازی های قبلی و اضافه کردن جزئیات بسیار زیاد به این عنوان، بازی را با سبکی متفاوت و در عین حال بسیار شبیه به بازی قبلی به بازار ارائه کند. گرچه Relic توانسته است یک بازی قابل قبول به بازار ارائه کند اما Company of Heroes 2 آن حس یکتا و منحصر به فرد بودن خود را تا حد بسیار زیادی از دست داده است و ضعیف بودن قسمت تکنفره بازی نسبت به عنوان اصلی نشان دهنده این مورد است. Relic هیچ تلاشی برای استفاده از المان های کاملا متفاوت و جدید در بازی نکرده است (کاری که استدیو Relic به انجام آن مشهور شده است.) و این مورد کمی می تواند بر نظر بازیباز ها تاثیر منفی بگذارد. در هر صورت Company of Heroes 2 یک دنباله خوب برای نسخه اول به شمار می رود، گرچه این عنوان همانند نسخه قبلی یک عنوان انقلابی به شمار نمی رود اما مطمئنا این عنوان تا سال های متمادی به اولین انتخاب بازیباز ها در قسمت چند نفره تبدیل خواهد شد.

 

 

  • 80%
    - 80%
80%

خلاصه

نکات مثبت:
نمایش خوب بُعد عاطفی جنگ و روابط میان سرباز ها
سرعت بالا در گیم پلی، جزئیات خارق العاده در طراحی بازی که تاثیر مستقیم بر گیم پلی دارند
فیزیک عالی و تاثیر مستقیم آن در روند بازی
قسمت چند نفره بسیار عالی و بی نقص

نکات منفی:
عدم ریسک پذیری Relic در ایجاد تغییرات در کلیت بازی
تغییرات بسیار جزئی نسبت به نسخه اول در گیم پلی
تکراری شدن مراحل

Sending
User Review
0% (0 votes)
جواد محسنی

جواد محسنی

دبیر بخش خبر وبسایت VGMAG

نظری ارسال کنید

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید

سه × 3 =