پیش نمایش

پیش نمایش Batman Arkham Knight

پیش نمایش Batman Arkham Knight

«بتمن: شوالیه آرکهام» یکی از چند مدعی جدی برترین بازی سال جاری است

بازگشت دوباره شوالیه تاریکی به دنیای هنر هشتم از چند حیث حائز اهمیت است. یکی از مهم‌ترین دلایل اهمیت عنوان مذکور، عرضه آن در بازه زمانی روزهای پایانی شش ماهه اول سال جاری میلادی خواهد بود. در ماه‌هایی که «فال‌آوت 4»، «قیام مهاجم مقبره» و «جنگ ستارگان» و «هیلو 5: نگهبانان»، مدعیان کسب لقب بهترین بازی سال هستند، بازگشت دوباره بتمن و هم‌قطارانش چندان انتخاب عاقلانه‌ای برای تیم راک‌استدی به نظر نمی‌رسد؛ از همین رو عرضه بازی در این روزها و جدا کردن آن از سیل بازی‌های شش ماهه دوم، ناخودآگاه «شوالیه آرکهام» را در رقابتی سخت با «ویچر 3» قرار می‌دهد. هر چه باشد هر دو عنوان در ژانر خود جزو بهترین‌های صنعت هستند و همین مسئله، رقابت میان آن‌ها را جدی‌تر از گذشته می‌کند. «شوالیه آرکهام» در صورت توفیق در بین منتقدین سختگیر دنیای بازی‌ها و البته فروش مناسب، باید در انتظار شش ماه توفانی و عملکرد چند کمپانی صاحب نام دیگر بنشیند. در ادامه و به فاصله کمتر از چند روز تا عرضه رسمی عنوان مذکور، به مرور برخی از ویژگی‌های کلیدی آن خواهیم پرداخت.

بار دیگر با دیوانگاه آرکهام

درست یک سال پس از وقایع «شهر آرکهام» و در شرایطی که همگان تصور می‌کنند که همه چیز در صلح و آرامش به سر می‌برد، وقایع «شوالیه آرکهام» آغاز می‌شود. اینبار بتمن با تنها یک دشمن جدی رو به رو نیست و هر یک از ضدقهرمان‌های بازی، با هدفی مشخص به دنبال او هستند. هارلی کوئین برای انتقام جوکر می‌جنگد و در کنار او، «دوچهره»، «پنگوئن» و «مترسک» هم‌قسم شده‌اند تا آرکهام را از وجود شوالیه تاریکی پاک کنند. پاول دینی، نویسنده محبوب و چیره‌دست عناوین گذشته مجموعه آرکهام این بار در تیم سازنده حضور ندارد؛ اما به‌مانند دو عنوان گذشته ساخته شده توسط تیم راک‌استدی – «تیمارستان آرکهام» و «شهر آرکهام» – باز هم شاهد حضور ستارگان محبوب دنیای سینما و تلویزیون در نقش‌های کلیدی هستیم. کوین کانری، بار دیگر در نقش بروس وین (بتمن) ظاهر می‌شود تا دوستداران شوالیه آرکهام از بابت شخصیت اصلی خیالشان راحت باشد. علاوه بر او، جاناتان بنکس، بازیگر نقش مایک در مجموعه محبوب «برکینگ بد» نیز با نقش‌آفرینی در نقش کمیسر گوردون، یکی از نقش‌های کلیدی بازی را بر عهده دارد. نولان نورث – که بسیاری از گیمرها او را با بازی در نقش نیتن دریک، قهرمان محبوب کمپانی سونی و سری بازی‌های آنچارتد به یاد دارند – بار دیگر صداپیشه پنگوئن خواهد بود و تروی بیکر، مرد پرکار صنعت بازی نیز با ایفای نقش دوچهره به این پروژه عظیم کمک می‌کند. حضور این نام‌ها در کنار یکدیگر، سبب می‌شود تا نگرانی‌های هواداران در رابطه با عدم حضور پاول دینی تا حد زیادی کمرنگ شود. البته اگر باز هم نسبت به خط داستانی بازی و میزان کشش آن در جریان گیم‌پلی دچار تردید هستید، حضور افرادی چون سفتن هیل به تنهایی می‌تواند تردیدهایتان را از بین ببرد. هیل پیش از این به عنوان کارگردان ارشد عناوین پیشین مجموعه فعال بوده است و در «شوالیه آرکهام» علاوه بر کارگردانی، هدایت تیم نویسندگان را نیز بر عهده دارد. به طور کل می‌توان گفت که قطعا «بتمن: شوالیه آرکهام»، از نظر داستانی و خصوصا غافلگیری‌های روایی، فاصله بسیاری تا «شهر آرکهام» – و خصوصا پایان‌بندی خارق‌العاده آن – دارد؛ اما با این حال روند بازی به شکلی است که در صورت پرداخت اندک به بخش داستانی، پتانسیل لازم جهت رسیدن به یک خط روایی استوار و کم‌نقص در بازی دیده می‌شود.

بت‌ موبیل و دیگر هیچ!

بتمن هم در محیط بسته و خط داستانی محدود (تیمارستان آرکهام) و هم در محیط جهان‌باز با ویژگی‌های دیگر عناوین روز (شهر آرکهام) امتحان خود را پس داده است؛ اما حال این سوال پیش می‌آید که خلاقیت تیم سازنده، مقصد بعدی آن‌ها را به کدام سمت خواهد برد. «شوالیه آرکهام» از همان ابتدا با اتکا بر حضور بتموبیل، خودروی محبوب و البته همه‌فن حریف بتمن پا به عرصه حضور نهاد. در شرایطی که بازی پنج برابر از نظر وسعت نقشه نسبت به نسخه‌های پیشین خود بزرگتر است، بهترین راه برای جا به جایی در آرکهام بتموبیل خواهد بود. بتموبیل در «شوالیه آرکهام» تلفیقی است از هر آنچه پیش از این می‌شناختیم. اگر پیگیر کامیک‌های ابرقهرمان محبوب دی‌سی و یا حتی سه‌گانه سینمایی کریستوفر نولان بوده باشید، قطعا ظاهر بتموبیل برایتان آشنا خواهد بود. البته نکته جالب توجه در رابطه با این وسیله نقلیه آن است که با وجود اقتباس از دیگر عناوین مرتبط با بتمن، باز هم سبک بصری خاص خود را به همراه دارد. علاوه بر بتموبیل، یک ویژگی کلیدی دیگر نیز وجود دارد که بازی را نسبت به عناوین پیشین مجموعه متمایز می‌کند. در جریان درگیری‌های بازی، این قابلیت به گیمر داده می‌شود تا در برخی از سکانس‌های مشخص، از چند ابرقهرمان در مبارزات استفاده کند. با توجه به عدم وجود بخش چندنفره و یا حتی همکاری (کو-آپ) در بازی، استفاده از چنین ویژگی به شدت تنوع بازی را بالا می‌برد. علاوه بر این، حضور نیک اراندل و دیوید باکلی در نقش آهنگسازان بازی، سبب می‌شود تا نسبت به موفقیت جلوه‌های صوتی بازی از پیش از عرضه رسمی نیز ایمان داشته باشیم. هر دو آهنگساز کار خود را به خوبی می‌شناسند و همین مسئله، «شوالیه آرکهام» را به محلی جهت نمایش توانایی‌ها این دو بدل می‌کند. در این میان یک نکته وجود دارد که تا حدی حواشی رسانه‌ای بازی را بالا برده، اما بعید به نظر می‌رسد که در کیفیت نهایی محصول تاثیر چندانی داشته باشد. «شوالیه آرکهام» از نسل پیشین موتور گرافیکی آنریل انجین به عنوان هسته اصلی توانایی‌های گرافیکی خود بهره می‌برد. استفاده از این موتور با توجه به تسلط تیم سازنده در کار با آن، از طرفی هواداران را دلگرم و از سوی دیگر، آن‌ها را نسبت به پیشرفت بصری بازی بدبین می‌کند. البته نمایش‌های بازی تا به این لحظه از نظر گرافیکی مشکل چندانی نداشتند که خود خبر از پروسه موفق تولید بازی توسط راک‌استدی می‌دهد.

طلسم برترین بازی سال

نسخه اول سه‌گانه راک‌استدی در شرایطی عرضه شد که بسیاری حتی به موفقیت نسبی آن در بازار فروش هم اطمینانی نداشتند. همین عدم اطمینان نسبی منتقدین و گیمرها، سبب شد تا بازی اول در زمینه کسب لقب بهترین بازی سال تا حد زیادی ناکام باشد. نسخه دوم – «شهر آرکهام» – همزمان با دو غول صنعت بازی، «اسکایریم» و «آنچارتد 3» عرضه شد و همین مسئله، آن را از رسیدن به لقب بهترین بازی سال بازداشت. حال نسخه سوم – با وجود تمام شایستگی‌های خود – از سه‌گانه محبوب راک‌استدی، بار دیگر در شرایطی عرضه می‌شود که بهترین‌های صنعت بازی روزهای موفقی را پشت سر می‌گذارند. «فال‌آوت 4»، «ویچر 3»، «هیلو 5» و «قیام مهاجم مقبره»، عناوینی نیستند که به این سادگی بتوان از کنار آن‌ها عبور کرد. باید منتظر ماند و دید که راک‌استدی نهایتا به طلسم کسب لقب برترین بازی سال پایان خواهد داد و یا خیر. پاسخ این سوال تا کمتر از چند روز دیگر مشخص خواهد شد.

بازگشت شکوهمند شوالیه تاریکی

پیش نمایش Batman Arkham Knight

امیر گلخانی

امیر گلخانی

روزنامه نگار و منتقد بازی

11 نظر

برای ارسال نظرتان اینجا کلیک کنید

2 × 3 =